احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی: تفاوت میان نسخهها
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ابوحاتم به مردم دیلم وعده داد که: «امامی در آینده نزدیک خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامی نیامد وی را متهم به دروغگویی کردند و ستاره اقبالش در دیلمان و طبرستان به زودی افول کرد. وی که جان خویش را در خطر دید به آذربایجان گریخت و میانه راه یا در آن دیار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خویش را رها کردند. با اینحال ابوحاتم در میان مذاهب و [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق اسلامی]] از اهمیت خاصی برخوردار است و آراء او مورد توجه پیروان مذهب اسماعیلی است. وی که از رهبران و صاحب نظران اسماعیلی در دوره ستر محسوب میشود، رجعت [[محمدبن اسماعیل بن جعفرعلیهالسلام|محمدبن اسماعیل بن جعفر علیهالسلام]] را باور داشت. وی همچنین درباره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجیهات جدید آورد و نظریات اسماعیلیان را دراینباره با نظم نوینی آراست. | ابوحاتم به مردم دیلم وعده داد که: «امامی در آینده نزدیک خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامی نیامد وی را متهم به دروغگویی کردند و ستاره اقبالش در دیلمان و طبرستان به زودی افول کرد. وی که جان خویش را در خطر دید به آذربایجان گریخت و میانه راه یا در آن دیار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خویش را رها کردند. با اینحال ابوحاتم در میان مذاهب و [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق اسلامی]] از اهمیت خاصی برخوردار است و آراء او مورد توجه پیروان مذهب اسماعیلی است. وی که از رهبران و صاحب نظران اسماعیلی در دوره ستر محسوب میشود، رجعت [[محمدبن اسماعیل بن جعفرعلیهالسلام|محمدبن اسماعیل بن جعفر علیهالسلام]] را باور داشت. وی همچنین درباره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجیهات جدید آورد و نظریات اسماعیلیان را دراینباره با نظم نوینی آراست. | ||
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است. احتمالاً دوست او «ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی» از شاگردان و همکیشان وی بوده است. همچنین محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی» که جانشین او در [[ماوراءالنهر]] بود، نزد وی شاگردی نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابی» است که با او مکاتباتی داشته است. همچنین از معاصران و همبحثان معروف او | درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است. احتمالاً دوست او «ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی» از شاگردان و همکیشان وی بوده است. همچنین محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی» که جانشین او در [[ماوراءالنهر]] بود، نزد وی شاگردی نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابی» است که با او مکاتباتی داشته است. همچنین از معاصران و همبحثان معروف او «[[محمدبن زکریا رازی]]»(م311ق) است که با او مناظرات متعددی در ری داشته است. وی آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از آثار او «کتاب الجامع» است که موضوعات فقهی و غیره رادر بر دارد. «کتاب الزینه فی تفسیر الالفاظ المتداوله» یکی دیگر از تألیفات اوست که در علم لغت و آخر آن در فرهنگ اصطلاحات کلامی است. در بخشی از این کتاب سیر تاریخی لفظ «[[مذهب شیعه|شیعه]]» نیز بررسی شده است. به گفته [[ابن ندیم|ابنندیم]] کتاب مذکور بسی بزرگ و در چهارصد ورقه نوشته شده است. اثر دیگر او «کتاب الاصلاح» است که در رد کتاب المصلح نوشته نخشبی، و در اصلاح نظریات ابویعقوب سجزی نوشته شده است. | ||
== شاگردان == | |||
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است ولی احتمال داده شده که [[ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی]] و [[ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی]] نزد وی شاگردی نموده باشند. | درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است ولی احتمال داده شده که [[ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی]] و [[ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی]] نزد وی شاگردی نموده باشند. | ||
=آثار= | == آثار == | ||
آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از جمله کتاب الجامع، کتاب الزینه فی تفسیر، الالفاظ المتداوله، کتاب الاصلاح و اعلام النبوه مهمترین اثر او [[اعلام النبوه (كتاب)|کتاب اعلام النبوه]] است که یکی از پرارزشترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در [[جهان اسلام]] است و چندین بار به چاپ رسیده است. این کتاب در رد عقایدی است که به [[زكریای رازی|زکریای رازی]] درباره ابطال شرایع و نبوات نسبت داده میشود. | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[ری|شهرری]] | |||
* [[شیخ صدوق]] | |||
* [[فاطمیان]] | |||
* [[ابن ندیم]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
* اعلام الاسماعیلیه، مصطفی غالب، صفحات متعدد؛ | |||
* الاعلام، زرکلی، ج1ص119؛ | |||
* التبصیر فی الدین، اسفراینی، قاهره، 1374ق، صص124، 125 و اطراف آن؛ | |||
* دائره المعارف بزرگ اسلامی، بجنوردی، ج5ص307؛ | |||
* دائره المعارف تشیع، ج1ص396؛ | |||
* الذریعه، ج10صص223 و252، و ذیل عناوین کتابها؛ | |||
* فهرست ابن ندیم، تحقیق رضا تجدد، ص240؛ | |||
* لسان المیزان، ابن حجر، ج1ص164 شماره 524؛ | |||
* معجم المؤلفین، ج1ص211. | |||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:محدثان شیعه]] | [[رده:محدثان شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷
احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی | |
---|---|
نام کامل | احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | شهرری |
سال درگذشت | 322 ق، ۳۱۳ ش، ۹۳۴ م |
محل درگذشت | آذربایجان |
دین | اسلام، شیعه |
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها | تبلیغ مذهب اسماعیلیان |
احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی، (000 – 322ق)ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ اسماعیلی در ایران. محل ولادت او در فشافویه در جنوب شهرری و وفات او در سال 322هجری در آذربایجان اتفاق افتاد. گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعیلی نزدیک کند. در علم لغت، شعر و حدیث دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. مهمترین اثر او کتاب اعلام النبوه است که یکی از پرارزشترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در جهان اسلام است و چندین بار به چاپ رسیده است.
