احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست|پیوند=Special:FilePath/Ambox_clock.svg]]
| عنوان = احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی
<br>
| تصویر = عالمان شیعه.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[ری|شهرری]]
| سال درگذشت = 322 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = [[آذربایجان]]
| استادان =
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی |ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی }}
| دین = اسلام
| مذهب = شیعه
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |کتاب الجامع |کتاب الزینه فی تفسیر |الالفاظ المتداوله |کتاب الاصلاح اعلام النبوه }}
| فعالیت‌ها = تبلیغ مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]]
| وبگاه =
}}
'''احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی'''، (000 – 322ق)ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]]. محل ولادت او در فشافویه در جنوب [[ری|شهر‌ری]] و وفات او در سال 322[[سال قمری|هجری]] در آذربایجان اتفاق افتاد. گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعیلی نزدیک کند. در علم لغت، شعر و حدیث دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. مهم‏‌ترین اثر او [[کتاب اعلام النبوه]] است که یکی از پرارزش‏ترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در [[جهان اسلام]] است و چندین بار به چاپ رسیده است.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== معرفی اجمالی ==
<br>
احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی، ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ اسماعیلی در ایران. محل ولادت او در «فشافویه» در جنوب ری بود ولی زمان آن معلوم نیست. وفات او در سال 322هجری در [[آذربایجان]] اتفاق افتاد. به گفته [[شیخ صدوق]]: «وی اهل فضل و ادب و آشنا به لغت بود و احادیث بسیار شنیده و تصانیف متعددی تألیف کرده است، اما در یک هنگام گمراه شد و از دعاة اسماعیلی گشت و بزرگان زیادی را نیز گمراه نمود». درباره زندگی و چگونگی تحصیل او اطلاعی در دست نیست. شواهد موجود نشان می‌‏دهد که وی در زادگاهش نشو و نما پیدا کرد و در آنجا ضمن تحصیل [[علوم حدیث]]، [[فلسفه]] و [[كلام|کلام]]، در اوایل عمر خود وارد سلسله مراتب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] گشت و در دستگاه آنان، فعالیت جدی داشت. از زندگی او پیش از پیوستنش به تشکیلات [[اسماعیلیان]] اطلاع چندانی نداریم، تنها این احتمال هست که در مدرسه دعات یمن تعلیم دیده و از آنجا به [[ری]] گسیل شده باشد.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛


<noinclude>
وی گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به [[مذهب اسماعیلی]] نزدیک کند. وی در علم لغت، شعر و [[حدیث]] دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. دعوت او در عهد [[مهدی بالله]] (حکومت: 297 تا322ق) پایه‌‏گذار [[فاطمیان|دولت فاطمی]]، تأثیری خاص در امور سیاسی [[طبرستان]] و دیلمستان و دیگر مناطق دیگر ایران داشت.
</div>
وی نخست جانشین «غیاث نامی» گردید که داعی ری بود. سپس داعیانی به اطراف فرستاد و امیر ری، «احمدبن علی» دعوتش را اجابت کرد، و در ادامه فعالیت‌‏هایش افرادی همچون اسفاربن شیرویه، مردآویج زیاری و «سیاه چشم جستانی» را به مذهب اسماعیلی درآورد و در پی آن «یوسف بن ابی الساج» را چندان به تعالیم اسماعیلی معتقد ساخت که یوسف بر آن شد تا [[عباسیان|خلافت عباسی]] را براندازد و به طاعت فاطمیان گردن سپارد.
<div class="wikiInfo">[[پرونده:احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی.jpg |احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی|پیوند=Special:FilePath/احمد بن حمدان بن احمد ورسنانیjpg]]
ابوحاتم به مردم دیلم وعده داد که: «امامی در آینده نزدیک خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامی نیامد وی را متهم به دروغ‏گویی کردند و ستاره اقبالش در دیلمان و طبرستان به ‏زودی افول کرد. وی که جان خویش را در خطر دید به آذربایجان گریخت و میانه راه یا در آن دیار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خویش را رها کردند. با این‏‌حال ابوحاتم در میان مذاهب و [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق اسلامی]] از اهمیت خاصی برخوردار است و آراء او مورد توجه پیروان مذهب اسماعیلی است. وی که از رهبران و صاحب‏ نظران اسماعیلی در دوره ستر محسوب می‏‌شود، رجعت [[محمدبن اسماعیل بن جعفرعلیه‌السلام|محمدبن اسماعیل بن جعفر علیه‌السلام]] را باور داشت. وی همچنین درباره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجیهات جدید آورد و نظریات اسماعیلیان را دراین‌باره با نظم نوینی آراست.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی
|-
|القاب و سایر نام‌ها
| ؟؟؟
|-
|زاده
|ابتدا زمان تولد و سپس مکان 
|-
|درگذشت
|ابتدا زمان وفات و سپس مکان
|-
|استادان
|؟؟؟
|-
|شاگردان
|؟؟؟
|-
|آثار
|؟؟؟
|-
|دین و مذهب
|اسلام • تشیع
|-
|فعالیت‌ها
|؟؟؟
|-
|}
</div>


