مخمسه (غلاة): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مخمّسه‏''' از [[غلاة]] [[شیعه]] و از پیروان قاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی بودند. برادر وی به نام احمد و دو فرزندش به نام‌های جعفر و محمد جزء اولین کسانی بودند که از او پیروی کردند<ref>حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله (1979 م)، معجم البلدان، بیروت، انتشارات احیاء التراث العربی، ج 7، ص 236</ref><ref>احاديث نور النبي و اهل بيته(ع)، تأليف و نشر قم، مرکز المصطفي، ص41.</ref>.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =مخمّسه (غلاة)
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =
| نام رایج =مخمّسه (غلاة)
| تاریخ شکل‌گیری =
| قرن شکل‌گیری =
| مبدأ شکل‌گیری =
| موسس =قاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی
| عقیده =1. اهل بیت نور ابدی‌اند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود. 2. همه موجودات( چه انسان و چه غیر انسان) دارای روح هستند.3. روح مؤمن به‌بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.4.  ایمان دارای هفت درجه است و مومن در درجه هفتم آن قرار دارد و حجاب‌ها از جلو رویش برداشته می شود و پروردگارش را با نورانیت  می‌بیند   
}}
 
'''مخمّسه‏''' از [[غلاة|غُلاة]] [[شیعه]] و از پیروان قاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی بودند. برادر وی به‌نام احمد و دو فرزندش به‌نام‌های جعفر و محمد جزء اولین کسانی بودند که از او پیروی کردند<ref>حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله (1979 م)، معجم‌البلدان، بیروت، انتشارات احیاء‌التراث‌العربی، ج 7، ص 236</ref><ref>احاديث نورالنبیّ و اهل‌بيته(ع)، تأليف و نشر قم، مرکز المصطفی، ص41.</ref>.


== معنای لغوی مخمسه ==
== معنای لغوی مخمسه ==
مخمّس به چیزی می‌گویند که دارای پنج رکن باشد<ref>وَجدی محمد فرید، دائره المعارف قرن عشرین، بیروت، نشر دارالمعرفه، سال 1971 میلادی، ج3، ص 792
مخمّس به‌چیزی می‌گویند که دارای پنج رکن باشد<ref>وَجدی محمد فرید، دائرةالمعارف قرن عشرین، بیروت، نشر دارالمعرفة، سال 1971 میلادی، ج3، ص 792
</ref>.
</ref>.


== وجه تسمیه ==
== وجه تسمیه ==
این طایفه چون درباره پنج‌تن معصومین عقاید خاص و غلو‌آمیز داشتند، از این‌جهت به مخمسه معروف شدند<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، تهران، نشر دانشگاه تهران، سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670</ref><ref>حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، تهران، نشر موسسه فرهنگی آرایه. سال 1379 هجری قمری، ج9، ص 234</ref><ref>غریری سامی، الجذور التاریخیه والنفسیه للغلو والغلاة، قم، نشر دلیل ما، سال 1382 هجری قمری، ص 179</ref><ref>حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله معجم البلدان، بیروت، انتشارات احیاء التراث العربی، 1979 میلادی، ج7، ص 236</ref>.
این طایفه چون درباره پنج‌تن معصومین عقاید خاص و غلو‌آمیز داشتند، از این‌جهت به‌مخمّسه معروف شدند<ref>دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، نشر دانشگاه تهران، سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670</ref><ref>حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، تهران، نشر موسسه فرهنگی آرایه. سال 1379 هجری قمری، ج9، ص 234</ref><ref>غریری سامی، الجذور التاریخیة والنفسیة للغلوّ والغلاة، قم، نشر دلیل ما، سال 1382 هجری قمری، ص 179</ref><ref>حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله معجم‌البلدان، بیروت، انتشارات احیاء‌التراث العربی، 1979 میلادی، ج7، ص 236</ref>.


== عقاید ==
== عقاید ==
===پنج‌تن اهل‌بیت نور ابدی‌اند===
این فرقه معتقد بودند که [[محمد‌بن‌ عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد‌بن‌عبد‌الله (صلّی‌الله‌علیه وآله)]]، [[علی‌بن‌ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السّلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)]] و [[حسن‌بن‌علی (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السّلام]] و [[حسین‌بن‌علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه‌السّلام)]] پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود<ref>احاديث نور‌النبی و اهل بيته(ع)، قم، تالیف و نشر مرکز المصطفی، ص41.</ref>.


