فضل بن شاذان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←آثار) |
||
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
[[ | | عنوان = | ||
| تصویر = فضل بن شاذان.jpg | |||
''''' | | نام = فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری | ||
| نامهای دیگر = {{فهرست جعبه افقی |ابن شاذان |ابومحمد فضل بن شاذان |فضل بن شاذان |ازدی نیشابوری |فضل بن شاذان }} | |||
| سال تولد = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = [[نیشابور]] | |||
| سال درگذشت = ۲۶۰ ق | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |محمد بن ابیعمیر |حسن بن علی بن فضال |حسن بن محبوب |صفوان بن یحیی |و ... }} | |||
| شاگردان = نیشابور | |||
| دین = [[اسلام]] | |||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |اثبات الرجعه |الطلاق |الفرائض الکبیر |و ... }} | |||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |[[اصحاب]] [[امام هادی|امام هادی (علیهالسلام)]] |متکلم |[[فقیه]] [[مذهب امامیه]] }} | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری''' [[متکلم]] و [[فقیه]] [[مذهب امامیه]] بود. [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] او را در شمار [[صحابه|اصحاب]] [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیهالسلام)]] آورده است. وی در [[بغداد]] از مشایخی چون محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا شد. ابن شاذان سپس به [[کوفه]] رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست. | |||
== زندگی == | |||
< | در مورد زندگی او اطلاعات دقیقی بهدست نرسیده است. نسب وی به قبیله عرب اَزْد میرسید. پدرش شاذان بن خلیل از [[محدّث|محدثان]] [[مذهب شیعه|امامیه]] بهشمار میآمد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۹ق /۱۹۵۹م.</ref>. ابن شاذان پس از تحصیل در [[عراق]] به [[نیشابور]] بازگشت. او در زمان حکومت [[عبدالله بن طاهر]] بر [[خراسان]] (۲۱۴- ۲۳۰ق) به دلیل [[مذهب شیعه|تشیع]] از نیشابور [[تبعید]] شد<ref> نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۶.</ref>. روایتی از حضور او در بیهق در اواخر عمر گزارش داده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹ -۵۴۰.</ref>. ابن شاذان سرانجام در اواخر ۲۵۹ق در بستر بیماری افتاد و در اوایل ۲۶۰ق درگذشت<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۳.</ref> مقبره وی در نیشابور است. | ||
</ | |||
|نیشابور | |||
</ | |||
== تحصیلات == | |||
بنابر روایت [[محمد بن عمر کشی|کشّی]]، فضل مدتی پس از [[مرگ]] [[هارون الرشید|هارون عباسی]] (۱۹۳ق) به همراه پدرش به [[بغداد]] آمد و در حالیکه هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد [[صاحب بن عباد|اسماعیل بن عباد]] به آموختن [[قرآن]] پرداخت<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.</ref>. ابن شاذان در بغداد از [[محمد بن ابی عمیر|محمد بن ابیعمیر]] (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. او سپس به [[کوفه]] رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. | |||
= | == ارتباط با ائمه (علیهالسلام) == | ||
در | === امام هادی (علیهالسلام) === | ||
[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] ابن شاذان را در شمار اصحاب [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیهالسلام)]] آورده است<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲.</ref>. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول قرن ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]] و امام هادی وجود دارد، اما اینکه در آثار [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] به احادیثی برمیخوریم که حکایت از استماع مستقیم ابن شاذان از [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسلام)]] دارد، امری غریب است<ref> نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۱ طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰.</ref>. | |||
= | === امام حسن عسکری (علیهالسلام) === | ||
ابن شاذان، در زمان [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیهالسلام)]] از معتبرترین عالمان امامی خراسان بهشمار میرفت. [[محمد بن عمر کشی|کشی]] از ارتباط دورادور او با آن حضرت خبر داده است<ref> نک: ابن بابویه، التوحید، ۱۳۸۷ق، ص۱۳۷، ۲۷۰؛ ابن بابویه، الخصال، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۸؛ ابن بابویه، عیون الاخبار، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص. ۱۱۹</ref>. در مورد رابطه او با امام حسن عسکری (علیهالسلام) روایات بر دو دسته است؛ در یکدسته سخنانی از آنحضرت در عتاب و سرزنش وی وارد شده<ref>بحرالعلوم، محمد مهدی، الرجال، تهران، ۱۳۶۳ق.</ref> و در برخی ترحم امام (علیهالسلام) نسبت به وی و مدح او دیده میشود. | |||