احمد بن حمدان بن احمد ورسناني، (000 – 322ق)ابوحاتم رازي. متكلم، فيلسوف و از داعيان بزرگ اسماعيلي در ايران. محل ولادت او در «فشافويه» در جنوب ري بود ولي زمان آن معلوم نيست. وفات او در سال 322هجري در آذربايجان اتفاق افتاد. به گفته شيخ صدوق: «وي اهل فضل و ادب و آشنا به لغت بود و احاديث بسيار شنيده و تصانيف متعددي تأليف كرده است، اما در يك هنگام گمراه شد و از دعاة اسماعيلي گشت و بزرگان زيادي را نيز گمراه نمود». در باره زندگي و چگونگي تحصيل او اطلاعي در دست نيست. شواهد موجود نشان مي‏دهد كه وي در زادگاهش نشو و نما پيدا كرد و در آنجا ضمن تحصيل علوم حديث، فلسفه و كلام، در اوايل عمر خود وارد سلسله مراتب اسماعيلي گشت و در دستگاه آنان، فعاليت جدي داشت. از زندگي او پيش از پيوستنش به تشكيلات اسماعيليان اطلاع چنداني نداريم، تنها اين احتمال هست كه در مدرسه دعات يمن تعليم ديده و از آنجا به ري گسيل شده باشد. وي گفتاري شيرين و كلامي بليغ داشت كه توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعيلي نزديك كند. وي در علم لغت، شعر و حديث دستي داشت و مقام علمي او در حدي بود كه مأموريت اصلاح خطاها و برقراري سازش و هماهنگي ميان معتقدات جوامع مختلف اسماعيلي به او واگذار شد. دعوت او در عهد «مهدي بالله»(حكومت: 297 تا322ق) پايه‏گذار دولت فاطمي، تأثيري خاص در امور سياسي طبرستان و ديلمستان و ديگر مناطق ديگر ايران داشت. وي نخست جانشين «غياث نامي» گرديد كه داعي ري بود. سپس داعياني به اطراف فرستاد و امير ري، «احمدبن علي» دعوتش را اجابت كرد، و در ادامه فعاليت‏هايش افرادي همچون «اسفاربن شيرويه»، «مردآويج زياري» و «سياه چشم جستاني» را به مذهب اسماعيلي درآورد و در پي آن «يوسف بن ابي الساج» را چندان به تعاليم اسماعيلي معتقد ساخت كه يوسف بر آن شد تا خلافت عباسي را براندازد و به طاعت فاطميان گردن سپارد. ابوحاتم به مردم ديلم وعده داد كه: «امامي در آينده نزديك خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامي نيامد وي را متهم به دروغ‏گويي كردند و ستاره اقبالش در ديلمان و طبرستان به‏زودي افول كرد. وي كه جان خويش را در خطر ديد به آذربايجان گريخت و ميانه راه يا در آن ديار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعيليان ايران دچار هرج و مرج شدند و بسياري از آنان آيين خويش را رها كردند. با اين‏حال ابوحاتم در ميان مذاهب و فرق اسلامي از اهميت خاصي برخوردار است و آراء او مورد توجه پيروان مذهب اسماعيلي است. وي كه از رهبران و صاحب‏نظران اسماعيلي در دوره ستر محسوب مي‏شود، رجعت «محمدبن اسماعيل بن جعفر(ع)» را باور داشت. وي همچنين در باره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجيهات جديد آورد و نظريات اسماعيليان را در اين باره با نظم نويني آراست. در باره اساتيد و شاگردان او چيزي در منابع ذكر نشده است. احتمالاً دوست او «ابويعقوب اسحاق بن احمد سجزي» از شاگردان و هم‏كيشان وي بوده است. همچنين محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفي» كه جانشين او در ماوراءالنهر بود، نزد وي شاگردي نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابي» است كه با او مكاتباتي داشته است. همچنين از معاصران و هم‏بحثان معروف او «محمدبن زكريا رازي»(م311ق) است كه با او مناظرات متعددي در ري داشته است. وي آثار متعدد و ارزشمندي از خود بر جاي نهاده است. از آثار او «كتاب الجامع» است كه موضوعات فقهي و غيره رادر بر دارد. «كتاب الزينه في تفسير الالفاظ المتداوله» يكي ديگر از تأليفات اوست كه در علم لغت و آخر آن در فرهنگ اصطلاحات كلامي است. در بخشي از اين كتاب سير تاريخي لفظ «شيعه» نيز بررسي شده است. به گفته ابن‏نديم كتاب مذكور بسي بزرگ و در چهارصد ورقه نوشته شده است. اثر ديگر او «كتاب الاصلاح» است كه در رد كتاب المصلح نوشته نخشبي، و در اصلاح نظريات ابويعقوب سجزي نوشته شده است. مهم‏ترين اثر او كتاب «اعلام النبوه» است كه يكي از پرارزش‏ترين آثار ديني، كلامي و فلسفي در جهان اسلام است و چندين بار به چاپ رسيده است. اين كتاب در رد عقايدي است‏كه به زكرياي رازي در باره ابطال شرايع و نبوات نسبت داده مي‏شود.
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است. احتمالاً دوست او «ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی» از شاگردان و هم‏‌کیشان وی بوده است. همچنین محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی» که جانشین او در [[ماوراءالنهر]] بود، نزد وی شاگردی نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابی» است که با او مکاتباتی داشته است. همچنین از معاصران و هم‌‏بحثان معروف او «[[محمدبن زکریا رازی]]»(م311ق) است که با او مناظرات متعددی در ری داشته است. وی آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از آثار او «کتاب الجامع» است که موضوعات فقهی و غیره رادر بر دارد. «کتاب الزینه فی تفسیر الالفاظ المتداوله» یکی دیگر از تألیفات اوست که در علم لغت و آخر آن در فرهنگ اصطلاحات کلامی است. در بخشی از این کتاب سیر تاریخی لفظ «[[مذهب شیعه|شیعه]]» نیز بررسی شده است. به گفته [[ابن ندیم|ابن‏‌ندیم]] کتاب مذکور بسی بزرگ و در چهارصد ورقه نوشته شده است. اثر دیگر او «کتاب الاصلاح» است که در رد کتاب المصلح نوشته نخشبی، و در اصلاح نظریات ابویعقوب سجزی نوشته شده است.


