راوندیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''رواندیه''' پیرو عبد اللّه راوندى بودند و البته با [[ابن راوندى]] متكلّم مشهور ارتباطی ندارند. بیشتر این فرقه از [[غلاة (فرقه)|غلاة]] و اهل خراسان بودند. بعضى ایشان را پیرو ابو الحسین احمد بن یحیى راوندى و به قولى یاران عبد اللّه بن حرب كندى كوفى راوندى از مردم خراسان كه به «[[تناسخ]] ارواح» معتقد بود، دانسته ‏اند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200</ref>
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =  راوندیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =  راوندیه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =  عبداللّه‌ راوندی
| عقیده =  پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از خود عمویش [[عباس‌ بن‌ عبدالمطلب|عباس‌بن‌عبدالمطلب]] را به امامت منصوب کرد.
}}
'''راوندیه''' پیرو عبداللّه‌ راوندی بودند. قابل ذکر اینکه این فرقه با [[ابن راوندی|محمد‌بن‌اسحاق راوندی]] متکلّم مشهور قرن نهم هجری ارتباطی نداشتند. بیشتر پیروان عبدالله‌ راوندی از [[غلاة (فرقه)|غلاة]] و اهل خراسان بودند. از نگاه بعضی آنها پیرو ابوالحسین احمد‌بن‌یحیی راوندی و به از نگاه دیگر، یاران عبداللّه‌بن‌حرب کندی کوفی راوندی از مردم خراسان که به [[تناسخ|«تناسخ]] ارواح» معتقد بود، دانسته‌ شده‌‏اند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200.</ref>.


==عقاید==
== عقاید ==
چون این فرقه از فرقه‌های مربوط به شیعیان عباسی هستند، از این‌رو معتقد بودند که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) پس از خود عمویش [[عباس‌ بن‌ عبدالمطلب|عباس‌بن‌عبدالمطلب]] را به امامت منصوب کرد.
همچنین منصور را خدای خود خطاب می‏‌کردند و فرماندار [[مکه|مکّه]] را مظهر جبرائیل و فرمانده نگهبانان خلیفه را محل تجلی روح حضرت آدم می‌‏پنداشتند.


این فرقه از فرق شیعه عباسى هستند كه مى‏ گفتند پیامبر پس از خود عمویش عباس بن عبد المطلب را به امامت منصوص کرد.
== در کلام طبری ==
همچنین منصور را خداى خود خطاب مى‏ كردند و فرماندار مكّه را مظهر جبرائیل، و فرمانده نگهبانان خلیفه را محل تجلى روح حضرت آدم مى ‏پنداشتند.
طبری می‌‏نویسد: راوندیان تصوّر می‌‏کردند که عثمان‌بن‌نهیک مظهر [[حضرت آدم|آدم]] و هثیم‌بن‌معاویه، مظهر [[جبرئیل|جبرائیل]] بودند.
طبرى مى ‏نویسد: راوندیان، تصوّر مى ‏كردند كه عثمان بن نهیك مظهر آدم و هثیم بن معاویه، مظهر جبرائیل بودند.
راوندیان، ظاهرا آراء «مزدک» را درباره اشتراک زنان قبول داشتند. آنان درباره خود معتقد بودند که دارای نیروی اعجازآمیز می‏‌باشند و بعضی از ایشان از روی حماقت خود را از جاهای بلند پرتاب کرده قطعه ‏قطعه می‏‌شدند.  
راوندیان، ظاهرا آراء «مزدك» را درباره اشتراك زنان قبول داشتند. آنان درباره خود معتقد بودند كه داراى نیروى اعجازآمیز مى‏ باشند، و بعضى از ایشان از روى حماقت خود را از جاهاى بلند پرتاب كرده قطعه ‏قطعه مى‏ شدند. به قول نوبختى در زمانی كه راوندیان به الوهیت منصور معتقد بودند و مى ‏گفتند او پروردگار ما  است بدان سان كه پیامبران و فرستادگان خود را به دست هر یك از آفریدگان خویش خواسته كشته است و ما را نیز شهید خواهد كرد، چنان كه بعضى را به فرو ریختن خانه بر سر ایشان و عدّه‏ اى را در آب و گروهى را در چنگال درندگان و شمارى را به مرگ ناگهانى و علت هاى دیگر میرانده است و كسى را یاراى پرسش و اعتراض بروى نیست. نوبختى اضافه می کند که ابو هاشم عبد اللّه بن محمد بن حنفیه وصیت كرد كه پس از وى محمد بن على بن عبد اللّه بن عباس جانشین او شود، گویند محمد بن على امام و خداوند ارجمند والا و داناى بر هر چیز است و هر كسی او را بشناسد هر كاری می تواند انجام دهد و این غلاة و گزافه‏گویان، راوندیه نام دارند.


