احمد بن سهل بلخی شامستیانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست|پیوند=Special:FilePath/Ambox_clock.svg]]
| عنوان = احمد بن سهل بلخی شامستیانی
<br>
| تصویر = عالمان شیعه.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = احمد بن سهل بلخی شامستیانی
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |ابوزید بلخی |معلم الصبیان }}
| سال تولد = 234 ق
| تاریخ تولد =
| محل تولد = {{فهرست جعبه افقی |[[بلخ]] |روستای شامستیان }}
| سال درگذشت = 322 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = روستای شامستیان
| استادان = ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی شیعی
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری |ابوبکر محمدبن زکریا رازی }}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |شرایع الادیان |السیاسه الکبیر و الصغیر |اکمال الدین |مصالح الابدان و الانفس |أسماء الله و صفاته }}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |ادیب |فیلسوف |متکلم |اخترشناس |پزشک |جغرافی‌‏دان }}
| وبگاه =
}}
'''احمد بن سهل بلخی شامستیانی'''، مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متکلم، اخترشناس، پزشک و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. وی در علوم [[فلسفه]]، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب کاملاً تسلط داشته است.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
== زندگی‌نامه ==
<br>
احمد بن سهل بلخی شامستیانی، مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متکلم، اخترشناس، پزشک و جغرافی‌‏دان [[مذهب شیعه|شیعی]] ایرانی. در سال 234هجری در یکی از روستاهای [[بلخ]] به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عال‌مانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات کرد. پدرش از مردم [[سیستان]] بود و به تعلیم کارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، [[شیعه]] امامی بود و برای جستجوی امام (علیه‌السلام)، با کاروان [[حج]]، از [[خراسان]] عازم [[عراق]] گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود کعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و [[ابونصر فارابی]] در محضر اساتید و فلاسفه [[بغداد]] به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشکی و طبیعیات پرداخت.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛


<noinclude>
پس از آن به خراسان بازگشت و با [[ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی]] وزیر [[نصربن احمد سامانی]] و «حسین بن علی مرورودی» سپه‌سالار [[سامانیان]] که هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) که از ایشان می‏‌گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است که وی مدتی، [[اسماعیلیه|مذهب اسماعیلی]] داشت و پس از روی‌گردانی او از این [[مذهب]] بود که جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها کردند. اما معلوم نیست که وی پس از پشت کردن به [[اسماعیلیه|مذهب اسماعیلیه]] به کدامیک از مذاهب روی آورد. با توجه به این‌که در آن روزگار، [[مذهب شیعه|تشیع]] مذهب آزاد‌‌اندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه که در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏که حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند کعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است که وی در قصیده نونیه‌اش آنجا که در کنار قبر [[ابومحمد حسن بن حسین علوی]] در بلخ مرثیه می‌خواند، نام [[آل عبا|پنج تن آل عبا]] را به ترتیب می‌برد و این‌طور می‌سراید:
</div>
<div class="wikiInfo">[[پرونده:احمد بن سهل بلخی شامستیانی.jpg |احمد بن سهل بلخی شامستیانی|پیوند=Special:FilePath/احمد بن سهل بلخی شامستیانیjpg]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
!احمد بن سهل بلخی شامستیانی
|-
|القاب و سایر نام‌ها
|ابوزید بلخی • معلم الصبیان
|-
|زاده
|سال 234هجری • یكی از روستاهای بلخ به نام شامستیان
|-
|درگذشت
|سال 322هجری • بلخ(شامستیان)
|-
|استادان
|ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی
|-
|شاگردان
|ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری • ابوبكر محمدبن زكریا رازی
|-
|آثار
|شرایع الادیان • السیاسه الكبیر و الصغیر • اكمال الدین • مصالح الابدان و الانفس • أسماء الله و صفاته و...
|-
|دین و مذهب
|اسلام • تشیع
|-
|فعالیت‌ها
|ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی
|-
|}
</div>


'''احمد بن سهل بلخی شامستیانی'''، (234 - 322ق) مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، [[فیلسوف]]، [[متكلم]]، اخترشناس، پزشك و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یكی از روستاهای [[بلخ]] به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود. مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری [[فلسفه]]، اخترشناسی، پزشكی و طبیعیات پرداخت. وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب كاملاً تسلط داشته است. ابن ندیم شمار تألیفات او را 34 و یاقوت 56 كتاب یاد كرده است.
{{شعر}}{{ب |یا قبر إن الذی ضمنت جثته |من عصبه ساده لیسوا ذوی أفن }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب |محمد و علی ثم زوجته |ثم الحسین إبنه و المرتضی الحسن }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب |صلی الإله علیهم و الملائکه |ال المقربون طوال الدهر و الزمن }}{{پایان شعر}}