معرفی اجمالی
احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی، ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ اسماعیلی در ایران. محل ولادت او در «فشافویه» در جنوب ری بود ولی زمان آن معلوم نیست. وفات او در سال 322هجری در آذربایجان اتفاق افتاد. به گفته شیخ صدوق: «وی اهل فضل و ادب و آشنا به لغت بود و احادیث بسیار شنیده و تصانیف متعددی تألیف کرده است، اما در یک هنگام گمراه شد و از دعاة اسماعیلی گشت و بزرگان زیادی را نیز گمراه نمود». درباره زندگی و چگونگی تحصیل او اطلاعی در دست نیست. شواهد موجود نشان میدهد که وی در زادگاهش نشو و نما پیدا کرد و در آنجا ضمن تحصیل علوم حدیث، فلسفه و کلام، در اوایل عمر خود وارد سلسله مراتب اسماعیلی گشت و در دستگاه آنان، فعالیت جدی داشت. از زندگی او پیش از پیوستنش به تشکیلات اسماعیلیان اطلاع چندانی نداریم، تنها این احتمال هست که در مدرسه دعات یمن تعلیم دیده و از آنجا به ری گسیل شده باشد.
وی گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعیلی نزدیک کند. وی در علم لغت، شعر و حدیث دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. دعوت او در عهد مهدی بالله (حکومت: 297 تا322ق) پایهگذار دولت فاطمی، تأثیری خاص در امور سیاسی طبرستان و دیلمستان و دیگر مناطق دیگر ایران داشت. وی نخست جانشین «غیاث نامی» گردید که داعی ری بود. سپس داعیانی به اطراف فرستاد و امیر ری، «احمدبن علی» دعوتش را اجابت کرد، و در ادامه فعالیتهایش افرادی همچون اسفاربن شیرویه، مردآویج زیاری و «سیاه چشم جستانی» را به مذهب اسماعیلی درآورد و در پی آن «یوسف بن ابی الساج» را چندان به تعالیم اسماعیلی معتقد ساخت که یوسف بر آن شد تا خلافت عباسی را براندازد و به طاعت فاطمیان گردن سپارد. ابوحاتم به مردم دیلم وعده داد که: «امامی در آینده نزدیک خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامی نیامد وی را متهم به دروغگویی کردند و ستاره اقبالش در دیلمان و طبرستان به زودی افول کرد. وی که جان خویش را در خطر دید به آذربایجان گریخت و میانه راه یا در آن دیار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خویش را رها کردند. با اینحال ابوحاتم در میان مذاهب و فرق اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است و آراء او مورد توجه پیروان مذهب اسماعیلی است. وی که از رهبران و صاحب نظران اسماعیلی در دوره ستر محسوب میشود، رجعت محمدبن اسماعیل بن جعفر علیهالسلام را باور داشت. وی همچنین درباره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجیهات جدید آورد و نظریات اسماعیلیان را دراینباره با نظم نوینی آراست.
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است. احتمالاً دوست او «ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی» از شاگردان و همکیشان وی بوده است. همچنین محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی» که جانشین او در ماوراءالنهر بود، نزد وی شاگردی نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابی» است که با او مکاتباتی داشته است. همچنین از معاصران و همبحثان معروف او «محمدبن زکریا رازی»(م311ق) است که با او مناظرات متعددی در ری داشته است. وی آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از آثار او «کتاب الجامع» است که موضوعات فقهی و غیره رادر بر دارد. «کتاب الزینه فی تفسیر الالفاظ المتداوله» یکی دیگر از تألیفات اوست که در علم لغت و آخر آن در فرهنگ اصطلاحات کلامی است. در بخشی از این کتاب سیر تاریخی لفظ «شیعه» نیز بررسی شده است. به گفته ابنندیم کتاب مذکور بسی بزرگ و در چهارصد ورقه نوشته شده است. اثر دیگر او «کتاب الاصلاح» است که در رد کتاب المصلح نوشته نخشبی، و در اصلاح نظریات ابویعقوب سجزی نوشته شده است.
شاگردان
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است ولی احتمال داده شده که ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی و ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی نزد وی شاگردی نموده باشند.
آثار
آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از جمله کتاب الجامع، کتاب الزینه فی تفسیر، الالفاظ المتداوله، کتاب الاصلاح و اعلام النبوه مهمترین اثر او کتاب اعلام النبوه است که یکی از پرارزشترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در جهان اسلام است و چندین بار به چاپ رسیده است. این کتاب در رد عقایدی است که به زکریای رازی درباره ابطال شرایع و نبوات نسبت داده میشود.
جستارهای وابسته
منابع
- اعلام الاسماعیلیه، مصطفی غالب، صفحات متعدد؛
- الاعلام، زرکلی، ج1ص119؛
- التبصیر فی الدین، اسفراینی، قاهره، 1374ق، صص124، 125 و اطراف آن؛
- دائره المعارف بزرگ اسلامی، بجنوردی، ج5ص307؛
- دائره المعارف تشیع، ج1ص396؛
- الذریعه، ج10صص223 و252، و ذیل عناوین کتابها؛
- فهرست ابن ندیم، تحقیق رضا تجدد، ص240؛
- لسان المیزان، ابن حجر، ج1ص164 شماره 524؛
- معجم المؤلفین، ج1ص211.