سید جمالالدین گلپایگانی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| عنوان = سید جمالالدین گلپایگانی | | عنوان = سید جمالالدین گلپایگانی | ||
| تصویر = سید جمالالدین گلپایگانی.jpg | | تصویر = سید جمالالدین گلپایگانی.jpg | ||
| نام = | | نام = | ||
| نامهای دیگر = {{فهرست جعبه افقی |موسوی |جمالالدین بن احمد |موسوی گلپایگانی احمد }} | | نامهای دیگر = {{فهرست جعبه افقی |موسوی |جمالالدین بن احمد |موسوی گلپایگانی احمد }} | ||
| سال تولد = | | سال تولد = ۱۲۹۵ ق | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = گلپایگان، | | محل تولد = گلپایگان، [[ایران]] | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = ۱۳۷۷ ق | ||
| تاریخ درگذشت = دوشنبه ۲۹ [[محرم الحرام|ماه محرم]] | | تاریخ درگذشت = دوشنبه ۲۹ [[محرم الحرام|ماه محرم]] | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = [[عراق]] | ||
| استادان = {{فهرست جعبه | | استادان = {{فهرست جعبه افقی |شیخ عبدالکریم گزی |ملا محمد کاشی |جهانگیرخان قشقایی |[[رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] |[[سید محمد کاظم یزدی]] |[[محمد تقی شیرازی]] |سید احمد کربلایی |[[محمد حسین نائینی]] |و... }} | ||
| شاگردان = {{فهرست جعبه | | شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |احمد فیاض |سید محمد حسین حسینی تهرانی |[[لطف الله صافی گلپایگانی]] |سید مرتضی فیروزآبادی |و ... }} | ||
| دین = [[اسلام]] | | دین = [[اسلام]] | ||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |کتاب اجتهاد و تقلید |قاعده فراغ و التجاوز |یک دوره اصول فقه |رساله لاضرر و لاضرار |جعل طرق |حاشیه بر مکاسب |و... }} | | آثار = {{فهرست جعبه افقی |کتاب اجتهاد و تقلید |قاعده فراغ و التجاوز |یک دوره اصول فقه |رساله لاضرر و لاضرار |جعل طرق |حاشیه بر مکاسب |و... }} | ||
| فعالیتها = شرکت در [[جنگ جهانی اول]] | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |شرکت در [[جنگ جهانی اول]] |حضور در انقلاب مشروطه }} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''سید جمالالدین | |||
همچنین با [[سید حسین بروجردی]] همدرس و هممباحثه بود. | '''سید جمالالدین گلپایگانی'''، عالم ربانی و [[فقیه]] مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان [[آخوند خراسانی]] و [[محمد حسین نائینی]] بود. ایشان علاوه بر تبحر در [[فقه]] و [[اصول]]، از تهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از عارفانی چون [[آخوند کاشی]] و [[سید احمد کربلایی]] بهره برد و صاحب کرامات شد و خود شاگردانی چون علامه تهرانی را تربیت نمود. | ||
همچنین با [[سید حسین بروجردی|آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی]] همدرس و هممباحثه بود. | |||
== ولادت == | == ولادت == | ||
در سال 1295 هـ. ق. | در سال 1295 هـ. ق. در سعید آباد گلپایگان، در یک خانواده روحانی متولد شد. جمالالدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم [[حوزه علمیه اصفهان]] شد. | ||
پدرش، آیتالله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ. ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ. ق.) است. | پدرش، آیتالله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ. ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ. ق.) است. | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
سید جمالالدین گلپایگانی دوران | سید جمالالدین گلپایگانی دوران کودکی را در سعیدآباد سپری کرد. بیش از 9 سال از عمر پربرکتش نمیگذشت که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی [[روح]] بلندی که از پدر خود به [[ارث]] برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا کند. | ||
او در دوازده سالگی، در همان سامان نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز | او در دوازده سالگی، در همان سامان نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز کرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیشتر علوم عربی، بلاغت و [[منطق]] را از علمای گلپایگان آموخت. میگویند: هر روز مسافت بین سعید آباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده میپیمود. او چند سالی را در [[گلپایگان]] به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1311 هـ. ق. در حالی که 16 سال بیشتر نداشت، برای ادامه تحصیل عازم [[اصفهان]] گردید. | ||
== در حوزه علمیه اصفهان == | == در حوزه علمیه اصفهان == | ||
سید جمالالدین | سید جمالالدین که عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به کسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این که به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 77.</ref>. و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «[[رسائل (کتاب)|رسائل]]» و «[[مكاسب (کتاب)|مکاسب]]» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالکریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیتالله [[سید محمد باقر درچهای]] فرا گرفت<ref>اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.</ref>. همچنین علم درایه، [[رجال]] و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت. | ||
