شیبانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'می‌شوند')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''شیبانیه''' از فرقه های منشعب شده از [[خوارج]] هستند که پیروان شیبان بن سلمه اند. نام دیگر فرقه را سیانیه دانسته‌اند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = شیبانیه  
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =شیبانیه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =2 ق
| قرن شکل گیری = قرن دوم هجری قمری
| مبدأ شکل گیری =خراسان
| موسس =شیبان بن سلمه‌
| عقیده =1. انسان در برابر افعالش فاعل مختار نیست، بلکه مجبور است. 2. خداوند از نظر  صفات به مخلوقاتش شبیه است. 3. امامت زنان جایز است.
}}


==موسس==
'''شیبانیه''' از فرقه‌های منشعب شده از [[خوارج]] و از پیروان شیبان بن سلمه‌اند. نام دیگر شیبانیه را سیانیه دانسته‌اند.
موسس فرقه شخصی به نام شیبان بن سلمه از رهبران فرقه خوارج بود که در اواخر دوران امویان در خراسان این فرقه را بنا نهاد. وی از قبیله سدوس بوده و به قبیله بکر بن وائل تعلق داشته است. به وی نسب حروری نیز داده شده است. از تاریخ زندگانی وی اطلاعات دقیقی در دست نیست اما آورده‌اند که او پس از شکست از مروان بن محمد به فارس و سپس به کرمان گریخت و از آنجا به سیستان و در نهایت به خراسان آمد. او در ابتدا از پیروان فرقه ثعالبه بود و در اواخر دهه ۱۲۰ هجری قمری در خراسان ادعای خلافت و امامت کرد. <ref>ر. ک. دانش نامه جهان اسلام و دانش نامه بزرگ اسلامی</ref>


==تاریخچه==
== موسس ==
شیبان بن سلمه در زمان ابومسلم خراسانی خروج کرد و به یاری او شتافت، در نتیجه خوارج از او تبری جستند، اما پس از آن که شیبان کشته شد، عده ای از خوارج ادعا کردند که او پیش از مرگ توبه کرده است. ثعالبه که شیبان پیش از مرگ از جمله ایشان بود، این ادعا را قبول نکردند. در مقابل، کسانی قائل به توبه و پذیرش آن شدند. این گروه شیبانیه نامیده می‌شوند.
موسس فرقه شخصی به نام شیبان بن سلمه از رهبران فرقه خوارج بود که در اواخر دوران امویان در خراسان این فرقه را بنا نهاد. وی از قبیله سدوس بوده و به قبیله بکر بن وائل تعلق داشته است. به وی نسب حروری نیز داده شده است. از تاریخ زندگانی وی اطلاعات دقیقی در دست نیست اما آورده‌اند که او پس از شکست از مروان بن محمد به فارس و سپس به کرمان گریخت و از آنجا به سیستان و در نهایت به خراسان آمد. او در ابتدا از پیروان فرقه ثعالبه بود و در اواخر دهه ۱۲۰ هجری قمری در خراسان ادعای خلافت و امامت کرد<ref>ر. ک. دانش نامه جهان اسلام و دانش نامه بزرگ اسلامی</ref>.
<ref>شهفور اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص57</ref>  <ref>سید علی جرجانی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106</ref>، <ref>نشوان حمیری،  الحور العین ص172</ref>  <ref>عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق،  ص118</ref> <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220</ref> <ref>اشعری ابوالحسن،  مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180</ref> <ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119</ref>  ا<ref>حمد بن علی مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار،  ج2، ص</ref>355  <ref>شمس الدین محمد آملی،  نفائس الفنون فی عرایس العیون،  ج2، ص274
</ref>