=== پنج‌تن اهل‌بیت نور ابدی‌اند ===
===خداوند مصالح بندگانش را به پنج نفر سپرده است===
این فرقه معتقد بودند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد بن عبد‌الله (صلی‌الله علیه و آله)]]، [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)]] و [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه‌السلام)]] پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود<ref>احاديث نور النبي و اهل بيته(ع)، قم، تالیف و نشر مرکز المصطفي، ص41.</ref>.
می‌گفتند که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به‌پنج نفر سپرده است. آنها عبارتند از: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[ابوذر]]، عمروبن‌امیّة. از میان ایشان، سلمان رییس آنها و در مقام پیامبری می‌باشد<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 399</ref><ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، نشر دانشگاه تهران. سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670</ref><ref>مدرس محمدعلی، ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللّقب، تبریز، نشر شفق، سال 1346، ج5، ص 265</ref><ref>نوری طبرسی، حسين، خاتمة المستدرک، قم، نشر مؤسسه آل‌البيت، چاپ اول، سال 1415 هجری قمری، ج1، ص163.
 
=== خداوند مصالح بندگانش را به پنج نفر سپرده است ===
می گفتند که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به پنج نفر سپرده است. آنها عبارتند از: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[ابوذر]]، عمر و ابن امیه. از میان ایشان، سلمان رییس آنها و در مقام پیامبری می‌باشد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 399</ref><ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، نشر دانشگاه تهران. سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670</ref><ref>مدرس محمدعلی، ریحانه الأدب فی تراجم المعروفین بالکینه او اللقب، تبریز، نشر شفق، سال 1346، ج5، ص 265</ref><ref>نوري طبرسي، حسين، خاتمة المستدرک، قم، نشر مؤسسه آل البيت، چاپ اول، سال 1415 هجری قمری، ج1، ص163.
</ref>.
</ref>.


=== همه موجودات دارای روح‌اند ===
===همه موجودات دارای روح‌اند===
معتقد بودند که همه موجودات عالم اعم از انسان و غیر انسان دارای روح‌اند.
معتقد بودند که همه موجودات عالم اعم از انسان و غیر انسان دارای روح‌اند.


=== انتقال روح به ابدان مومنین ===
===انتقال روح به‌ابدان مومنین===
بر این باور بودند که روح مؤمن به بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.
بر این باور بودند که روح مؤمن به‌بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.


=== درجات ایمان ===
===درجات ایمان===
معتقد بودند که [[ایمان]] هفت درجه دارد و انسان مومن در آخرین درجه به شناخت پروردگار می‌رسد و حجاب‌ها از صورت او برداشته می‌شود و پروردگارش را با نورانیت می‌بیند<ref>اشعری قمی، سعدبن عبدالله المقالات و الفرق، به تصحیح محمد جواد مشکور، قم، نشر موسسه مطبوعاتی عطایی، سال 1963 میلادی، ص 59</ref>.
معتقد بودند که [[ایمان]] هفت درجه دارد و انسان مومن در آخرین درجه به‌شناخت پروردگار می‌رسد و حجاب‌ها از صورت او برداشته می‌شود و پروردگارش را با نورانیت می‌بیند<ref>اشعری قمی، سعدبن‌عبدالله المقالات و الفرق، به تصحیح محمد جواد مشکور، قم، نشر موسسه مطبوعاتی عطایی، سال 1963 میلادی، ص 59</ref>.


== انشعابات مخمسه ==  
==انشعابات مخمسه==  
از مُخَمِّسَـه فرقه‌ای به نام «[[شریعیه|شریعیّه]]» منشعب می‌شود که پیروان محمد بن موسی شریعی، یا سریعی، یا شریفی و یا شریقی هستند. این فرقه بر این باورند که [[روح‌القدس|روح‌القدس]] در پنج شخص حلول کرده است. آن اشخاص عبارت‌اند از: پیامبر (صلی‌الله علیه و آله)، علی (علیه‌السلام)، فاطمه (سلام‌الله علیها)، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) <ref>غریری سامی، الجذور التاریخیه والنفسیه للغلو و الغلاة، قم، نشر دلیل‌ما، سال 1382 هجری‌‌قمری، ص 181</ref>.
از مُخَمِّسَـه فرقه‌ای به‌ام «[[شریعیه|شریعیّه]]» منشعب می‌شود که پیروان محمد‌بن‌موسی شریعی، یا سریعی، یا شریفی و یا شریقی هستند. این فرقه بر این باورند که [[روح‌القدس|روح‌القدس]] در پنج شخص حلول کرده است. آن اشخاص عبارت‌اند از: پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله)، علی (علیه‌السّلام)، فاطمه (سلام‌الله علیها)، حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) <ref>غریری سامی، الجذور التاریخیة والنفسیة للغلوّ و الغلاة، قم، نشر دلیل‌ما، سال 1382 هجری‌‌قمری، ص 181</ref>.