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی]] | وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی|ملا محمد کاشی]] که خود حکیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و [[جهانگیرخان قشقایی]] که از بزرگترین حکیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار میرفت، آموخت. | ||
او در دورانی | او در دورانی که در اصفهان مشغول تحصیل بود، با [[سید حسین بروجردی|آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی]] هم درس و هم مباحثه بود. آیتالله بروجردی چه هنگامی که در بروجرد بودند و چه اوقاتی که به [[قم]] هجرت نمود، نامههایی به ایشان مینوشتند و درباره بعضی از مسائل مشکل و حوادث که واقع میشد، از او استمداد مینمود<ref>زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.</ref>. | ||
== حوزه نجف و سامرا == | == حوزه نجف و سامرا == | ||
سید جمالالدین در جمادی الاخر 1319 هـ. ق. آهنگ [[نجف اشرف]] | سید جمالالدین در [[جمادی الثانی|جمادی الاخر]] 1319 هـ. ق. آهنگ [[نجف|نجف اشرف]] کرد. وی زمانی که در اصفهان بوده احتمالاً به درجه [[اجتهاد]] رسیده بود<ref>ه نقل یكی از بستگان وی.</ref>. | ||
او هنگامی | او هنگامی که عازم [[نجف]] بوده در مسیر خود از گلپایگان گذشت و مورد استقبال علمای آن دیار قرار گرفت و در اوایل [[رمضان|ماه رمضان]] سال 1319 هـ. ق. وارد نجف اشرف گردید. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا [[محمد کاظم خراسانی]] حاضر شد و خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش [[محمد کاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] گذراند که یک دوره آن را تقریر نمود و هنگامی که دولت بعث [[عراق]] در اوایل [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] ایرانیان را از [[عراق]] بیرون کرد، آن نوشتهها مفقود گردید. ولی هم اکنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیک وی موجود است. | ||
او علاوه بر | او علاوه بر شرکت در درس آخوند خراسانی، از درس [[رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] و [[سید محمد كاظم یزدی|سید محمد کاظم یزدی]] نیز بهره جست<ref>میرزا محمد تقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1373، ص 43.</ref>. | ||
هم چنین از انفاس | هم چنین از انفاس ملکوتی آقای [[شیخ هادی طهرانی]]، آخوند [[ملاعلی نهاوندی]]، [[شیخ محمد بهاری]] و [[سید ابوتراب خوانساری]] نیز استفاده کرد. مدتی هم در [[سامرا]]، در درس [[محمد تقی شیرازی|آیتالله محمد تقی شیرازی]] شرکت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر در آورد و سپس به نجف بازگشت. | ||
سرانجام در سال 1329 هـ. ق. آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت و سید جمالالدین | سرانجام در سال 1329 هـ. ق. آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت و سید جمالالدین که مدت 10 سال در درس او شرکت کرده بود و در درس هیچ کس حاضر نشد تا آن هنگام که متوجه [[آیتالله میرزا حسین غروی نائینی]] گردید. شرکت سید جمالالدین در درس آیتالله نائینی، عامل بزرگی برای شرکت علما و فضلای [[حوزه علمیه نجف]] در درس ایشان شد. شرکت او در درس آیتالله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یکی از استوانههای حوزه نجف بود. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده مینمود، آنچه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است که مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان [[حجتالاسلام]] یاد کرده و این در حالی است که مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای کمتر کسی به کار برده و شاید برای هیچ کدام از شاگردانش به کار نبرده است. | ||
چنانچه در اجازهای | چنانچه در اجازهای که به [[سید ابوالقاسم خوئی|آیتالله سید ابوالقاسم خویی]] داده است و در ابتدای کتاب اجود التقریرات آمده و هم چنین اجازهای که به شیخ [[محمد علی كاظمی خراسانی|محمد علی کاظمی خراسانی]] داده است که در ابتدای کتاب فوائد الاصول آمده، عنوان [[ثقة الاسلام]] را به کار برده است. نائینی در پایان اجازهای که به سید جمالالدین داده، از او استمداد میکند که برایش [[دعا]] کند<ref>به نقل از یكی از بستگان سید جمالالدین كه اسناد آن نزد وی موجود است.</ref>. | ||
سید جمالالدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی | سید جمالالدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی شرکت نمود و تقریرات زیادی از درسهای او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال میفرمود: «من یک طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم<ref>مجله حوزه، شماره 30، ص 42، سال 1367.</ref>.» | ||
وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیتالله | وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیتالله سید مرتضی کشمیری و آیت الحق سید احمد کربلایی بهرهها برد و از اشارت عارف کامل، حاج شیخ [[علی محمد نجف آبادی]] همواره بهرهمند بود تا این که حائز رتبهای از کرامات گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref>. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
