شمراخیه
شمراخیه | |
---|---|
نام | شمراخیه |
موسس | عبداللّهبنشمراخ |
عقیده | 1. هر کسی بهسوی قبله نماز بخواند می شود پشت سرش نماز را اقامه کرد، هر چند امام جماعت یهودی یا نصرانی باشد. 2. اگر محبت در وجود کسی قرار بگیرد، میتواند نماز و روزه را ترک کند و حتی مرتکب گناه شود. 3. کشتن پدر و مادر در دار تقیه و دار هجرت هر چند مخالف مذهب باشند، حرام است. |
شمراخیه شاخهای از فرقه خوارج و از پیروان عبداللّهبنشمراخ بودند.
عقاید
شمراخیه پشت سر هر کسی که بهسوی قبله نماز میخواند، نماز اقامه میکردند هر چند نمازگزار یهودی و یا نصرانی بود. این فرقه نام حبیبیه را برای خود انتخاب کرده بودند و گمان میکردند که اگر محبت در وجود کسی قرار گیرد، میتواند نماز و روزه را ترک کند و حتی مرتکب معاصی شود و بدون نکاح با زنان ارتباط برقرار کند. علاوه معتقد بودند که ریختن خون کسانی که از قوم او بودهاند اگر در پنهان باشد، حرام است. عبداللهبنشمراخ(موسس فرقه) معتقد بود که کشتن پدر و مادر در دار تقیه و دار هجرت هر چند مخالف مذهب باشند، حرام است، به همین دلیل خوارج از او تبری کردند.[۱] [۲] در کتاب «دبستان المذاهب» نوشته شده است که از نگاه این فرقه، زنان همچون ریاحیناند، یعنی همانطور که استشمام بوی ریحان بدون آنکه مالکش باشی بر تو مباح است، بدون نکاح نیز می توانی با زنان رابطه برقرار کنی. علاوه، معتقدند که دیدن روی زنان بیگانه نیز بدون نکاح، مباح است. [۳] [۴] [۵] [۶] [۷][۸] [۹]
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 263 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص198
- ↑ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 263 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ الحمیری نشوان ابو سعید، الحور العین، تحقیق کمال مصطفی، مصر، سال 1948 میلادی، ص 177- 274.
- ↑ الفرق و التواریخ، ص 23.
- ↑ ملطی ابوالحسین محمد، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، تحقیق محمد زاهد بن الحسن الکوثری، قاهره، سال 1949 میلادی، ص 168.
- ↑ حسنی راضی سید مرتضی ،تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، به اهتمام عباس اقبال آشتیانی، تهران، سال 1313 شمسی، ص 43.
- ↑ دبستان المذاهب، به اهتمام رضا زاده ملک، تهران، ج 2، ص 97.
- ↑ عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 20.