== جایگاه علمی == | |||
[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] از وی بهعنوان متکلمی جلیلالقدر یاد کرده است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۲-۵۴۳؛ قس: طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۳۴، که ابن شاذان را در شمار اصحاب آن حضرت آورده است.</ref>. | |||
= | |||
= | |||
[[شیخ طوسی]] | |||
'''فقه''' | '''فقه''' | ||
خط ۶۷: | خط ۴۱: | ||
ابن شاذان بهعنوان [[فقیه]] نیز شناخته میشد<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱، ۵۴۳.</ref>؛ اما اطلاعات باقیمانده از فقه او اندک است. بخشی از فقه ابن شاذان که مخالفت بارزی با نظرات مشهور امامیه ندارد، در کتاب العلل او قابل دسترسی است. ولی این کتاب تنها مباحث مربوط به عبادات را شامل میشود. | ابن شاذان بهعنوان [[فقیه]] نیز شناخته میشد<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱، ۵۴۳.</ref>؛ اما اطلاعات باقیمانده از فقه او اندک است. بخشی از فقه ابن شاذان که مخالفت بارزی با نظرات مشهور امامیه ندارد، در کتاب العلل او قابل دسترسی است. ولی این کتاب تنها مباحث مربوط به عبادات را شامل میشود. | ||
چنانکه از تلویح [[ابن بابویه]]<ref>طوسی، محمد، الرجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.</ref> و تصریح [[سید مرتضی]]<ref>طوسی، محمد، الغیبه، تهران، ۱۳۹۸ق.</ref> برمیآید، ابن شاذان به حجیت قیاس مُستَنبَطُ العلّه قائل بوده است<ref>طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref>. برخورد علتگرایانه او با احکام شرعی در سراسر العلل نیز مؤید این امر است. | چنانکه از تلویح [[محمد بن علی بن بابویه قمی|ابن بابویه]]<ref>طوسی، محمد، الرجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.</ref> و تصریح [[سید مرتضی علمالهدی|سید مرتضی]]<ref>طوسی، محمد، الغیبه، تهران، ۱۳۹۸ق.</ref> برمیآید، ابن شاذان به حجیت قیاس مُستَنبَطُ العلّه قائل بوده است<ref>طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.</ref>. برخورد علتگرایانه او با [[احکام شرعی]] در سراسر العلل نیز مؤید این امر است. | ||
'''حدیث''' | '''حدیث''' | ||
ابن شاذان در سلسله اسناد بسیاری از احادیث امامیه قرار گرفته است؛ نجاشی به توثیق او تصریح کرده است<ref>علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.</ref>. کشّی در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیلهای او درباره | ابن شاذان در سلسله اسناد بسیاری از احادیث [[مذهب شیعه|امامیه]] قرار گرفته است؛ [[نجاشی]] به توثیق او تصریح کرده است<ref>علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.</ref>. [[محمد بن عمر کشی|کشّی]] در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیلهای او درباره محدثان استناد جسته است<ref>فیض کاشانی، محمد محسن، الاصول الاصلیه، به کوشش جلالالدین محدّث، تهران، ۱۳۴۹ش.</ref>. | ||
برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت [[خداوند]] و اقرار به ماجاء من عندالله است<ref> بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref>. او به اساس رجعت قائل بود<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.</ref> و در مسألهای چون ازدواج [[عمر]] با [[ام کلثوم]] دختر [[امام علی( | == عقاید == | ||
برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت [[خدا|خداوند]] و اقرار به ماجاء من عندالله است<ref> بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref>. او به اساس رجعت قائل بود<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.</ref> و در مسألهای چون ازدواج [[عمر بن خطاب|عمر]] با [[ام کلثوم]] دختر [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] معتقد بود که آن امکلثوم دیگری بوده است<ref>طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸۴. </ref>. | |||
'''اعتقاد به امامت''' | '''اعتقاد به امامت''' | ||
کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[مذهب شیعه|امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را [[واجب]] الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | ||
البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[پیامبر( | البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را بهطور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفتهاند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیهالسلام)]] را برتر از [[وصیت|وصی]] پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>. | ||
'''اثبات امامت علی( | '''اثبات امامت علی (علیهالسلام)''' | ||
ابن شاذان در کتاب العلل<ref> سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳-۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref> و در مناظراتی که از وی نقل شده<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح | ابن شاذان در کتاب العلل<ref> سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳-۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref> و در مناظراتی که از وی نقل شده<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref>، ادله خود بر اثبات امامت حضرت علی (علیهالسلام) و نفی امامت [[شیخین]] و برخی دیگر از مسائل امامت را بیان کرده است. | ||
'''اقرار به "ما جاء من عندالله"''' | '''اقرار به "ما جاء من عندالله"''' | ||
خط ۹۱: | خط ۶۴: | ||
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. بهعنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند بههمان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچیک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>. | اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. بهعنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند بههمان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچیک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref>. | ||
البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمیتوان اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی مردود دانست، بهخصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در اینباره، نک: ابن ابیالحدید، شرح | البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمیتوان اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی مردود دانست، بهخصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف [[هشام بن حکم]]، [[یونس بن عبدالرحمان]] و [[سکاکی]] خوانده است<ref>برای تفصیل در اینباره، نک: ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref> بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقت به خرج داد<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶.</ref>. بهطور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آنگونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دارد. | ||
== رابطه با مذاهب دیگر امامیه == | |||
او در عراق با مشایخ [[فطحی]] و [[واقفیه]] رابطه نزدیکی داشته است و در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان، شرکت میجست و مورد علاقه وافر او بود<ref> نک: طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸، ۱۰۲، ۲۷۱، ۲۸۳.</ref>. | |||
در میان مشایخ او برخی دیگر از [[افطحیه|فطحیان]] چون علی بن اسباط دیده میشود<ref>نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.</ref>. از مشایخ واقفی او نیز سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی و عبدالله بن جبله را میتوان یاد کرد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>. | |||
== آثار == | |||
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانستهاند که برخی از آنها را که در [[کلام]] و [[فقه]] است، [[نجاشی]] در رجال<ref> شم ۱۵، قم، ۱۴۰۹ق.</ref> و طوسی در الفهرست<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۷۷ق، ج۶، ص۹۳-۹۶.</ref> برخی آثار او را آوردهاند، از جمله: | |||
* اثبات الرجعه، که منتخبی از آن به کوشش باسم موسوی در مجله تراثنا<ref> نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> به چاپ رسیده است؛ | |||
* الطلاق، که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]<ref> نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷</ref> قطعاتی از آن را نقل کرده که ظاهراً برگرفته از همین کتاب اوست. | |||
* [[علل الشرایع (کتاب)|علل الشرایع]]، در علل مربوط به عبادات است که نجاشی و طوسی<ref>همان.</ref> آن را ذکر کردهاند؛ | |||
* الفرائض الکبیر<ref>همان.</ref>؛ | |||
* الفرائض الاوسط<ref>همان.</ref>؛ | |||
* الفرائض الصغیر<ref>نک: استرابادی، تأویل الآیات، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۶</ref>؛ | |||