==اعتقادات==
== تاریخچه ==
شیبانیه از فرق منشعب شده از ثعالبه یاد شده‌اند. ثعالبه نیز خود از انشعابات عجارده بودند. بیشتر طرفداران این فرقه را از قبیله وائل تشکیل می‌دادند. اهم اعتقادات آنان، جبر و عدم اختیار در افعال انسان بوده است. آنان در صفات خدا قایل به تشیبه هستند. همین عقیده سبب شد تا سایر فرق اهل سنت و خوارج این گروه را تکفیر کنند. <ref>ر.ک. دانش نامه جهان اسلام، نشر بنیاد دایره المعارف اسلامی،  ج 1 ص 5460</ref> 
شیبان بن سلمه در زمان ابومسلم خراسانی خروج کرد و به یاری او شتافت، در نتیجه خوارج از او تبری جستند، اما پس از آن که شیبان کشته شد، عده‌ای از خوارج ادعا کردند که او پیش از مرگ توبه کرده است. ثعالبه که شیبان پیش از مرگ از جمله ایشان بود، این ادعا را قبول نکردند. در مقابل کسانی قائل به توبه و پذیرش آن شدند. این گروه شیبانیه نامیده می‌شوند<ref> اسفراینی، شهفور، التبصیر فی الدین، ص57</ref><ref> جرجانی، سیدعلی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106</ref><ref>نشوان حمیری، الحور العین ص172</ref><ref> بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص118</ref><ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220</ref><ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180</ref><ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119</ref><ref> مقریزی، احمدبن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص</ref><ref> آملی، شمس الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص274
از دیگر اعتقادات آنان، جواز امامت زنان و خروج بر پادشاه ستمگر است.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 266</ref>
</ref>.
این فرقه، نخستین گروهی هستند که قائل به تشبیه خداوند به مخلوقات شدند و این قول توسط ایشان احداث شده است.<ref>شهفور اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص57</ref> <ref>سید علی جرجانی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106</ref>، <ref>نشوان حمیری، الحور العین ص172</ref> <ref>عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص118</ref> <ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220</ref> <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180</ref> <ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119</ref> <ref>احمد بن علی مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار،   ج2، ص355</ref> <ref>شمس الدین محمد آملی،  نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص274</ref>
به همین جهت دیگر «ثعالبه» و اهل سنت بلکه همه خوارج حکم کفر او را صادر کردند و وى را براى یارى با ابومسلم کافر شمردند. کسانى که از ثعالبه او را کافر شمردند، «زیادیه» یاران زیاد بن عبدالرحمن بودند.شیبانیه معتقد بودند که شیبان از گناهان خود توبه کرد، ولى «زیادیه» گفتند که گناهان او ستم هاى وى به مردم است که با توبه از میان نمی‌رود، زیرا همان سان که ابومسلم را در جنگ با امویان یارى کرد، وى را در نبرد با «ثعالبه» مساعدت نمود.شیبانیه خلافت زنان و امامت ایشان را جایز و خروج بر پادشاه ستمگر را روا می شمرند. <ref>محمد جواد مشکور،  فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ  اول،  ص266</ref>


==پانویس==  
== اعتقادات ==
شیبانیه از فرق منشعب شده از ثعالبه یاد شده‌اند. ثعالبه نیز خود از انشعابات عجارده بودند. بیشتر طرفداران این فرقه را از قبیله وائل تشکیل می‌دادند. محوری‌ترین اعتقاد این فرقه اعتقاد به جبر و عدم اختیار در افعال انسان است. آنان در صفات خدا قائل به تشبیه هستند. همین عقیده سبب شد تا سایر فرقه‌های اهل‌سنت و خوارج این گروه را تکفیر کنند<ref>ر. ک. دانش نامه جهان اسلام، نشر بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج 1 ص 5460</ref>.
از دیگر اعتقادات آنان، جواز امامت زنان و خروج بر پادشاه ستمگر است<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 266</ref>.
این فرقه نخستین گروهی هستند که قائل به تشبیه خداوند به مخلوقات شدند و این قول توسط ایشان ابداع شده است<ref> اسفراینی، شهفور، التبصیر فی الدین، ص57</ref><ref> جرجانی، سیدعلی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106</ref><ref>نشوان حمیری، الحور العین ص172</ref><ref> بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص118</ref><ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220</ref><ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119</ref><ref> مقریزی،احمدبن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص355</ref><ref> آملی،شمس الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص274</ref>.
به همین جهت دیگر «ثعالبه» و اهل‌سنت بلکه همه خوارج حکم کفر او را صادر کردند و وی را برای یاری با ابومسلم کافر شمردند. کسانی که از ثعالبه او را کافر شمردند، «زیادیه» یاران زیاد بن عبدالرحمن بودند. شیبانیه معتقد بودند که شیبان از گناهان خود توبه کرد، ولی «زیادیه» گفتند که گناهان او ستم‌های وی به مردم است که با توبه از میان نمی‌رود، زیرا همان‌سان که ابومسلم را در جنگ با امویان یاری کرد، وی را در نبرد با «ثعالبه» مساعدت نمود. شیبانیه خلافت زنان و امامت ایشان را جایز و خروج بر پادشاه ستمگر را روا می‌شمرند<ref> مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص266</ref>.