==مواجهه با منصور خلیفه عباسی==
به قول نوبختی در زمانی که راوندیان به الوهیت منصور معتقد بودند و می‌‏گفتند او پروردگار ما است بدان‌سان که پیامبران و فرستادگان خود را به دست هر یک از آفریدگان خویش خواسته کشته است و ما را نیز شهید خواهد کرد، چنانکه بعضی را به فرو ریختن خانه بر سر ایشان و عدّه‏‌ای را در آب و گروهی را در چنگال درندگان و شماری را به مرگ ناگهانی و علت‌های دیگر میرانده است و کسی را یارای پرسش و اعتراض بروی نیست. نوبختی اضافه می‌کند که ابوهاشم عبداللّه‌بن‌محمد‌بن‌حنفیه وصیت کرد که پس از وی محمد‌بن‌علی‌بن‌عبداللّه بن عباس جانشین او شود، گویند محمد‌بن‌علی امام و خداوند ارجمند‌ والا و دانای بر هر چیز است و هر کسی او را بشناسد، هر کاری می‌تواند انجام دهد و این غلاة و گزافه‌‏گویان، راوندیه نام دارند.
نوشته اند که منصور خلیفه عباسی برخورد خوبی با راوندیان نداشت و نه تنها به احترام و طاعت آن ها اعتنایی نکرد، بلکه حتی دویست تن از برگزیدگان آن ها را به زندان انداخت. این حادثه باعث شد تا منصور از چشم ایشان بیفتد و دیگر او را خدا ندانند، بلکه او را خلیفه ‏اى غاصب به حساب آورند. بنابراین برای قتل منصور نیرنگی به کار بردند و با تابوتی خالی در مسیر زندان حرکت کردند و برای این که کسی از مقصود آن ها با خبر نشود وانمود كردند كه مرده ‏اى را براى تدفین به گورستان مى ‏برند، همین كه به زندان رسیدند، درها را شکستند و بزرگان خود را آزاد کردند و در ادامه به كاخ خلیفه حمله کردند و اگر معن بن زائده شیبانى به یارى خلیفه نمى‏ شتافت، منصور در آن میان كشته مى ‏شد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200 با ویرایش، جا به جایی و اصلاح عبارات </ref> <ref>اشعری قمی سعد بن عبد الله، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، سال 1963 شمسی، ص 181.</ref> <ref>
<nowiki><ref>نوبختی، فرق الشیعه، ترجمه و تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، نشر علمی و فرهنگی، ص 33- 52</nowiki></ref>.
<ref>مسعودی مروج الذهب، چاپ مصر، دو جلدی، سال 1342 شمسی، ج 3</ref> <ref>طبری محمد بن جریر،تاريخ الامم و الملوك، ابو جعفر محمد بن جرير طبرى، ج 3، ص 129- 133.</ref> <ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، چهارده جلدی، چاپ مصر، سال 1349 شمسی، ج 13، ص 235</ref>


==پانویس==
== مواجهه با منصور خلیفه عباسی ==
نوشته‌اند که منصور خلیفه‌عباسی برخورد خوبی با راوندیان نداشت و نه تنها به احترام و طاعت آنها اعتنایی نکرد، بلکه حتی دویست تن از برگزیدگان آنها را به زندان انداخت. این حادثه باعث شد تا منصور از چشم ایشان بیفتد و دیگر او را خدا ندانند، بلکه او را خلیفه‌‏ای غاصب به حساب آورند. بنابراین، برای قتل منصور نیرنگی به کار بردند و با تابوتی خالی در مسیر زندان حرکت کردند و برای اینکه کسی از مقصود آنها با خبر نشود وانمود کردند که مرده‌‏ای را برای تدفین به گورستان می‌‏برند، همین که به زندان رسیدند، درها را شکستند و بزرگان خود را آزاد کردند و در ادامه به کاخ خلیفه حمله کردند و اگر معن‌بن‌زائده شیبانی به یاری خلیفه نمی‏‌شتافت، منصور در آن میان کشته می‌‏شد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200 با ویرایش، جا به جایی و اصلاح عبارات.</ref><ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، سال 1963 شمسی، ص 181.</ref><ref>نوبختی، فرق الشیعه، ترجمه و تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، نشر علمی و فرهنگی، ص 33- 52.</ref><ref>مسعودی مروج الذهب، چاپ مصر، دو جلدی، سال 1342 شمسی، ج 3.</ref><ref>طبری محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ابوجعفر محمد بن جریر طبری، ج 3، ص 129- 133.</ref><ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، چهارده جلدی، چاپ مصر، سال 1349 شمسی، ج 13، ص 235.</ref>.