== شاگردان ==
درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است ولی احتمال داده شده که [[ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی]] و [[ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی]] نزد وی شاگردی نموده باشند.
== آثار ==
آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از جمله کتاب الجامع، کتاب الزینه فی تفسیر، الالفاظ المتداوله، کتاب الاصلاح و اعلام النبوه مهم‏ترین اثر او [[اعلام النبوه (كتاب)|کتاب اعلام النبوه]] است که یکی از پرارزش‏‌ترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در [[جهان اسلام]] است و چندین بار به چاپ رسیده است. این کتاب در رد عقایدی است‏ که به [[زكریای رازی|زکریای رازی]] درباره ابطال شرایع و نبوات نسبت داده می‌‏شود.
== جستارهای وابسته ==
* [[ری|شهرری]]
* [[شیخ صدوق]]
* [[فاطمیان]]
* [[ابن ندیم]]
== منابع ==
* اعلام الاسماعیلیه، مصطفی غالب، صفحات متعدد؛
* الاعلام، زرکلی، ج1ص119؛
* التبصیر فی الدین، اسفراینی، قاهره، 1374ق، صص124، 125 و اطراف آن؛
* دائره المعارف بزرگ اسلامی، بجنوردی، ج5ص307؛
* دائره المعارف تشیع، ج1ص396؛
* الذریعه، ج10صص223 و252، و ذیل عناوین کتاب‌ها؛
* فهرست ابن ندیم، تحقیق رضا تجدد، ص240؛
* لسان المیزان، ابن حجر، ج1ص164 شماره 524؛
* معجم المؤلفین، ج1ص211.
{{علمای اسلام}}