<references />
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: فرق و مذاهب]]
{{فرق و مذاهب}}
[[رده: کلام ]]
 
[[رده: مذاهب کلامی ]]
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۸

شیبانیه
نامشیبانیه
تاریخ شکل گیری2 ق، ۲ ش‌، ۶۲۳ م
قرن شکل گیریقرن دوم هجری قمری
مبدأ شکل گیریخراسان
موسسشیبان بن سلمه‌
عقیده1. انسان در برابر افعالش فاعل مختار نیست، بلکه مجبور است. 2. خداوند از نظر صفات به مخلوقاتش شبیه است. 3. امامت زنان جایز است.

شیبانیه از فرقه‌های منشعب شده از خوارج و از پیروان شیبان بن سلمه‌اند. نام دیگر شیبانیه را سیانیه دانسته‌اند.

موسس

موسس فرقه شخصی به نام شیبان بن سلمه از رهبران فرقه خوارج بود که در اواخر دوران امویان در خراسان این فرقه را بنا نهاد. وی از قبیله سدوس بوده و به قبیله بکر بن وائل تعلق داشته است. به وی نسب حروری نیز داده شده است. از تاریخ زندگانی وی اطلاعات دقیقی در دست نیست اما آورده‌اند که او پس از شکست از مروان بن محمد به فارس و سپس به کرمان گریخت و از آنجا به سیستان و در نهایت به خراسان آمد. او در ابتدا از پیروان فرقه ثعالبه بود و در اواخر دهه ۱۲۰ هجری قمری در خراسان ادعای خلافت و امامت کرد[۱].

تاریخچه

شیبان بن سلمه در زمان ابومسلم خراسانی خروج کرد و به یاری او شتافت، در نتیجه خوارج از او تبری جستند، اما پس از آن که شیبان کشته شد، عده‌ای از خوارج ادعا کردند که او پیش از مرگ توبه کرده است. ثعالبه که شیبان پیش از مرگ از جمله ایشان بود، این ادعا را قبول نکردند. در مقابل کسانی قائل به توبه و پذیرش آن شدند. این گروه شیبانیه نامیده می‌شوند[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰].

اعتقادات

شیبانیه از فرق منشعب شده از ثعالبه یاد شده‌اند. ثعالبه نیز خود از انشعابات عجارده بودند. بیشتر طرفداران این فرقه را از قبیله وائل تشکیل می‌دادند. محوری‌ترین اعتقاد این فرقه اعتقاد به جبر و عدم اختیار در افعال انسان است. آنان در صفات خدا قائل به تشبیه هستند. همین عقیده سبب شد تا سایر فرقه‌های اهل‌سنت و خوارج این گروه را تکفیر کنند[۱۱]. از دیگر اعتقادات آنان، جواز امامت زنان و خروج بر پادشاه ستمگر است[۱۲]. این فرقه نخستین گروهی هستند که قائل به تشبیه خداوند به مخلوقات شدند و این قول توسط ایشان ابداع شده است[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱]. به همین جهت دیگر «ثعالبه» و اهل‌سنت بلکه همه خوارج حکم کفر او را صادر کردند و وی را برای یاری با ابومسلم کافر شمردند. کسانی که از ثعالبه او را کافر شمردند، «زیادیه» یاران زیاد بن عبدالرحمن بودند. شیبانیه معتقد بودند که شیبان از گناهان خود توبه کرد، ولی «زیادیه» گفتند که گناهان او ستم‌های وی به مردم است که با توبه از میان نمی‌رود، زیرا همان‌سان که ابومسلم را در جنگ با امویان یاری کرد، وی را در نبرد با «ثعالبه» مساعدت نمود. شیبانیه خلافت زنان و امامت ایشان را جایز و خروج بر پادشاه ستمگر را روا می‌شمرند[۲۲].

پانویس

  1. ر. ک. دانش نامه جهان اسلام و دانش نامه بزرگ اسلامی
  2. اسفراینی، شهفور، التبصیر فی الدین، ص57
  3. جرجانی، سیدعلی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106
  4. نشوان حمیری، الحور العین ص172
  5. بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص118
  6. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220
  7. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180
  8. شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119
  9. مقریزی، احمدبن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص
  10. آملی، شمس الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص274
  11. ر. ک. دانش نامه جهان اسلام، نشر بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج 1 ص 5460
  12. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 266
  13. اسفراینی، شهفور، التبصیر فی الدین، ص57
  14. جرجانی، سیدعلی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص106
  15. نشوان حمیری، الحور العین ص172
  16. بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص118
  17. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج2، ص220
  18. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج1، ص180
  19. شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص119
  20. مقریزی،احمدبن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص355
  21. آملی،شمس الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص274
  22. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص266