نجدات

    از ویکی‌وحدت
    نسخهٔ تاریخ ‏۶ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۱۵ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها) (←‏اعتقادات)
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    نجدات
    موسسنجدة بن عامر حنفى
    عقیدهشناخت خداوند و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است. 3. از مکر و حیله باید دوری جست. 4 . مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند. 5. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود.

    نجدات از فرق خوارج و پیرو نجدة بن عامر حنفی بودند.

    وجه تسمیه

    در منابع آورده‌اند که پیروان این فرقه از این جهت نجدیه نامیده شدند تا با کسانی که منسوب به بلاد نجد هستند و نجدیه نامیده می‌شوند، مخلوط نشوند. البته در کتاب تاج العروس نام نجدیه بیان شده است[۱][۲][۳].

    تاریخچه

    نجدة بن عامر بن عبدالله حروری حنفی، از بزرگان خوارج و در ابتدا از یاران نافع بن ازرق بود و سپس از ازارقه جدا گردیده خود فرقه مستقلی را بنا نهاد. خوارج نجدات را عاذریه نیز گفته‌اند به این دلیل که مردم را به دلیل جهل بر فروع دین معذور دانسته‌اند. نجدة بن عامر حنفی از یمامه حرکت کرد تا به ازارقه بپیوندد در بین راه دو نفر به نام ابوفدیک و عطیة بن اسود که از نافع بن ازرق جدا شده بودند، به نجدةبن عامر حنفی پیوسته و با وی بیعت کردند و او را امیرالمومنین خواندند و این گونه فرقه جدیدی پدید آوردند. گفته‌اند که علت اختلاف نجده و نافع بن ازرق، مسئله تقیه بوده است. نافع تقیه را حرام ولی نجده آن را جایز می‌دانست.

    اعتقادات

    پیروان این فرقه معتقد بودند 1. شناخت خدا و رسولش واجب است. 2. خون مسلمانان محترم است 3.از مکر و حیله باید دوری جست.4. مردم باید با برهان و دلیل به احکام اسلامی آشنا شوند.5. کسی که زنا و دزدی کند و خمر بیاشامد، ولی اصراری بر انجام این خلاف‌ها نداشته باشد، از اسلام خارج نمی‌شود[۴][۵][۶]. 7. آنها اهل خطا در اجتهاد را به سبب جهل‌شان به احکام، معذور می‌دانستند حتی اگر این خطا موجب می‌شد که شخص کسی را به قتل برساند[۷][۸]. 8. از جمله بارزترین عقاید خوارج نجدات این بود که آنها امامت را لازم‏ نمی‌دانستند و معتقد بودند که مردم اصلا به امام احتیاج ندارند، بلکه باید در میان‏ خودشان عدل و انصاف را رعایت کنند در غیر این صورت وجود امام‏ لازم می‌‏شود[۹]. 9. یکی دیگر از عقاید گروه نجدات این بود که آنها بر خلاف ازارقه، تخلف کنندگان از هجرت و جهاد با آنها را کافر و مشرک و نیز کشتن‏ اطفال را جایز نمی‌دانستند. نجدة بن عامر درباره این مسائل، نامه‌‏ای به نافع بن‏ ازرق نوشت و با استناد به آیات قرآنی خواست که او را قانع کند، اما نافع قانع‏ نشد.[۱۰][۱۱].

    انشعاب

    بعد از کشته شدن نجدة بن عامر، فرقه نجدات سه دسته شدند 1. گروهی به ابو فدیک پیوستند 2. دسته‌ای او را در کارهایش معذور دانستند.3. عده‏‌ای دیگر از یمامه به بصره رفتند و در کار وی درنگ کردند و گفتند ما نمی‌دانیم که بدعت‌های نجده راست است یا دروغ.

    پانویس

    1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 438.
    2. تقی الدین ابوالعباس مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج 2، ص 354.
    3. محمود بشبیشی، الفرق الاسلامیة، ص 44.
    4. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 439.
    5. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، بیروت، انتشارات دارالمعرفة، ج ۱، ص ۱۲۳.
    6. همان، ص 143.
    7. محمد جواد مشکور، همان، ص 439.
    8. حسین شاکری، موسوعة المصطفی والعترة علیهم‌السلام، قم، انتشارات الهادی، سال 1417 ق، چ اول، ج ۹، ص ۵۶۶.
    9. محمد بن عبدالکریم شهرستانى، همان، ‏قم، انتشارات الشریف المرتضی، سال 1364 ش، چ سوم، ‏ج ‏1، ص 141.
    10. سیف الدین آمدی، ‏أبكار الأفكار فی أصول الدین، قاهره، انتشارات دارلکتب، سال 1423 ق، ج ‏5، ص 76.
    11. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، همان.