* مسائل البلدان، که [[نجاشی]]<ref>نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲.</ref> بدان اشاره کرده و طوسی در برخی از آثارش بخشهایی از آن را نقل کرده است<ref>مثلاً نک: فیض کاشانی، الاصول الاصلیه، ۱۳۴۹ش، ص۵.</ref>؛ | |||
* یوم و لیله، که گفته شده به نظر [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیهالسلام)]] رسیده و مورد تأیید آن حضرت قرار گرفته است<ref>نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.</ref>؛ | |||
کتابی با عنوان الایضاح به کوشش محدث ارموی در [[تهران]] در ۱۳۵۱ش به نام فضل بن شاذان (بهعنوان مؤلف) منتشر شده و سپس در [[بیروت]] در ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م تجدید چاپ شده است. هیچیک از متقدّمان این کتاب را به ابن شاذان نسبت ندادهاند و این نسبت نخستین بار در قرن ۱۱ق در آثار [[فیض کاشانی]] بهچشم میخورد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴.</ref>. مؤلف در الایضاح به نقض مخالفان امامیه بهطور اعم و [[معتزله]]، [[جهمیه]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]] و [[اصحاب حدیث]] بهطور اخص پرداخته است. محدث ارموی در مقدمه الایضاح سعی کرده با ذکر شواهدی صحت انتساب آن را به ابن شاذان ثابت کند. | |||
= | == جستارهای وابسته == | ||
* [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] | |||
* [[عراق]] | |||
* [[کوفه]] | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
[http://www.shiastudy.ir/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D9%85%D8%AA%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87/%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A8%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%B0%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C برگرفته از سایت فضل بن شاذان نیشابوری - شیعهشناسیwww.shiastudy.ir] | |||
{{علمای اسلام}} | |||
{{ | |||
[[رده: | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۹
فضل بن شاذان | |
---|---|
نام کامل | فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | نیشابور |
سال درگذشت | ۲۶۰ ق، ۲۵۳ ش، ۸۷۴ م |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان | نیشابور |
آثار |
|
فعالیتها | |
فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری متکلم و فقیه مذهب امامیه بود. طوسی او را در شمار اصحاب امام هادی (علیهالسلام) آورده است. وی در بغداد از مشایخی چون محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا شد. ابن شاذان سپس به کوفه رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست.
زندگی
در مورد زندگی او اطلاعات دقیقی بهدست نرسیده است. نسب وی به قبیله عرب اَزْد میرسید. پدرش شاذان بن خلیل از محدثان امامیه بهشمار میآمد[۱]. ابن شاذان پس از تحصیل در عراق به نیشابور بازگشت. او در زمان حکومت عبدالله بن طاهر بر خراسان (۲۱۴- ۲۳۰ق) به دلیل تشیع از نیشابور تبعید شد[۲]. روایتی از حضور او در بیهق در اواخر عمر گزارش داده است[۳]. ابن شاذان سرانجام در اواخر ۲۵۹ق در بستر بیماری افتاد و در اوایل ۲۶۰ق درگذشت[۴] مقبره وی در نیشابور است.
تحصیلات
بنابر روایت کشّی، فضل مدتی پس از مرگ هارون عباسی (۱۹۳ق) به همراه پدرش به بغداد آمد و در حالیکه هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد اسماعیل بن عباد به آموختن قرآن پرداخت[۵]. ابن شاذان در بغداد از محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید[۶]. او سپس به کوفه رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست[۷].
ارتباط با ائمه (علیهالسلام)
امام هادی (علیهالسلام)
شیخ طوسی ابن شاذان را در شمار اصحاب امام هادی (علیهالسلام) آورده است[۸]. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول قرن ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از امام جواد و امام هادی وجود دارد، اما اینکه در آثار ابن بابویه به احادیثی برمیخوریم که حکایت از استماع مستقیم ابن شاذان از امام رضا (علیهالسلام) دارد، امری غریب است[۹].
امام حسن عسکری (علیهالسلام)
ابن شاذان، در زمان امام حسن عسکری (علیهالسلام) از معتبرترین عالمان امامی خراسان بهشمار میرفت. کشی از ارتباط دورادور او با آن حضرت خبر داده است[۱۰]. در مورد رابطه او با امام حسن عسکری (علیهالسلام) روایات بر دو دسته است؛ در یکدسته سخنانی از آنحضرت در عتاب و سرزنش وی وارد شده[۱۱] و در برخی ترحم امام (علیهالسلام) نسبت به وی و مدح او دیده میشود.