پس از رحلت آیتالله نائینی، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او | پس از رحلت آیتالله نائینی، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شرکت میکردند که اکثر آنها به درجه [[اجتهاد]] رسیدند. اینک به معرفی شماری از شاگردان او میپردازیم: | ||
# [[آیتالله احمد فیاض]]: (متولد 1324 هـ.) وی | # [[آیتالله احمد فیاض]]: (متولد 1324 هـ.) وی که از مدرسین پرصلابت و استوار [[حوزه علمیه اصفهان]] و از معدود باقی ماندههای دوران شکوه [[اصفهان]] است و مدتها از محضر حاج آقا جمال بهرهها برد، او درباره استادش چنین میفرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج میگفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوقالعاده بود و شاگردانش از ایشان بهرهها میبردند. وقتی میخواستم از نجف برگردم، فرمود: میروی، ولی پشیمان میشوی. گفتم: بر میگردم. فرمود: معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قویتر بود و به درس و بحث بهتر میرسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت که آب و هوای نجف به من نمیسازد، لذا مجبور شدم که برگردم<ref>مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.</ref>.» | ||
# آیتالله حاج [[شیخ حیدر علی محقق]] (1326 ـ 1421 هـ. ق) که از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند. | |||
# آیتالله حاج [[شیخ حیدر علی محقق]] (1326 ـ 1421 هـ. ق) | |||
# آیتالله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی. | # آیتالله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی. | ||
# آیتالله حاج سید احمد گلپایگانی (1334 ـ 1412 هـ. ق.). | # آیتالله حاج سید احمد گلپایگانی (1334 ـ 1412 هـ. ق.). | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# آیتالله ریحان الله نخعی. | # آیتالله ریحان الله نخعی. | ||
# شیخ محمد تقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی. | # شیخ محمد تقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی. | ||
# آیتالله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی | # آیتالله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی که [[اخلاق]] و [[عرفان]] را نزد آیتالله سید جمال گلپایگانی کسب کرد. | ||
# آیتالله شیخ [[محمد حسین | # آیتالله شیخ [[محمد حسین کلباسی اصفهانی]] (1323 ـ 1418 هـ. ق). | ||
# آیتالله حاج شیخ محمد علی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ. ق). | # آیتالله حاج شیخ محمد علی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ. ق). | ||
# آیتالله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289 ـ 1378 هـ. ش). | # آیتالله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289 ـ 1378 هـ. ش). | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
# | # کتاب [[اجتهاد]] و [[تقلید]]. | ||
# اجتماع امر و نهی. | # اجتماع امر و نهی. | ||
# الغیبه و چند مسئله فقهی. | # الغیبه و چند مسئله فقهی. | ||
# الترتب. | # الترتب. | ||
# جواز بقاء تقلید بر میت. | # جواز بقاء تقلید بر میت. | ||
# دیوان اشعار | # دیوان اشعار که حاوی اشعار فارسی و عربی است. | ||
# رساله عملیّه. | # رساله عملیّه. | ||
# رساله لاضرر و لاضرار. | # رساله لاضرر و لاضرار. | ||
# رساله منجزات المریض. | # رساله منجزات المریض. | ||
# | # کتاب صلوه که هم اکنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود. | ||
# حاشیه بر | # حاشیه بر مکاسب که توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود. | ||
# | # یک دوره اصول فقه که یک جلد آن که از اول اصول فقه تا واجب نفسی میباشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی که توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود میباشد. | ||
# قاعده فراغ و التجاوز. | # قاعده فراغ و التجاوز. | ||
# حدیث رفع. | # حدیث رفع. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
# جعل طرق. | # جعل طرق. | ||
# حدیث لاضرر و لاضرار. | # حدیث لاضرر و لاضرار. | ||
# | # المکاسب. | ||
# | # کتاب الصلاه. | ||
== مرحله خودسازی == | == مرحله خودسازی == | ||
حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی | حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی که در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان و آخوند کاشی درس [[سیر و سلوك|سیر و سلوک]] آموخت و از آنها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت. | ||
وی پس از این | وی پس از این که به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوک و اخلاق نزد اساتیدی همچون [[سید مرتضی کشمیری]]، [[شیخ محمد علی نجف آبادی]] و سید احمد کربلایی پرداخت، تا این که از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشتشمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]] و [[مسجد كوفه|مسجد کوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است. | ||
آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: | آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: | ||
«از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان | «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند. دائماً [[صحیفه سجادیه (کتاب)|صحیفه سجادیه]] در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد، به خواندن آن مشغول میگشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفتهای یکی ـ دو بار به منزلشان میرفتم و یک ساعتی مینشستم، با آن که بسیار اهل [[تقیه]] و کتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل میکرد. همین که متوجه میشد کسی وارد اتاق میشود ولو این که از اخص خواص او بود، جمله را قطع میکرد و به بحث علمی و فقهی مشغول میشد، تا شخص چنین پندارد که ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بودهایم<ref>معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.</ref>.» | ||
ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریههای نیمه شب و مناجات او | ایشان اهل [[نماز شب]] و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریههای نیمه شب و مناجات او حکایاتی دارند، او در تهذیب به مرتبهای رسیده بود که نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورتهای برزخی آنان میدید و خودش فرموده است: | ||
مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم | مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم. وقتی به حرم مطهر علی(علیه السلام) مشرف شدم، از حضرت خواستم که این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورتهای عادی میدیدم<ref>همان، ج 1، ص 142.</ref>.» | ||
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری | حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری که بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» میپرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>. | ||
== مواضع سیاسی == | == مواضع سیاسی == | ||
=== | === شرکت در جنگ جهانی اول === | ||
در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط | در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط کشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید که نتیجه این [[جنگ]] تخریب و کشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>. | ||
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به | در این [[جنگ]] وقتی [[كفار|کفار]] به [[جهان اسلام|سرزمینهای اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]] در نجف و ایران علیه کفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمان|مسلمانان]] به جبهههای جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی که آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه کفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا میخواند، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع مینماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>. | ||
=== انقلاب مشروطیت ایران === | === انقلاب مشروطیت ایران === | ||
در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری | در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری که کسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه یک سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شکست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو|جنبش تنباکو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شکسته شود. پس از مرگ [[ناصرالدین شاه]]، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حکومت را در دست گرفت که به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب کردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف کشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلالالدین مدنی، فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران... ، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی که در نجف بود، تصمیم گرفت به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] عزیمت کند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی کنند که آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی از جمله آنها بود، اما شب قبل از حرکت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[بریتانیا|انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>. | ||
=== مخالفت با | === مخالفت با ملک فیصل === | ||
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا [[ | پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا [[ملک فیصل]] که یک مهره وابسته به انگلیس بود، در عراق حکومت را به دست بگیرد. تا به وسیله او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به [[ملک حسین شریف]]، حاکم [[حجاز]] فشار بیاورد تا او را وادار به همکاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملک فیصل بود. اعمال خشونت انگلیسها در عراق به حمایت از ملک فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]] عراق، از جمله [[محمد مهدی خالصی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، میرزا نائینی و [[سید حسن صدر]] فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملک فیصل هم در قبال آن، دستور [[تبعید]] علمای ایران را صادر کرد<ref> مسائل مرزی ایران و عراق وتأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.</ref>. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