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{فرق و مذاهب}}


[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۱

مخمّسه (غلاة)
نام رایجمخمّسه (غلاة)
موسسقاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی
عقیده1. اهل بیت نور ابدی‌اند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود. 2. همه موجودات( چه انسان و چه غیر انسان) دارای روح هستند.3. روح مؤمن به‌بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.4. ایمان دارای هفت درجه است و مومن در درجه هفتم آن قرار دارد و حجاب‌ها از جلو رویش برداشته می شود و پروردگارش را با نورانیت می‌بیند

مخمّسه‏ از غُلاة شیعه و از پیروان قاسم‌بن‌علی‌بن‌محمد‌کرخی بودند. برادر وی به‌نام احمد و دو فرزندش به‌نام‌های جعفر و محمد جزء اولین کسانی بودند که از او پیروی کردند[۱][۲].

معنای لغوی مخمسه

مخمّس به‌چیزی می‌گویند که دارای پنج رکن باشد[۳].

وجه تسمیه

این طایفه چون درباره پنج‌تن معصومین عقاید خاص و غلو‌آمیز داشتند، از این‌جهت به‌مخمّسه معروف شدند[۴][۵][۶][۷].

عقاید

پنج‌تن اهل‌بیت نور ابدی‌اند

این فرقه معتقد بودند که محمد‌بن‌عبد‌الله (صلّی‌الله‌علیه وآله)، امام علی (علیه‌السّلام)، فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) و امام حسن (علیه‌السّلام و امام حسین(علیه‌السّلام) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود[۸].

خداوند مصالح بندگانش را به پنج نفر سپرده است

می‌گفتند که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به‌پنج نفر سپرده است. آنها عبارتند از: سلمان، مقداد، عمار، ابوذر، عمروبن‌امیّة. از میان ایشان، سلمان رییس آنها و در مقام پیامبری می‌باشد[۹][۱۰][۱۱][۱۲].

همه موجودات دارای روح‌اند

معتقد بودند که همه موجودات عالم اعم از انسان و غیر انسان دارای روح‌اند.

انتقال روح به‌ابدان مومنین

بر این باور بودند که روح مؤمن به‌بدن هفت مؤمن دیگر منتقل می‌شود.

درجات ایمان

معتقد بودند که ایمان هفت درجه دارد و انسان مومن در آخرین درجه به‌شناخت پروردگار می‌رسد و حجاب‌ها از صورت او برداشته می‌شود و پروردگارش را با نورانیت می‌بیند[۱۳].

انشعابات مخمسه

از مُخَمِّسَـه فرقه‌ای به‌ام «شریعیّه» منشعب می‌شود که پیروان محمد‌بن‌موسی شریعی، یا سریعی، یا شریفی و یا شریقی هستند. این فرقه بر این باورند که روح‌القدس در پنج شخص حلول کرده است. آن اشخاص عبارت‌اند از: پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله)، علی (علیه‌السّلام)، فاطمه (سلام‌الله علیها)، حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) [۱۴].

پانویس

  1. حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله (1979 م)، معجم‌البلدان، بیروت، انتشارات احیاء‌التراث‌العربی، ج 7، ص 236
  2. احاديث نورالنبیّ و اهل‌بيته(ع)، تأليف و نشر قم، مرکز المصطفی، ص41.
  3. وَجدی محمد فرید، دائرةالمعارف قرن عشرین، بیروت، نشر دارالمعرفة، سال 1971 میلادی، ج3، ص 792
  4. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، نشر دانشگاه تهران، سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670
  5. حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، تهران، نشر موسسه فرهنگی آرایه. سال 1379 هجری قمری، ج9، ص 234
  6. غریری سامی، الجذور التاریخیة والنفسیة للغلوّ والغلاة، قم، نشر دلیل ما، سال 1382 هجری قمری، ص 179
  7. حموی رومی بغدادی، یاقوت‌بن عبدالله معجم‌البلدان، بیروت، انتشارات احیاء‌التراث العربی، 1979 میلادی، ج7، ص 236
  8. احاديث نور‌النبی و اهل بيته(ع)، قم، تالیف و نشر مرکز المصطفی، ص41.
  9. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 399
  10. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، نشر دانشگاه تهران. سال 1337 هجری شمسی، ج 24، ص 670
  11. مدرس محمدعلی، ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللّقب، تبریز، نشر شفق، سال 1346، ج5، ص 265
  12. نوری طبرسی، حسين، خاتمة المستدرک، قم، نشر مؤسسه آل‌البيت، چاپ اول، سال 1415 هجری قمری، ج1، ص163.
  13. اشعری قمی، سعدبن‌عبدالله المقالات و الفرق، به تصحیح محمد جواد مشکور، قم، نشر موسسه مطبوعاتی عطایی، سال 1963 میلادی، ص 59
  14. غریری سامی، الجذور التاریخیة والنفسیة للغلوّ و الغلاة، قم، نشر دلیل‌ما، سال 1382 هجری‌‌قمری، ص 181