[[رده: کلام ]]
== پانویس ==
[[رده: فرق و مذاهب]]
{{پانویس}}
[[رده: مذاهب کلامی ]]
 
[[رده: رافضه ]]
{{فرق و مذاهب}}
<references />
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۵

راوندیه
نامراوندیه
موسسعبداللّه‌ راوندی
عقیدهپیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از خود عمویش عباس‌بن‌عبدالمطلب را به امامت منصوب کرد.

راوندیه پیرو عبداللّه‌ راوندی بودند. قابل ذکر اینکه این فرقه با محمد‌بن‌اسحاق راوندی متکلّم مشهور قرن نهم هجری ارتباطی نداشتند. بیشتر پیروان عبدالله‌ راوندی از غلاة و اهل خراسان بودند. از نگاه بعضی آنها پیرو ابوالحسین احمد‌بن‌یحیی راوندی و به از نگاه دیگر، یاران عبداللّه‌بن‌حرب کندی کوفی راوندی از مردم خراسان که به «تناسخ ارواح» معتقد بود، دانسته‌ شده‌‏اند[۱].

عقاید

چون این فرقه از فرقه‌های مربوط به شیعیان عباسی هستند، از این‌رو معتقد بودند که پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) پس از خود عمویش عباس‌بن‌عبدالمطلب را به امامت منصوب کرد. همچنین منصور را خدای خود خطاب می‏‌کردند و فرماندار مکّه را مظهر جبرائیل و فرمانده نگهبانان خلیفه را محل تجلی روح حضرت آدم می‌‏پنداشتند.

در کلام طبری

طبری می‌‏نویسد: راوندیان تصوّر می‌‏کردند که عثمان‌بن‌نهیک مظهر آدم و هثیم‌بن‌معاویه، مظهر جبرائیل بودند. راوندیان، ظاهرا آراء «مزدک» را درباره اشتراک زنان قبول داشتند. آنان درباره خود معتقد بودند که دارای نیروی اعجازآمیز می‏‌باشند و بعضی از ایشان از روی حماقت خود را از جاهای بلند پرتاب کرده قطعه ‏قطعه می‏‌شدند.

به قول نوبختی در زمانی که راوندیان به الوهیت منصور معتقد بودند و می‌‏گفتند او پروردگار ما است بدان‌سان که پیامبران و فرستادگان خود را به دست هر یک از آفریدگان خویش خواسته کشته است و ما را نیز شهید خواهد کرد، چنانکه بعضی را به فرو ریختن خانه بر سر ایشان و عدّه‏‌ای را در آب و گروهی را در چنگال درندگان و شماری را به مرگ ناگهانی و علت‌های دیگر میرانده است و کسی را یارای پرسش و اعتراض بروی نیست. نوبختی اضافه می‌کند که ابوهاشم عبداللّه‌بن‌محمد‌بن‌حنفیه وصیت کرد که پس از وی محمد‌بن‌علی‌بن‌عبداللّه بن عباس جانشین او شود، گویند محمد‌بن‌علی امام و خداوند ارجمند‌ والا و دانای بر هر چیز است و هر کسی او را بشناسد، هر کاری می‌تواند انجام دهد و این غلاة و گزافه‌‏گویان، راوندیه نام دارند.

مواجهه با منصور خلیفه عباسی

نوشته‌اند که منصور خلیفه‌عباسی برخورد خوبی با راوندیان نداشت و نه تنها به احترام و طاعت آنها اعتنایی نکرد، بلکه حتی دویست تن از برگزیدگان آنها را به زندان انداخت. این حادثه باعث شد تا منصور از چشم ایشان بیفتد و دیگر او را خدا ندانند، بلکه او را خلیفه‌‏ای غاصب به حساب آورند. بنابراین، برای قتل منصور نیرنگی به کار بردند و با تابوتی خالی در مسیر زندان حرکت کردند و برای اینکه کسی از مقصود آنها با خبر نشود وانمود کردند که مرده‌‏ای را برای تدفین به گورستان می‌‏برند، همین که به زندان رسیدند، درها را شکستند و بزرگان خود را آزاد کردند و در ادامه به کاخ خلیفه حمله کردند و اگر معن‌بن‌زائده شیبانی به یاری خلیفه نمی‏‌شتافت، منصور در آن میان کشته می‌‏شد[۲][۳][۴][۵][۶][۷].

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200.
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 200 با ویرایش، جا به جایی و اصلاح عبارات.
  3. اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، سال 1963 شمسی، ص 181.
  4. نوبختی، فرق الشیعه، ترجمه و تحقیق محمد جواد مشکور، چاپ تهران، نشر علمی و فرهنگی، ص 33- 52.
  5. مسعودی مروج الذهب، چاپ مصر، دو جلدی، سال 1342 شمسی، ج 3.
  6. طبری محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ابوجعفر محمد بن جریر طبری، ج 3، ص 129- 133.
  7. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، چهارده جلدی، چاپ مصر، سال 1349 شمسی، ج 13، ص 235.