سرانجام آیتاللهالعظمی حاج سید جمالالدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ. ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>. | سرانجام آیتاللهالعظمی حاج سید جمالالدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ. ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>. | ||
وی [[وصیت]] | وی [[وصیت]] کرده بودند که مرا در مقبره العلما دفن کنید. اگر نشد در [[وادی السلام]]. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن کنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، اما جای مناسبی پیدا نکردند که او را دفن کنند، غیر از مکانی که در زمان حیاتش همیشه میآمد و در آنجا مینشست و فاتحه و [[دعا]] میخواند. از این رو، ایشان را همان جا دفن کردند<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref>. | ||
== | == جستارهای وابسته == | ||
[ | * [[محمد کاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] | ||
* [[محمد حسین نائینی]] | |||
* [[حوزه علمیه اصفهان]] | |||
* [[مسجد سهله]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | |||
* [https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9730/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A برگرفته از سایت آیتالله سید جمالالدین گلپایگانیhttps://www.pasokh.org] | |||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:محدثان شیعه]] | [[رده:محدثان شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۲
سید جمالالدین گلپایگانی | |
---|---|
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | ۱۲۹۵ ق، ۱۲۵۶ ش، ۱۸۷۸ م |
محل تولد | گلپایگان، ایران |
سال درگذشت | ۱۳۷۷ ق، ۱۳۳۶ ش، ۱۹۵۸ م |
روز درگذشت | دوشنبه ۲۹ ماه محرم |
محل درگذشت | عراق |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
سید جمالالدین گلپایگانی، عالم ربانی و فقیه مجاهد شیعه و از شاگردان آخوند خراسانی و محمد حسین نائینی بود. ایشان علاوه بر تبحر در فقه و اصول، از تهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از عارفانی چون آخوند کاشی و سید احمد کربلایی بهره برد و صاحب کرامات شد و خود شاگردانی چون علامه تهرانی را تربیت نمود. همچنین با آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی همدرس و هممباحثه بود.
ولادت
در سال 1295 هـ. ق. در سعید آباد گلپایگان، در یک خانواده روحانی متولد شد. جمالالدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه اصفهان شد. پدرش، آیتالله سید حسین گلپایگانی (متوفا: 1304 هـ. ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، سید محمد علی گلپایگانی (متوفا: 1280 هـ. ق.) است.
تحصیلات
سید جمالالدین گلپایگانی دوران کودکی را در سعیدآباد سپری کرد. بیش از 9 سال از عمر پربرکتش نمیگذشت که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی روح بلندی که از پدر خود به ارث برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا کند. او در دوازده سالگی، در همان سامان نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز کرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیشتر علوم عربی، بلاغت و منطق را از علمای گلپایگان آموخت. میگویند: هر روز مسافت بین سعید آباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده میپیمود. او چند سالی را در گلپایگان به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1311 هـ. ق. در حالی که 16 سال بیشتر نداشت، برای ادامه تحصیل عازم اصفهان گردید.
در حوزه علمیه اصفهان
سید جمالالدین که عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به کسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این که به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید[۱]. و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «رسائل» و «مکاسب» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالکریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیتالله سید محمد باقر درچهای فرا گرفت[۲]. همچنین علم درایه، رجال و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت. وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند ملا محمد کاشی که خود حکیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و جهانگیرخان قشقایی که از بزرگترین حکیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار میرفت، آموخت. او در دورانی که در اصفهان مشغول تحصیل بود، با آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی هم درس و هم مباحثه بود. آیتالله بروجردی چه هنگامی که در بروجرد بودند و چه اوقاتی که به قم هجرت نمود، نامههایی به ایشان مینوشتند و درباره بعضی از مسائل مشکل و حوادث که واقع میشد، از او استمداد مینمود[۳].
