ثمامیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
ثماميه‏ منشعب از فرقه معتزله و از پیروان «ثمامة بن اشرس نميرى» هستند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = ثمامیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =ثمامیه 
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری = 3  ق
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =ثمامة بن اشرس نمیری
| عقیده = پیرو عقاید معتزلیان 
}}
'''ثمامیه‏''' منشعب از فرقه [[معتزله]] و از پیروان «ثمامة بن اشرس نمیری» هستند.


==موسس فرقه==  
==موسس فرقه==  
موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242</ref> از بندگان آزاد کرده بنی نمیر بود که در روزگار [[مأمون]]، [[معتصم]] و [[واثق]]، پيشواى «قدريه» به شمار مى ‏رفت و در نزد ايشان گرامى بود. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131
موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242.</ref>، از بندگان آزاد کرده بنی‌نمیر بود که در روزگار [[مأمون]]، [[معتصم]] و [[واثق عباسی]]، پیشوای «[[قدریه|قدریه]]» به شمار می‌رفت و در نزد ایشان گرامی بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>.
</ref>


==شخصیت شناسی==
==شخصیت‌شناسی==
ابن المرتضى در كتاب «المنية و الامل» نام او را ابو عبد اللّه احمد بن ابى داوود ثمامة بن اشرس مكنى به ابو معين نميرى و در طبقه هفتم از «معتزله» آورده و می گويد كه او در علم و ادب در عصر خود يكتا بود. وى از شاگردان ابو الهذيل علّاف به شمار مى‏ رفت. <ref>محمد جواد مشکور،فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131
ابن‌المرتضی در کتاب «[[المنیة و الامل|المنیة و الامل]]» نام او را ابوعبداللّه احمد بن ابی داوود ثمامة بن اشرس مکنی به ابومعین نمیری و در طبقه هفتم از «[[معتزله]]» آورده و می‌گوید که او در علم و ادب در عصر خود یکتا بود. وی از شاگردان [[ابوالهذیل علّاف|ابوالهذیل علّاف]] به شمار می‌رفت<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>.
</ref>


==اعتقادات==
==اعتقادات==
ثمامه چون خودش معتزلی بود، از این رو عقاید معتزلیان را نزد مامون  مامون عباسی تبلیغ می کرد و می گفت که خداوند بندگانش را مجبور به شناخت خودش نمی کند و هیچ دخالتی در افعال بندگانش نمی کند و همچنین آنان را از کفر باز نمی دارد و آدمیان چون دیگر جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل زنديقان، عوام، دهريه و ترسايان در روز قیامت خاك خواهند شد و كودكى كه در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد.همچنين معتقد بود که سراى اسلام، سراى شرك است و اسير گرفتن در آن حرام است. زيرا در نزد او اسير هرگاه آقاى خود را نشناسد به وى نافرمانى كرده است. گناه كار كسى است كه به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند.مسلم بن قتيبه در كتاب «مختلف الحديث» نوشته است كه ثمامه بن اشترس در روز جمعه مردمی را می بیند که از بیم آن که به نماز جمعه نرسند به سوی مسجد می دوند رو به دوستش می کند و می گوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببين اين مرد تازى با مردمان چه كرده است. شهرستانى می گويد كه ثمامه جامع بين سخافت دين و خلاعت نفس بود و مى گفت كه فاسق هرگاه بدون توبه بميرد در آتش جاودان خواهد ماند. و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالى بودن از آفات پيش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلى است كه مانند ساير متولدات آن را فاعلى نيست. به عقیده او، همه معارف ضرورى است و كسى كه ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نيست بلكه مانند ديگر حيوانات براى عبرت و بيگارى آفريده شده است. وی در باره انسان می گفت که او را فعلى جز اراده نيست و چيزهاى ديگر پديده‏ اى است كه براى آن پديدآورنده ‏اى نمى ‏باشد.ابن راوندى نقل می کند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبيعت فعل خداوند است و اين همان قولى است كه فلاسفه به آن معتقدند.
ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد [[مامون عباسی]] تبلیغ می‌کرد و می‌گفت که خداوند چون در افعال بندگانش دخالت نمی‌کند پس آنان نسبت به افعال شان مجبور نیستند و همچنین آنان را از کفر باز نمی‌دارد. معتقد است آدمیان مثل جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل [[زندیقان|زندیقان]]، عوام، [[دهریه|دهریه]] و ترسایان در روز [[قیامت]] خاک خواهند شد و کودکی که در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد. همچنین معتقد بود اسیر گرفتن در سرای [[اسلام]] حرام است. زیرا در نزد او اسیر هرگاه آقای خود را نشناسد، او را نافرمانی می‌کند. گناه کار کسی است که به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند. [[مسلم بن قتیبه|مسلم بن قتیبه]] در کتاب «مختلف الحدیث» نوشته است که ثمامه بن اشرس در روز جمعه مردمی را می‌بیند که از بیم آن‌که به [[نماز جمعه]] نرسند با شتاب به سوی مسجد می‌دوند، او با دیدن این صحنه رو به دوستش می‌کند و می‌گوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببین این مرد تازی با مردمان چه کرده است. [[عبدالکریم شهرستانی|عبدالکریم شهرستانی]] می‌گوید که ثمامه جامع بین سخافت دین و خلاعت نفس بود و می‌گفت که فاسق هرگاه بدون توبه بمیرد در آتش جاودان خواهد ماند و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالی بودن از آفات پیش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلی است که مانند سایر متولدات فاعلی ندارد. به عقیده او، همه معارف ضروری است و کسی که ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نیست بلکه مانند دیگر حیوانات برای عبرت و بیگاری آفریده شده است. وی درباره انسان می‌گوید که او را فعلی جز اراده نیست و چیزهای دیگر پدیده‏‌ای است که برای آن پدیدآورنده ‌ای نمی‌باشد. [[ابن راوندی|ابن راوندی]] نقل می‌کند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبیعت فعل خداوند است و این همان قولی است که فلاسفه به آن معتقدند.
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۶

