مراغیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می رسد' به 'میرسد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان =مراغیه | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام =مراغیه | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکلگیری = | |||
| قرن شکلگیری = | |||
| مبدأ شکلگیری = مراغه آذربایجان | |||
| موسس = | |||
| عقیده = | |||
}} | |||
'''مراغیه''' یا مراغیان گروهی از «[[باطنیه|باطنیان]]» بودند که در الموت میزیستند و به [[مزدكيان|مزدکیان]] منسوب بودند. | |||
== | == وجه تسمیه == | ||
چون نام این فرقه «مراغیه» است، بهنظر میرسد که اصل آنان از شهر مراغه بوده و در زمانهای قدیم از آنجا به الموت مهاجرت کردند. | |||
== | == محل زندگی == | ||
مراغیه اکنون در برخی از دهکدههای کرانه چپ و راست شاهرود و بهویژه در قریه گورهدر و دیگین در هشت کیلومتری الموت زندگی میکنند و مذهب خویش را از بیگانگان پنهان میدارند و خاطره [[حسن صباح]] و بزرگ امید را که از جانشینان او بود، بزرگ میدارند و وابستگی فراوانی بهآنان دارند. | |||
== | == آداب و رسوم == | ||
مراغیان از خوردن گوشت حیواناتی که کمترین علامت بیماری در آن وجود داشته باشد، پرهیز میکنند. | |||
آنان به محض بروز نشانههای بارداری زن، از مباشرت با وی تا بعد از حمل خودداری میکنند. همچنین طلاق در میان این طایفه متداول نیست و نیز در قدیم خریدن برده را حرام میدانستند. برخی از رسوم ایشان مانند حرمت تعدد زوجات، منع طلاق زن و خرید برده، در کتاب «جامع التواریخ» خواجه رشیدالدین فضلاللّه نقل شده است. | |||
== | == اسامی دیگر == | ||
رشیدالدین فضلاللّه و مورخان آن عصر، مراغیان را «ملاعین» میخواندند و میگفتند که آنان تمام محرمات را حلال میدانستند. خواجه رشیدالدین فضلاللّه لقب دیگری نیز به ایشان میدهد و آنان را [[مانوى|مانوی]] میخواند. حمداللّه مستوفی آنان را از مزدکیان میشمارد. | |||
== | == گویش == | ||
«مراغیان» گویش ویژهای دارند که یکی از شاخههای لهجه دره الموت و شاهرود است. مرکز ایشان اکنون در قریه دیگین الموت است و پیروان این مذهب در رودبار الموت و خرقان قزوین زندگی میکنند. | |||
= | == مذهب == | ||
آنان دارای مذهبی اسرارآمیزند و راز خود را به کسی بروز نمیدهند و از خوردن ذبایح دیگران پرهیز میکنند، صابون به جامه خود نمیزنند، بلکه لباسهای خود را با گل میشویند. زنان در هنگام قاعدگی از مداخله در امر خانه ممنوعاند و مانند زنان زرتشتی منزوی زندگی میکنند و همچنین از ازدواج با غیر مذهب خود پرهیز میکنند. | |||
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 400 با ویرایش و اصلاح جمله</ref> <ref>حنفی عبدالمنعم، موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، ص586</ref> | |||
==پانویس== | |||
[[رده: فرق و مذاهب | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۵۵
مراغیه | |
---|---|
نام | مراغیه |
مراغیه یا مراغیان گروهی از «باطنیان» بودند که در الموت میزیستند و به مزدکیان منسوب بودند.
وجه تسمیه
چون نام این فرقه «مراغیه» است، بهنظر میرسد که اصل آنان از شهر مراغه بوده و در زمانهای قدیم از آنجا به الموت مهاجرت کردند.
محل زندگی
مراغیه اکنون در برخی از دهکدههای کرانه چپ و راست شاهرود و بهویژه در قریه گورهدر و دیگین در هشت کیلومتری الموت زندگی میکنند و مذهب خویش را از بیگانگان پنهان میدارند و خاطره حسن صباح و بزرگ امید را که از جانشینان او بود، بزرگ میدارند و وابستگی فراوانی بهآنان دارند.
آداب و رسوم
مراغیان از خوردن گوشت حیواناتی که کمترین علامت بیماری در آن وجود داشته باشد، پرهیز میکنند. آنان به محض بروز نشانههای بارداری زن، از مباشرت با وی تا بعد از حمل خودداری میکنند. همچنین طلاق در میان این طایفه متداول نیست و نیز در قدیم خریدن برده را حرام میدانستند. برخی از رسوم ایشان مانند حرمت تعدد زوجات، منع طلاق زن و خرید برده، در کتاب «جامع التواریخ» خواجه رشیدالدین فضلاللّه نقل شده است.
اسامی دیگر
رشیدالدین فضلاللّه و مورخان آن عصر، مراغیان را «ملاعین» میخواندند و میگفتند که آنان تمام محرمات را حلال میدانستند. خواجه رشیدالدین فضلاللّه لقب دیگری نیز به ایشان میدهد و آنان را مانوی میخواند. حمداللّه مستوفی آنان را از مزدکیان میشمارد.
گویش
«مراغیان» گویش ویژهای دارند که یکی از شاخههای لهجه دره الموت و شاهرود است. مرکز ایشان اکنون در قریه دیگین الموت است و پیروان این مذهب در رودبار الموت و خرقان قزوین زندگی میکنند.
مذهب
آنان دارای مذهبی اسرارآمیزند و راز خود را به کسی بروز نمیدهند و از خوردن ذبایح دیگران پرهیز میکنند، صابون به جامه خود نمیزنند، بلکه لباسهای خود را با گل میشویند. زنان در هنگام قاعدگی از مداخله در امر خانه ممنوعاند و مانند زنان زرتشتی منزوی زندگی میکنند و همچنین از ازدواج با غیر مذهب خود پرهیز میکنند. [۱] [۲]