حوزه نجف و سامرا
سید جمالالدین در جمادی الاخر 1319 هـ. ق. آهنگ نجف اشرف کرد. وی زمانی که در اصفهان بوده احتمالاً به درجه اجتهاد رسیده بود[۴]. او هنگامی که عازم نجف بوده در مسیر خود از گلپایگان گذشت و مورد استقبال علمای آن دیار قرار گرفت و در اوایل ماه رمضان سال 1319 هـ. ق. وارد نجف اشرف گردید. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمد کاظم خراسانی حاضر شد و خارج فقه و اصول را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش آخوند خراسانی گذراند که یک دوره آن را تقریر نمود و هنگامی که دولت بعث عراق در اوایل انقلاب اسلامی ایرانیان را از عراق بیرون کرد، آن نوشتهها مفقود گردید. ولی هم اکنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیک وی موجود است.
او علاوه بر شرکت در درس آخوند خراسانی، از درس حاج آقا رضا همدانی و سید محمد کاظم یزدی نیز بهره جست[۵]. هم چنین از انفاس ملکوتی آقای شیخ هادی طهرانی، آخوند ملاعلی نهاوندی، شیخ محمد بهاری و سید ابوتراب خوانساری نیز استفاده کرد. مدتی هم در سامرا، در درس آیتالله محمد تقی شیرازی شرکت نمود و بخش زیادی از تقریرات او را به رشته تحریر در آورد و سپس به نجف بازگشت.
سرانجام در سال 1329 هـ. ق. آخوند خراسانی دار فانی را وداع گفت و سید جمالالدین که مدت 10 سال در درس او شرکت کرده بود و در درس هیچ کس حاضر نشد تا آن هنگام که متوجه آیتالله میرزا حسین غروی نائینی گردید. شرکت سید جمالالدین در درس آیتالله نائینی، عامل بزرگی برای شرکت علما و فضلای حوزه علمیه نجف در درس ایشان شد. شرکت او در درس آیتالله نائینی باعث تعجب خیلی از علمای نجف شد، چون او، خود یکی از استوانههای حوزه نجف بود. در واقع، او به عنوان مشاور علمی نائینی بوده است یعنی مرحوم نائینی از وجود ایشان استفاده مینمود، آنچه مؤید این مطلب است اجازه اجتهادی است که مرحوم نائینی به ایشان داده و از ایشان به عنوان حجتالاسلام یاد کرده و این در حالی است که مرحوم نائینی چنین عنوانی را برای کمتر کسی به کار برده و شاید برای هیچ کدام از شاگردانش به کار نبرده است.
چنانچه در اجازهای که به آیتالله سید ابوالقاسم خویی داده است و در ابتدای کتاب اجود التقریرات آمده و هم چنین اجازهای که به شیخ محمد علی کاظمی خراسانی داده است که در ابتدای کتاب فوائد الاصول آمده، عنوان ثقة الاسلام را به کار برده است. نائینی در پایان اجازهای که به سید جمالالدین داده، از او استمداد میکند که برایش دعا کند[۶].
سید جمالالدین حدود 30 سال در درس میرزای نائینی شرکت نمود و تقریرات زیادی از درسهای او را به رشته تحریر درآورد. آقا جمال میفرمود: «من یک طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم[۷].» وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیتالله سید مرتضی کشمیری و آیت الحق سید احمد کربلایی بهرهها برد و از اشارت عارف کامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهرهمند بود تا این که حائز رتبهای از کرامات گردید[۸].
شاگردان
پس از رحلت آیتالله نائینی، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شرکت میکردند که اکثر آنها به درجه اجتهاد رسیدند. اینک به معرفی شماری از شاگردان او میپردازیم:
- آیتالله احمد فیاض: (متولد 1324 هـ.) وی که از مدرسین پرصلابت و استوار حوزه علمیه اصفهان و از معدود باقی ماندههای دوران شکوه اصفهان است و مدتها از محضر حاج آقا جمال بهرهها برد، او درباره استادش چنین میفرماید: «ایشان (حاج آقا جمال) درس خارج میگفت، اهل ریاضت نفس و اخلاق بوده لذا تأثیر نفسش فوقالعاده بود و شاگردانش از ایشان بهرهها میبردند. وقتی میخواستم از نجف برگردم، فرمود: میروی، ولی پشیمان میشوی. گفتم: بر میگردم. فرمود: معلوم نیست. اتفاقاً همین جوری شد و پشیمان شدم، زیرا فقه و اصول نجف قویتر بود و به درس و بحث بهتر میرسیدیم، اما چون مادرم با من بود، اصرار داشت که آب و هوای نجف به من نمیسازد، لذا مجبور شدم که برگردم[۹].»
- آیتالله حاج شیخ حیدر علی محقق (1326 ـ 1421 هـ. ق) که از بزرگان معاصر و از اساتید حوزه اصفهان بودند.
- آیتالله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی.
- آیتالله حاج سید احمد گلپایگانی (1334 ـ 1412 هـ. ق.).
- علامه محمد حسین حسینی طهرانی (1305 ـ 1374 هـ. ش.).
- آیتالله شیخ حسن صافی اصفهانی (1298 ـ 1374 هـ. ش.).
- آیتالله سید علی گلپایگانی.
- آیتاللهالعظمی لطف الله صافی گلپایگانی.
- آیتالله ریحان الله نخعی.
- شیخ محمد تقی بن شیخ صالح بن شیخ عبدالحسن بن الشیخ راضی.
- آیتالله سید مرتضی حسینی فیروزآبادی که اخلاق و عرفان را نزد آیتالله سید جمال گلپایگانی کسب کرد.
- آیتالله شیخ محمد حسین کلباسی اصفهانی (1323 ـ 1418 هـ. ق).
- آیتالله حاج شیخ محمد علی احمدیان نجف آبادی (متوفا: 1417 هـ. ق).
- آیتالله شیخ عباس خالصی خراسانی (1289 ـ 1378 هـ. ش).
- آیتالله شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی (1302 ـ 1379 هـ. ش).
- آیتالله شیخ مهدی حائری تهرانی (1304 ـ 1379 هـ. ش)[۱۰].
آثار
- کتاب اجتهاد و تقلید.
- اجتماع امر و نهی.
- الغیبه و چند مسئله فقهی.
- الترتب.
- جواز بقاء تقلید بر میت.
- دیوان اشعار که حاوی اشعار فارسی و عربی است.
- رساله عملیّه.
- رساله لاضرر و لاضرار.
- رساله منجزات المریض.
- کتاب صلوه که هم اکنون توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود.
- حاشیه بر مکاسب که توسط مؤسسه آل البیت برای چاپ آماده میشود.
- یک دوره اصول فقه که یک جلد آن که از اول اصول فقه تا واجب نفسی میباشد، چاپ شده است. و نسخه اصلی دوره اصول حاج آقا جمال گم شده و نسخه دومی که توسط حاج آقا محمد جمال هاشمی، فرزند ایشان از آن نوشته شده است، موجود میباشد.
- قاعده فراغ و التجاوز.
- حدیث رفع.
- جعل طرق.
وصیت به چاپ
- قاعده فراغ و التجاوز.
- حدیث رفع.
- جعل طرق.
- حدیث لاضرر و لاضرار.
- المکاسب.
- کتاب الصلاه.
مرحله خودسازی
حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی که در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان و آخوند کاشی درس سیر و سلوک آموخت و از آنها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت. وی پس از این که به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوک و اخلاق نزد اساتیدی همچون سید مرتضی کشمیری، شیخ محمد علی نجف آبادی و سید احمد کربلایی پرداخت، تا این که از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشتشمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در وادی السلام و مسجد کوفه و مسجد سهله مشاهده شده است.
آیتالله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین میگوید: «از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند. دائماً صحیفه سجادیه در مقابل ایشان در اطاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد، به خواندن آن مشغول میگشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش مؤثر و دلی سوخته داشت ... هفتهای یکی ـ دو بار به منزلشان میرفتم و یک ساعتی مینشستم، با آن که بسیار اهل تقیه و کتمان بود، ولی از حالات خود مطالبی برایم نقل میکرد. همین که متوجه میشد کسی وارد اتاق میشود ولو این که از اخص خواص او بود، جمله را قطع میکرد و به بحث علمی و فقهی مشغول میشد، تا شخص چنین پندارد که ما در این مدت مشغول مباحثه علمی بودهایم[۱۱].»