جایگاه علمی
شیخ طوسی از وی بهعنوان متکلمی جلیلالقدر یاد کرده است[۱۲].
فقه
ابن شاذان بهعنوان فقیه نیز شناخته میشد[۱۳]؛ اما اطلاعات باقیمانده از فقه او اندک است. بخشی از فقه ابن شاذان که مخالفت بارزی با نظرات مشهور امامیه ندارد، در کتاب العلل او قابل دسترسی است. ولی این کتاب تنها مباحث مربوط به عبادات را شامل میشود.
چنانکه از تلویح ابن بابویه[۱۴] و تصریح سید مرتضی[۱۵] برمیآید، ابن شاذان به حجیت قیاس مُستَنبَطُ العلّه قائل بوده است[۱۶]. برخورد علتگرایانه او با احکام شرعی در سراسر العلل نیز مؤید این امر است.
حدیث
ابن شاذان در سلسله اسناد بسیاری از احادیث امامیه قرار گرفته است؛ نجاشی به توثیق او تصریح کرده است[۱۷]. کشّی در مواضع بسیاری به نظرات و جرح و تعدیلهای او درباره محدثان استناد جسته است[۱۸].
عقاید
برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت خداوند و اقرار به ماجاء من عندالله است[۱۹]. او به اساس رجعت قائل بود[۲۰] و در مسألهای چون ازدواج عمر با ام کلثوم دختر امام علی (علیهالسلام) معتقد بود که آن امکلثوم دیگری بوده است[۲۱].
اعتقاد به امامت
کلیات عقیده او در باب امامت با عقاید امامیه تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد[۲۲] و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست[۲۳].
البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دین را بهطور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفتهاند[۲۴]. گفته شده ابن شاذان وصی ابراهیم (علیهالسلام) را برتر از وصی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است[۲۵]؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است[۲۶].
اثبات امامت علی (علیهالسلام)
ابن شاذان در کتاب العلل[۲۷] و در مناظراتی که از وی نقل شده[۲۸]، ادله خود بر اثبات امامت حضرت علی (علیهالسلام) و نفی امامت شیخین و برخی دیگر از مسائل امامت را بیان کرده است.
اقرار به "ما جاء من عندالله"
اقرار به «ماجاء من عندالله» در کلام ابن شاذان از اعتبار خاصی برخوردار است. بهعنوان مثال، براساس روایت کشی او آیات مربوط به استوای بر عرش را در مورد خداوند بههمان معنای ظاهری آن گرفته و نوعی تجسیم را پذیرفته است؛ در عین حال صفات خداوند را برخلاف مفهوم عادی آن در مورد انسانها دانسته و بر اینکه هیچیک از مخلوقات با خداوند شباهتی ندارند، تأکید کرده است[۲۹].
البته میتوان در درک دقیق راویان از جزئیات سخن ابن شاذان تردید کرد، ولی نمیتوان اساس انتساب اینگونه مطالب را به وی مردود دانست، بهخصوص اینکه ابن شاذان خود را خلف هشام بن حکم، یونس بن عبدالرحمان و سکاکی خوانده است[۳۰] بلکه باید در درک معنای تجسیم در عقیده او و اسلافش دقت به خرج داد[۳۱]. بهطور کلی عقیده ابن شاذان در باب صفات الهی، آنگونه که نقل شده است، قرابت زیادی به عقاید سلفیان اهلسنت دارد.
رابطه با مذاهب دیگر امامیه
او در عراق با مشایخ فطحی و واقفیه رابطه نزدیکی داشته است و در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان، شرکت میجست و مورد علاقه وافر او بود[۳۲].
در میان مشایخ او برخی دیگر از فطحیان چون علی بن اسباط دیده میشود[۳۳]. از مشایخ واقفی او نیز سیف بن عمیره، عثمان بن عیسی، عبدالله بن قاسم حضرمی و عبدالله بن جبله را میتوان یاد کرد[۳۴].