=معرفی=
اما نسبت [[ارتداد]] که در برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌‏سنت]] به چشم می‏‌خورد به واسطه علاقه او به فلسفه و گرایش به شک و استدلال بوده است، لکن می‏‌تواند به دلیل تمایلات شیعی وی نیز باشد زیرا در آن روزگار سنیان قشری، فلاسفه شیعه را به ارتداد و الحاد متهم می‏‌کردند و آنها را [[رافضه|رافضی]] می‏‌خواندند. از نوشته‌‏ها و تألیفات او پیداست که وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب کاملاً تسلط داشته است.


احمد بن سهل بلخی شامستیانی، مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متكلم، اخترشناس، پزشك و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یكی از روستاهای بلخ به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عالمانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات كرد. پدرش از مردم [[سیستان]] بود و به تعلیم كارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، [[شیعه]] امامی بود و برای جستجوی [[امام علیه السلام]]، با كاروان [[حج]]، از [[خراسان]] عازم [[عراق]] گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود كعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و [[ابونصر فارابی]] در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشكی و طبیعیات پرداخت.  
== استادان ==
مهم‏ترین استاد او در بغداد [[ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی شیعی]] بوده است.


پس از آن به خراسان بازگشت و با [[ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی]](م330ق) وزیر [[نصربن احمد سامانی]] و «حسین بن علی مرورودی»(م320ق) سپه‌سالار [[سامانیان]] كه هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) كه از ایشان می‏‌گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است كه وی مدتی، [[مذهب اسماعیلی]] داشت و پس از روی‌گردانی او از این مذهب بود كه جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها كردند. اما معلوم نیست كه وی پس از پشت كردن به مذهب اسماعیلیه به كدامیك از مذاهب روی آورد. با توجه به اینكه در آن روزگار، [[تشیع]] مذهب آزاداندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه كه در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏كه حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند كعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است كه وی در قصیده نونیه‌اش آنجا كه در كنار قبر [[ابومحمد حسن بن حسین علوی]] در بلخ مرثیه می‌خواند، نام [[پنج تن آل عبا]] را به ترتیب می‌برد و اینطور می‌سراید:
== شاگردان ==
از معروف‏‌ترین شاگردان او [[ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری]] و [[ابوبکر محمدبن زکریا رازی]] هستند.


* «یا قبر إن الذی ضمنت جثته
== آثار ==
* من عصبه ساده لیسوا ذوی أفن؛
[[ابن ندیم]] شمار تألیفات او را 34 و یاقوت 56 کتاب یاد کرده است.  
* محمد و علی ثم زوجته
* ثم الحسین إبنه و المرتضی الحسن؛
* صلی الإله علیهم و الملائكه الـ
* المقربون طوال الدهر و الزمن».


اما نسبت [[ارتداد]] كه در برخی از منابع [[اهل‌‏سنت]] به چشم می‏‌خورد به واسطه علاقه او به فلسفه و گرایش به شك و استدلال بوده است، لكن می‏‌تواند به دلیل تمایلات شیعی وی نیز باشد زیرا در آن روزگار سنیان قشری، فلاسفه شیعه را به ارتداد و الحاد متهم می‏‌كردند و آنها را [[رافضی]] می‏‌خواندند. از نوشته‌‏ها و تألیفات او پیداست كه وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب كاملاً تسلط داشته است.
از جمله آثار او:
# شرایع الادیان، 
# السیاسه الکبیر و الصغیر، 
# اکمال الدین، 
# مصالح الابدان و الانفس، 
# أسماء الله و صفاته، 
# النحو و الصرف، 
# رساله فی حدود الفلسفه، 
# ما یصح من أحکام النجوم، 
# عصمه الانبیاء، 
# نظم القرآن، 
# المسالک و الممالک، 
# صور الأقالیم،
# فضائل بلخ،
را می‌‏توان نام برد.


=استادان=
== جستارهای وابسته ==
* [[فلسفه]]
* [[حج]]
* [[خراسان]]
* [[ارتداد]]


مهم‏ترین استاد او در بغداد [[ابویوسف یعقوب بن اسحاق كندی شیعی]](م260ق) بوده است.
== منابع ==
* الاعلام، زرکلی، ج1ص134؛
* اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج3ص216 به بعد؛
* دائره المعارف تشیع، ج3ص408؛
* الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج4صص253 و254 و310؛ وج15ص96؛ و ج16ص47؛
* الفهرست، ابن ندیم، ص153؛
* کشف الظنون، ج1ص227؛ وج2ص1664؛
* معجم الادباء، ج3ص64به بعد؛ معجم المؤلفین، ج1ص240؛
* هدیه العارفین، ج1ص59.


=شاگردان=
{{علمای اسلام}}
 
از معروف‏‌ترین شاگردان او [[ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری]](م381ق) و [[ابوبكر محمدبن زكریا رازی]](م311ق) هستند.
 
=آثار=
 
[[ابن ندیم]] شمار تألیفات او را 34 و [[یاقوت]] 56 كتاب یاد كرده است. از جمله آثار او «شرایع الادیان»، «السیاسه الكبیر و الصغیر»، «اكمال الدین»، «مصالح الابدان و الانفس»، «أسماء الله و صفاته»، «النحو و الصرف»، «رساله فی حدود الفلسفه»، «ما یصح من أحكام النجوم»، «عصمه الانبیاء»، «نظم القرآن»، «المسالك و الممالك»، «صور الأقالیم» و «فضائل بلخ» را می‌‏توان نام برد.
 
=منابع=
 
# الاعلام، زركلی، ج1ص134؛
# اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج3ص216 به بعد؛
# دائره المعارف تشیع، ج3ص408؛
# الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج4صص253 و254 و310؛ وج15ص96؛ و ج16ص47؛
# الفهرست، ابن ندیم، ص153؛
# كشف الظنون، ج1ص227؛ وج2ص1664؛
# معجم الادباء، ج3ص64به بعد؛ معجم المؤلفین، ج1ص240؛
# هدیه العارفین، ج1ص59.


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۸

احمد بن سهل بلخی شامستیانی
عالمان شیعه.jpg
نام کاملاحمد بن سهل بلخی شامستیانی
نام‌های دیگر
  • ابوزید بلخی
  • معلم الصبیان
اطلاعات شخصی
سال تولد234 ق، ۲۲۷ ش‌، ۸۴۹ م
محل تولد
  • بلخ
  • روستای شامستیان
سال درگذشت322 ق، ۳۱۳ ش‌، ۹۳۴ م
محل درگذشتروستای شامستیان
دیناسلام، شیعه
استادانابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی شیعی
شاگردان
  • ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری
  • ابوبکر محمدبن زکریا رازی
آثار
  • شرایع الادیان
  • السیاسه الکبیر و الصغیر
  • اکمال الدین
  • مصالح الابدان و الانفس
  • أسماء الله و صفاته
فعالیت‌ها
  • ادیب
  • فیلسوف
  • متکلم
  • اخترشناس
  • پزشک
  • جغرافی‌‏دان

احمد بن سهل بلخی شامستیانی، مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متکلم، اخترشناس، پزشک و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب کاملاً تسلط داشته است.

زندگی‌نامه

احمد بن سهل بلخی شامستیانی، مشهور به «ابوزید بلخی». ادیب، فیلسوف، متکلم، اخترشناس، پزشک و جغرافی‌‏دان شیعی ایرانی. در سال 234هجری در یکی از روستاهای بلخ به نام «شامستیان» دیده به جهان گشود، و پس از 88 سال زندگی عال‌مانه در سال 322هجری در همان‌جا وفات کرد. پدرش از مردم سیستان بود و به تعلیم کارآموزان دستگاه سامانی اشتغال داشت. وی نیز همانند پدر مدتی تربیت اطفال را برعهده داشت از این‌‏رو به وی لقب «معلم الصبیان» داده‌‏اند. وی در سال‏‌های جوانی، شیعه امامی بود و برای جستجوی امام (علیه‌السلام)، با کاروان حج، از خراسان عازم عراق گردید و هشت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت با هم‏‌بحثان خود نظیر «ابومعشر بلخی»، «ابوالقاسم عبدالله بن احمدبن محمود کعبی»، «احمدبن طیب سرخسی» و ابونصر فارابی در محضر اساتید و فلاسفه بغداد به فراگیری فلسفه، اخترشناسی، پزشکی و طبیعیات پرداخت.

پس از آن به خراسان بازگشت و با ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی وزیر نصربن احمد سامانی و «حسین بن علی مرورودی» سپه‌سالار سامانیان که هر دو گرایش‌‏های شیعی اسماعیلی داشتند، پیوستگی یافت و از صلات و تشویق‏‌های ایشان برخوردار شد. اما پس از چندی پشتیبانی وزیر و سپه‌سالار را از دست داد و مشاهره‏ای(شهریه ماهیانه) که از ایشان می‏‌گرفت بریده شد. برخی احتمال داده‌‏اند علت این بریدگی از آن روی است که وی مدتی، مذهب اسماعیلی داشت و پس از روی‌گردانی او از این مذهب بود که جیهانی و مرورودی حمایت از او را رها کردند. اما معلوم نیست که وی پس از پشت کردن به مذهب اسماعیلیه به کدامیک از مذاهب روی آورد. با توجه به این‌که در آن روزگار، تشیع مذهب آزاد‌‌اندیشان بوده و او نیز مردی فیلسوف و آزاداندیش بود، احتمال پیوستن وی به مذهب شیعه بیش از هر مذهب دیگری است به ویژه که در این مذهب سابقه نیز داشته است، به طوری‏که حتی بعضی از هم‏‌بحثان او (مانند کعبی) به دلیل ارتباطش با وی، منسوب به تشیع گشته است. گواه شیعی‌ بودن او آن است که وی در قصیده نونیه‌اش آنجا که در کنار قبر ابومحمد حسن بن حسین علوی در بلخ مرثیه می‌خواند، نام پنج تن آل عبا را به ترتیب می‌برد و این‌طور می‌سراید:

یا قبر إن الذی ضمنت جثته من عصبه ساده لیسوا ذوی أفن
محمد و علی ثم زوجته ثم الحسین إبنه و المرتضی الحسن
صلی الإله علیهم و الملائکه ال المقربون طوال الدهر و الزمن

اما نسبت ارتداد که در برخی از منابع اهل‌‏سنت به چشم می‏‌خورد به واسطه علاقه او به فلسفه و گرایش به شک و استدلال بوده است، لکن می‏‌تواند به دلیل تمایلات شیعی وی نیز باشد زیرا در آن روزگار سنیان قشری، فلاسفه شیعه را به ارتداد و الحاد متهم می‏‌کردند و آنها را رافضی می‏‌خواندند. از نوشته‌‏ها و تألیفات او پیداست که وی در علوم فلسفه، نجوم، طب، اقلیم‏ شناسی و ادبیات عرب کاملاً تسلط داشته است.

استادان

مهم‏ترین استاد او در بغداد ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی شیعی بوده است.

شاگردان

از معروف‏‌ترین شاگردان او ابوالحسن محمدبن یوسف عامری نیشابوری و ابوبکر محمدبن زکریا رازی هستند.

آثار

ابن ندیم شمار تألیفات او را 34 و یاقوت 56 کتاب یاد کرده است.

از جمله آثار او:

  1. شرایع الادیان،
  2. السیاسه الکبیر و الصغیر،
  3. اکمال الدین،
  4. مصالح الابدان و الانفس،
  5. أسماء الله و صفاته،
  6. النحو و الصرف،
  7. رساله فی حدود الفلسفه،
  8. ما یصح من أحکام النجوم،
  9. عصمه الانبیاء،
  10. نظم القرآن،
  11. المسالک و الممالک،
  12. صور الأقالیم،
  13. فضائل بلخ،

را می‌‏توان نام برد.

جستارهای وابسته

منابع

  • الاعلام، زرکلی، ج1ص134؛
  • اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج3ص216 به بعد؛
  • دائره المعارف تشیع، ج3ص408؛
  • الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج4صص253 و254 و310؛ وج15ص96؛ و ج16ص47؛
  • الفهرست، ابن ندیم، ص153؛
  • کشف الظنون، ج1ص227؛ وج2ص1664؛
  • معجم الادباء، ج3ص64به بعد؛ معجم المؤلفین، ج1ص240؛
  • هدیه العارفین، ج1ص59.