ایشان اهل نماز شب و مناجات و راز و نیاز با پروردگار خویش بود. همسایگان وی از صدای گریههای نیمه شب و مناجات او حکایاتی دارند، او در تهذیب به مرتبهای رسیده بود که نقل شده وقتی از شهر اصفهان به نجف رهسپار شد، مردم را به صورتهای برزخی آنان میدید و خودش فرموده است: مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم. وقتی به حرم مطهر علی(علیه السلام) مشرف شدم، از حضرت خواستم که این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورتهای عادی میدیدم[۱۲].» حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت میداد، به طوری که بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، مناجات خمسه عشر و به خواندن «مناجات المریدین» میپرداخت[۱۳].
مواضع سیاسی
شرکت در جنگ جهانی اول
در سال 1914 م، آتش جنگ جهانی اول توسط کشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید که نتیجه این جنگ تخریب و کشته شدن چندین میلیون انسان و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی امپراطوری اطریش و امپراطوری عثمانی بود[۱۴]. در این جنگ وقتی کفار به سرزمینهای اسلامی هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه کفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف مسلمانان به جبهههای جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی که آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی فتوا به وجوب جهاد علیه کفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا میخواند، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع مینماید[۱۵].
انقلاب مشروطیت ایران
در عصر قاجار، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری که کسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت ناصرالدین شاه یک سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شکست از روسیه، جنبش تنباکو و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شکسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و محمدعلی شاه حکومت را در دست گرفت که به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. اما قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح تهران، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب کردند، اما انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف کشیده شد[۱۶] و مرحوم آخوند خراسانی که در نجف بود، تصمیم گرفت به ایران عزیمت کند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی کنند که آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی از جمله آنها بود، اما شب قبل از حرکت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی انگلیس مسموم شد و دار فانی را وداع گفت[۱۷].
مخالفت با ملک فیصل
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا ملک فیصل که یک مهره وابسته به انگلیس بود، در عراق حکومت را به دست بگیرد. تا به وسیله او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به ملک حسین شریف، حاکم حجاز فشار بیاورد تا او را وادار به همکاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملک فیصل بود. اعمال خشونت انگلیسها در عراق به حمایت از ملک فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ شیعه عراق، از جمله محمد مهدی خالصی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا نائینی و سید حسن صدر فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملک فیصل هم در قبال آن، دستور تبعید علمای ایران را صادر کرد[۱۸].
درگذشت
سرانجام آیتاللهالعظمی حاج سید جمالالدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 محرم الحرام 1377 هـ. ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست[۱۹]. وی وصیت کرده بودند که مرا در مقبره العلما دفن کنید. اگر نشد در وادی السلام. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن کنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، اما جای مناسبی پیدا نکردند که او را دفن کنند، غیر از مکانی که در زمان حیاتش همیشه میآمد و در آنجا مینشست و فاتحه و دعا میخواند. از این رو، ایشان را همان جا دفن کردند[۲۰].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ پیام حوزه، ش 8، ص 77.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.
- ↑ زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.
- ↑ ه نقل یكی از بستگان وی.
- ↑ میرزا محمد تقی شیرازی، سروش استقلال، محمد اصغری نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1373، ص 43.
- ↑ به نقل از یكی از بستگان سید جمالالدین كه اسناد آن نزد وی موجود است.
- ↑ مجله حوزه، شماره 30، ص 42، سال 1367.
- ↑ پیام حوزه، ش 8، ص 81.
- ↑ مجله حوزه، شماره 18، دی 1365، ص 29.
- ↑ استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.
- ↑ معادشناسی، سید محمد حسین حسینی طهرانی، ج 1، ص 138.
- ↑ همان، ج 1، ص 142.
- ↑ همان، ج 9، ص 104.
- ↑ تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.
- ↑ پیام حوزه، شماره 8، ص 81.
- ↑ اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلالالدین مدنی، فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران... ، جان فوران).
- ↑ مجله حوزه، شماره 53، ص 51.
- ↑ مسائل مرزی ایران و عراق وتأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.
- ↑ پیام حوزه، شماره 8، ص 81.
- ↑ مجله حوزه، شماره 65، ص 44.