ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:مفسران شیعه]] | [[رده:مفسران شیعه]] |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۰
سید رضی | |
---|---|
نام کامل | ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | ۳۵۹ ق، ۳۴۹ ش، ۹۷۰ م |
محل تولد | بغداد |
سال درگذشت | ۴۰۶ ق، ۳۹۴ ش، ۱۰۱۶ م |
روز درگذشت | ۶ محرم الحرام |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی مشهور به سید رضی فقیه، مفسر و ادیب بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری و از شاگردان شیخ مفید بود. در سال 359 یعنی اوائل نیمه دوم سده چهارم هجری در بغداد مرکز خلافت بنی عباس و مقر حکومت تیرهای از آل بویه که در فضای باز آن پیروان مذاهب مختلف اسلامی در کنار هم با آزادی و آسایش به تحصیل و تدریس و تألیف و تصنیف و مذاکره و مبادله علوم عقلی و نقلی و فنون اسلامی و معارف بشری اشتغال داشتند دیده به دنیا گشود. نهجالبلاغه پس از قرآن کریم ممتازترین کتاب است که جز علی بن ابیطالب(علیهالسلام) بشر دیگری نمیتوانست آن را بر زبان جاری سازد. این کتاب دایرة المعارفی است که همه افراد بشر از هر گروهی میتوانند از آن بهره گیرند. این اثر ارزشمند به همت عالم بزرگوار سید رضی جمعآوری شد. وی فصیحترین کلمات علی بن ابی طالب را از میان کتابهای دیگر گلچین کرد و در این کتاب گرد آورد.
سید رضی کیست
سال 359 ق. در بغداد و در منزل ابواحمد حسین بن موسی کودکی چشم به جهان گشود که او را محمد نام گذاردند و بعدها مشهور به شریف رضی[۱] و با لقبهای ذوالثمانین و ذوالحَسَبین[۲]. معروف شد. او از طرف پدر با پنج واسطه به امام موسی کاظم(علیهالسلام) متصل و از جانب مادر نیز به امام سجاد(علیهالسلام) منسوب بود. سید رضی از شاگردان شیخ مفید است.
صاحب روضات[۳] مینویسد: شبی شیخ مفید در خواب دید که حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دست امام حسن(علیهالسلام) و امام حسین(علیهالسلام) را گرفتهاند و به جلسه درس او وارد شدند و به شیخ فرمودند:
«یا شیخ! عَلِّمهُمَا الفقه؛ ای دانشمند! این دو را فقه بیاموز».
او پس از بیداری از خواب خود متحیر بود که مرا چه رسد که به آن بزرگواران درس فقه آموزم!؟ پس از مدتی مشاهده مینماید بانویی به نام سیّده فاطمه در حالی که دست دو فرزند خود (سید رضی و سید مرتضی) را گرفته، به محضر استاد آمد و همان جمله حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به شیخ مفید گفت. شیخ با شنیدن آن جمله که در خواب بیان شده بود، اشک در چشمانش حلقه میزند و به احترام آنان از جا برمیخیزد و سپس خواب خویش را برای آنها بازگو میکند.
سید رضی در 21 سالگی380.ق سرپرستی طالبیین، امارت کاروانهای حج در مملکت اسلامی و نظارت امور حسبیه را به عهده داشت. بهاءالدوله تمام امور طالبیین را در تمام بلاد اسلامی در سال 403.ق به عهده او گذاشت و او نقیب النقباء خوانده شد. گفتهاند از میان اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه) جز امام رضا(علیهالسلام) دیگری این منصب را نیافته است[۴].
خاندان سید رضی
پدر او، حسین بن موسی، از طرف بهاءالدوله دیلمی به طاهر اوحد ذوالمناقب ملقب گردید. وی بزرگ نقبای آل ابیطالب و امیر الحاج و مردی با عظمت بود. او نزد خلفای عباسی و پادشاهان آل بویه و آل حمدان با جلالت قدر و کمال مهابت میزیست و به عقد صلح و میانجیگری و تنظیم امور رعایا و آسایش آنان میپرداخت.
جدّ مادری او، حسین بن احمد، معروف به ناصر کبیر یا ناصر حق بود که در زمان خلافت مقتدر عباسی در مازندران، قیام کرد و به جنگ با سامانیان پرداخت و سرانجام بر بلاد دیلم مسلط شد و بیشتر مردم مازندران را مسلمان گردانید.
مادر سید رضی (سیّده فاطمه) خود بانویی عالم و فاضل بود. که با چند واسطه به امیرمؤمنان(علیهالسلام) میرسید. سید رضی درباره مادرش گفته است:
لو کانَ مثِلکِ کُلُّ اُمٍّ بَرَّةٍ | غَنِیَِ البَنُونَ بِهاَ عن الآباء |
[۵].
«اگر همه مادران مثل تو با فضیلت بودند، فرزندان از وجود پدر بینیاز میشدند». شیخ مفید، احکام النساء را به درخواست مادر سید رضی تألیف کرد. او در آغاز کتابش مینویسد: «من از سیده جلیله فاضله (ادام الله اعزازها) اطلاع یافتم که مایل به تدوین کتابی است مشتمل بر همه احکامی که مکلفین محتاج به آن میباشند و مخصوصاً زنها باید بدانند. او (ادام الله توفیقها) علاقه خود را برای تألیف این کتاب به من اطلاع داده است[۶]».
اساتید سید رضی
برخی از استادان سید رضی عبارتاند از:
- ابوعلی محمد بن محمد نعمان، مشهور به شیخ مفید (م413ق)؛
- ابواسحاق ابراهیم بن احمد طبری (م393ق)؛
- ابوعلی فارسی (م377ق)؛
- ابوسعید سیرافی (م368)؛
- عبدالرحیم بن نباته (م374ق)؛
- ابوالحسن علی بن عیسی (م420ق)؛
- ابوعبدالله مرزبانی (م384ق)؛
- ابومحمد هارون تلعکبری (م385ق)؛
- قاضی عبدالجبار بغدادی[۷].
تألیفات سید رضی
این کتاب پس از قرآن و سخنان پیامبر(صلی الله علیه) از بهترین کتب اسلامی و مشهور به اَخ القرآن، و مشتمل بر بسیاری از سخنان و نامهها و کلمات کوتاه و حکیمانه امام علی(علیهالسلام) است.
امام علی(علیهالسلام) در تمام دوران زندگی پربار و نورانی خود، سعی در هدایت دلها و مغزها به سوی حقیقت و انسانیت و راه روشن الهی داشت. آن حضرت در هر فرصت مناسبی، با سخنرانیهای اخلاقی و سیاسی و با نوشتن نامههای حکمتآمیز، به ارزشهای اخلاقی و انسانی اشاره میفرمود و راه و رسم زندگی سالم و صحیح را به بشر معرفی میکرد.
«نهجالبلاغه» کتاب زندگی، کتاب اخلاق و رستگاری، کتاب سیاست و کشورداری و کتاب تکامل است. این کتاب که با تلاش و زحمت و هنر بیمانند علامه سید رضی در سال 400ق. تدوین شد، دارای سه فصل جداگانه است[۸]:
- اول) خطبهها یا سخنرانیهای امام علی(علیهالسلام) (239 خطبه)؛
- دوم) کتب یا نامههای سیاسی، اخلاقی و نظامی آن ابر مرد تاریخ (79 نامه)؛
- سوم) قصار الحکم یا کلمات کوتاه و حکمتآمیز(480 حکمت).
«نهج»؛ یعنی راه و روش و «بلاغت» به معنای کلام رسا، گویا و روشن است. بنابراین «نهجالبلاغه»؛ یعنی راه و رسم زیبا و رسا سخن گفتن.
فصاحت و بلاغت، یکی از هنرهای با ارزش ادبی است و نهجالبلاغه پس از قرآن کریم، از این نظر بیمانند است. تمام دانشمندان جهان، مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و اهلسنت، به این حقیقت اعتراف کردهاند[۹].
تألیفات دیگر سید رضی، عبارت است از:
- خصائص الائمة؛
- مجارات آثار النّبویّه؛
- تلخیص البیان عن مجاز القرآن؛
- حقائق التأویل فی متشابه التنزیل؛
- معانی القرآن؛
- نامههای علمی؛
- زندگی پدرش؛
- دیوان شعر؛
- و کتابهای دیگر ... .
درگذشت
سید رضی در 47 سالگی (ششم محرم 406.ق) و در بغداد رحلت کرد. سید مرتضی که او نیز دانشمند جلیلالقدر است، به قدری از این مصیبت اندوهناک بود که فرمود: «طاقت دیدار جسد برادرم را ندارم دیگری بر او نماز بخواند[۱۰]».
شریف رضی با وجود سن کم خدمات بسیار ارزندهای به جهان اسلام کرد. درگذشت ناگهانی او چنان شوری در دلها افکند که تمام وزیران، اشراف، فقها و قضات سنی و شیعه با پای برهنه به در خانهاش آمدند. فخرالملک وزیر دانشمند بهاءالدوله دیلمی بر جنازه سید رضی نماز گزارد. بدن مطهر او را در خانهاش دفن کردند و بعدها به کربلا انتقال دادند و در جنب مرقد جدش ابراهیم مجاب مدفون ساختند[۱۱].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ شرح موضوعی نهجالبلاغه، دکتر محمد حسین مشایخی فریدنی، تلخیص: محمد علی خواجه پیری، چاپ سازمان دانشگاه آزاد اسلامی، چ1، 1378ش
- ↑ مأخذ شناسی نهجالبلاغه سیره و اندیشه امام علی(علیهالسلام)، سید حمید مطهری، ص9، دبیرخانه مجمع گروههای معارف اسلامی، چ1، 1379ش
- ↑ روضات الجنات، به نقل از دانستنیهای نهجالبلاغه، مصطفی اسرار، ص22، انتشارات محیا، 1376ش؛ ترجمه و شرح نهجالبلاغه، فیض الاسلام، ص9، انتشارات فقیه
- ↑ مقدمه «شرح موضوعی نهجالبلاغه»
- ↑ ترجمه روان نهجالبلاغه، سید کاظم ارفع، ص12، فیض کاشانی، چ1، 1379ش
- ↑ مأخذ شناسی نهجالبلاغه سیره و اندیشه امام علی7، ص10
- ↑ شرح موضوعی نهجالبلاغه، مقدمه؛ گلشن ابرار، گروهی از نویسندگان پژوهشکده باقرالعلوم(علیهالسلام)، ج1، ص52 ـ44، نشر معروف، قم، چ3، 1385ش
- ↑ ارزشهای اخلاقی در نهجالبلاغه، دفتر نشر امام علی(علیهالسلام)، ص8، اداره کل امور فرهنگی و هنری با همکاری انتشارات تربیت. کتاب المعجم المفهرس، تعداد خطبهها را 241 مورد ذکر کرده است
- ↑ دکتر سید جعفر شهیدی، در ترجمه نهجالبلاغه خود میگوید: در میان نام هزاران کتاب که نویسندگان بر نوشته خود نهادهاند، هیچ نامی چون نهجالبلاغه با محتوای کتاب منطبق نیست و میتوان گفت: این نام، از عالم غیب به دل روشن شریف رضی افاضه گردیده است که «الأسماء تنزل من السماء». راه سخنِ رسا گفتن را در این مجموعه باید یافت.
- ↑ دانستنیهای نهجالبلاغه، ص25
- ↑ مأخذشناسی نهجالبلاغه سیره و اندیشه امام علی(علیهالسلام)، ص12