آثار
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانستهاند که برخی از آنها را که در کلام و فقه است، نجاشی در رجال[۳۵] و طوسی در الفهرست[۳۶] برخی آثار او را آوردهاند، از جمله:
- اثبات الرجعه، که منتخبی از آن به کوشش باسم موسوی در مجله تراثنا[۳۷] به چاپ رسیده است؛
- الطلاق، که کلینی[۳۸] قطعاتی از آن را نقل کرده که ظاهراً برگرفته از همین کتاب اوست.
- علل الشرایع، در علل مربوط به عبادات است که نجاشی و طوسی[۳۹] آن را ذکر کردهاند؛
- الفرائض الکبیر[۴۰]؛
- الفرائض الاوسط[۴۱]؛
- الفرائض الصغیر[۴۲]؛
- مسائل البلدان، که نجاشی[۴۳] بدان اشاره کرده و طوسی در برخی از آثارش بخشهایی از آن را نقل کرده است[۴۴]؛
- یوم و لیله، که گفته شده به نظر امام حسن عسکری (علیهالسلام) رسیده و مورد تأیید آن حضرت قرار گرفته است[۴۵]؛
کتابی با عنوان الایضاح به کوشش محدث ارموی در تهران در ۱۳۵۱ش به نام فضل بن شاذان (بهعنوان مؤلف) منتشر شده و سپس در بیروت در ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م تجدید چاپ شده است. هیچیک از متقدّمان این کتاب را به ابن شاذان نسبت ندادهاند و این نسبت نخستین بار در قرن ۱۱ق در آثار فیض کاشانی بهچشم میخورد[۴۶]. مؤلف در الایضاح به نقض مخالفان امامیه بهطور اعم و معتزله، جهمیه، مرجئه، خوارج و اصحاب حدیث بهطور اخص پرداخته است. محدث ارموی در مقدمه الایضاح سعی کرده با ذکر شواهدی صحت انتساب آن را به ابن شاذان ثابت کند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۹ق /۱۹۵۹م.
- ↑ نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۶.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹ -۵۴۰.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۳.
- ↑ نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.
- ↑ نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.
- ↑ نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.
- ↑ نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲.
- ↑ نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۱ طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰.
- ↑ نک: ابن بابویه، التوحید، ۱۳۸۷ق، ص۱۳۷، ۲۷۰؛ ابن بابویه، الخصال، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۸؛ ابن بابویه، عیون الاخبار، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص. ۱۱۹
- ↑ بحرالعلوم، محمد مهدی، الرجال، تهران، ۱۳۶۳ق.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۲-۵۴۳؛ قس: طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۳۴، که ابن شاذان را در شمار اصحاب آن حضرت آورده است.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱، ۵۴۳.
- ↑ طوسی، محمد، الرجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
- ↑ طوسی، محمد، الغیبه، تهران، ۱۳۹۸ق.
- ↑ طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
- ↑ علامه حلّی، حسن، مختلف الشیعه، ایران، ۱۳۲۴ق.
- ↑ فیض کاشانی، محمد محسن، الاصول الاصلیه، به کوشش جلالالدین محدّث، تهران، ۱۳۴۹ش.
- ↑ بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵.
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.
- ↑ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸۴.
- ↑ قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.
- ↑ ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.
- ↑ سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳-۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.
- ↑ نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.
- ↑ برای تفصیل در اینباره، نک: ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.
- ↑ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۶.
- ↑ نک: طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸، ۱۰۲، ۲۷۱، ۲۸۳.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ شم ۱۵، قم، ۱۴۰۹ق.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۷۷ق، ج۶، ص۹۳-۹۶.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷؛ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ نک: استرابادی، تأویل الآیات، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۶
- ↑ نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲.
- ↑ مثلاً نک: فیض کاشانی، الاصول الاصلیه، ۱۳۴۹ش، ص۵.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص۱۲۴.
منابع
برگرفته از سایت فضل بن شاذان نیشابوری - شیعهشناسیwww.shiastudy.ir