ثمامیه
نامثمامیه
تاریخ شکل گیری3 ق، ۳ ش‌، ۶۲۴ م
موسسثمامة بن اشرس نمیری
عقیدهپیرو عقاید معتزلیان

ثمامیه‏ منشعب از فرقه معتزله و از پیروان «ثمامة بن اشرس نمیری» هستند.

موسس فرقه

موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء[۱]، از بندگان آزاد کرده بنی‌نمیر بود که در روزگار مأمون، معتصم و واثق عباسی، پیشوای «قدریه» به شمار می‌رفت و در نزد ایشان گرامی بود[۲].

شخصیت‌شناسی

ابن‌المرتضی در کتاب «المنیة و الامل» نام او را ابوعبداللّه احمد بن ابی داوود ثمامة بن اشرس مکنی به ابومعین نمیری و در طبقه هفتم از «معتزله» آورده و می‌گوید که او در علم و ادب در عصر خود یکتا بود. وی از شاگردان ابوالهذیل علّاف به شمار می‌رفت[۳].

اعتقادات

ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد مامون عباسی تبلیغ می‌کرد و می‌گفت که خداوند چون در افعال بندگانش دخالت نمی‌کند پس آنان نسبت به افعال شان مجبور نیستند و همچنین آنان را از کفر باز نمی‌دارد. معتقد است آدمیان مثل جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل زندیقان، عوام، دهریه و ترسایان در روز قیامت خاک خواهند شد و کودکی که در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد. همچنین معتقد بود اسیر گرفتن در سرای اسلام حرام است. زیرا در نزد او اسیر هرگاه آقای خود را نشناسد، او را نافرمانی می‌کند. گناه کار کسی است که به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند. مسلم بن قتیبه در کتاب «مختلف الحدیث» نوشته است که ثمامه بن اشرس در روز جمعه مردمی را می‌بیند که از بیم آن‌که به نماز جمعه نرسند با شتاب به سوی مسجد می‌دوند، او با دیدن این صحنه رو به دوستش می‌کند و می‌گوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببین این مرد تازی با مردمان چه کرده است. عبدالکریم شهرستانی می‌گوید که ثمامه جامع بین سخافت دین و خلاعت نفس بود و می‌گفت که فاسق هرگاه بدون توبه بمیرد در آتش جاودان خواهد ماند و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالی بودن از آفات پیش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلی است که مانند سایر متولدات فاعلی ندارد. به عقیده او، همه معارف ضروری است و کسی که ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نیست بلکه مانند دیگر حیوانات برای عبرت و بیگاری آفریده شده است. وی درباره انسان می‌گوید که او را فعلی جز اراده نیست و چیزهای دیگر پدیده‏‌ای است که برای آن پدیدآورنده ‌ای نمی‌باشد. ابن راوندی نقل می‌کند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبیعت فعل خداوند است و این همان قولی است که فلاسفه به آن معتقدند.

پانویس

  1. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242.
  2. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.
  3. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.