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷

احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی
عالمان شیعه.jpg
نام کاملاحمد بن حمدان بن احمد ورسنانی
اطلاعات شخصی
محل تولدشهرری
سال درگذشت322 ق، ۳۱۳ ش‌، ۹۳۴ م
محل درگذشتآذربایجان
دیناسلام، شیعه
شاگردان
  • ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی
  • ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی
آثار
  • کتاب الجامع
  • کتاب الزینه فی تفسیر
  • الالفاظ المتداوله
  • کتاب الاصلاح اعلام النبوه
فعالیت‌هاتبلیغ مذهب اسماعیلیان

احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی، (000 – 322ق)ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ اسماعیلی در ایران. محل ولادت او در فشافویه در جنوب شهر‌ری و وفات او در سال 322هجری در آذربایجان اتفاق افتاد. گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعیلی نزدیک کند. در علم لغت، شعر و حدیث دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. مهم‏‌ترین اثر او کتاب اعلام النبوه است که یکی از پرارزش‏ترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در جهان اسلام است و چندین بار به چاپ رسیده است.

معرفی اجمالی

احمد بن حمدان بن احمد ورسنانی، ابوحاتم رازی. متکلم، فیلسوف و از داعیان بزرگ اسماعیلی در ایران. محل ولادت او در «فشافویه» در جنوب ری بود ولی زمان آن معلوم نیست. وفات او در سال 322هجری در آذربایجان اتفاق افتاد. به گفته شیخ صدوق: «وی اهل فضل و ادب و آشنا به لغت بود و احادیث بسیار شنیده و تصانیف متعددی تألیف کرده است، اما در یک هنگام گمراه شد و از دعاة اسماعیلی گشت و بزرگان زیادی را نیز گمراه نمود». درباره زندگی و چگونگی تحصیل او اطلاعی در دست نیست. شواهد موجود نشان می‌‏دهد که وی در زادگاهش نشو و نما پیدا کرد و در آنجا ضمن تحصیل علوم حدیث، فلسفه و کلام، در اوایل عمر خود وارد سلسله مراتب اسماعیلی گشت و در دستگاه آنان، فعالیت جدی داشت. از زندگی او پیش از پیوستنش به تشکیلات اسماعیلیان اطلاع چندانی نداریم، تنها این احتمال هست که در مدرسه دعات یمن تعلیم دیده و از آنجا به ری گسیل شده باشد.

وی گفتاری شیرین و کلامی بلیغ داشت که توانست امرا و عامه مردم را به مذهب اسماعیلی نزدیک کند. وی در علم لغت، شعر و حدیث دستی داشت و مقام علمی او در حدی بود که مأموریت اصلاح خطاها و برقراری سازش و هماهنگی میان معتقدات جوامع مختلف اسماعیلی به او واگذار شد. دعوت او در عهد مهدی بالله (حکومت: 297 تا322ق) پایه‌‏گذار دولت فاطمی، تأثیری خاص در امور سیاسی طبرستان و دیلمستان و دیگر مناطق دیگر ایران داشت. وی نخست جانشین «غیاث نامی» گردید که داعی ری بود. سپس داعیانی به اطراف فرستاد و امیر ری، «احمدبن علی» دعوتش را اجابت کرد، و در ادامه فعالیت‌‏هایش افرادی همچون اسفاربن شیرویه، مردآویج زیاری و «سیاه چشم جستانی» را به مذهب اسماعیلی درآورد و در پی آن «یوسف بن ابی الساج» را چندان به تعالیم اسماعیلی معتقد ساخت که یوسف بر آن شد تا خلافت عباسی را براندازد و به طاعت فاطمیان گردن سپارد. ابوحاتم به مردم دیلم وعده داد که: «امامی در آینده نزدیک خواهد آمد و من به مذهب و گفتار او آگاهم». اما چون وعده سرآمد و امامی نیامد وی را متهم به دروغ‏گویی کردند و ستاره اقبالش در دیلمان و طبرستان به ‏زودی افول کرد. وی که جان خویش را در خطر دید به آذربایجان گریخت و میانه راه یا در آن دیار درگذشت. پس از مرگ ابوحاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خویش را رها کردند. با این‏‌حال ابوحاتم در میان مذاهب و فرق اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است و آراء او مورد توجه پیروان مذهب اسماعیلی است. وی که از رهبران و صاحب‏ نظران اسماعیلی در دوره ستر محسوب می‏‌شود، رجعت محمدبن اسماعیل بن جعفر علیه‌السلام را باور داشت. وی همچنین درباره مبدأ ستر و مبدأ ظهور، توجیهات جدید آورد و نظریات اسماعیلیان را دراین‌باره با نظم نوینی آراست.

درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است. احتمالاً دوست او «ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی» از شاگردان و هم‏‌کیشان وی بوده است. همچنین محتمل است «ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی» که جانشین او در ماوراءالنهر بود، نزد وی شاگردی نموده باشد. از معاصران او «ابوطاهر جنابی» است که با او مکاتباتی داشته است. همچنین از معاصران و هم‌‏بحثان معروف او «محمدبن زکریا رازی»(م311ق) است که با او مناظرات متعددی در ری داشته است. وی آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از آثار او «کتاب الجامع» است که موضوعات فقهی و غیره رادر بر دارد. «کتاب الزینه فی تفسیر الالفاظ المتداوله» یکی دیگر از تألیفات اوست که در علم لغت و آخر آن در فرهنگ اصطلاحات کلامی است. در بخشی از این کتاب سیر تاریخی لفظ «شیعه» نیز بررسی شده است. به گفته ابن‏‌ندیم کتاب مذکور بسی بزرگ و در چهارصد ورقه نوشته شده است. اثر دیگر او «کتاب الاصلاح» است که در رد کتاب المصلح نوشته نخشبی، و در اصلاح نظریات ابویعقوب سجزی نوشته شده است.

شاگردان

درباره اساتید و شاگردان او چیزی در منابع ذکر نشده است ولی احتمال داده شده که ابویعقوب اسحاق بن احمد سجزی و ابوعبدالله محمد بن احمد نسفی نزد وی شاگردی نموده باشند.

آثار

آثار متعدد و ارزشمندی از خود بر جای نهاده است. از جمله کتاب الجامع، کتاب الزینه فی تفسیر، الالفاظ المتداوله، کتاب الاصلاح و اعلام النبوه مهم‏ترین اثر او کتاب اعلام النبوه است که یکی از پرارزش‏‌ترین آثار دینی، کلامی و فلسفی در جهان اسلام است و چندین بار به چاپ رسیده است. این کتاب در رد عقایدی است‏ که به زکریای رازی درباره ابطال شرایع و نبوات نسبت داده می‌‏شود.

جستارهای وابسته

منابع

  • اعلام الاسماعیلیه، مصطفی غالب، صفحات متعدد؛
  • الاعلام، زرکلی، ج1ص119؛
  • التبصیر فی الدین، اسفراینی، قاهره، 1374ق، صص124، 125 و اطراف آن؛
  • دائره المعارف بزرگ اسلامی، بجنوردی، ج5ص307؛
  • دائره المعارف تشیع، ج1ص396؛
  • الذریعه، ج10صص223 و252، و ذیل عناوین کتاب‌ها؛
  • فهرست ابن ندیم، تحقیق رضا تجدد، ص240؛
  • لسان المیزان، ابن حجر، ج1ص164 شماره 524؛
  • معجم المؤلفین، ج1ص211.