مستعلیه (مستعلویه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (Mohsenmadani صفحهٔ مستعلیه( مستعلویه) را به مستعلیه (مستعلویه) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مستعليه''' يا مستعلويه‏ از فرق «[[اسماعیلیه]]»، پيروان مستعلى پسر مستنصر بودند. وی با برادرش نزار بر سر جانشينى خلافت، منافسه(رقابت)داشت.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =مستعلیه( مستعلویه)
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام = مستعلیه
| نام رایج =مستعلیه
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری = ق 5  هجری قمری
| مبدأ شکل‌ گیری =
| موسس = مستعلی پسر منتصر از اسماعیلیان
| عقیده =
}}


==تاریخچه==
در سال 478 هجرى قمریف افضل پسر بدر الجمالى  كه با سمت فرمانده لشکر جانشين پدر شد،  با مسأله جديد انتخاب خليفه فاطمى از میان دو برادر  مواجه شد.  در يك طرف نزار قرار داشت كه جوانى برومند بود و قبلا به ولايتعهدى برگزيده شده بود و در طرف ديگر مستعلى بود كه بدون پشتيبان بود در نتيجه اگر به خلافت مى ‏رسيد كاملا  به حامى نيرومند خويش امير الجيوش متکی مى‏ گشت. با ملاحظه چنين وضعى، افضل دختر خود را به عقد ازدواج مستعلى در آورد و چون مستنصر در گذشت،‏ او داماد خودش مستعلی را به خلافت فاطمى برگزید. در پی این ماجرا نزار به [[اسكندريه]] گريخت و در آنجا قيام كرد، ولى زود دستگير شده و به قتل رسيد.<br>
<br>


فرقه «اسماعيليه» پس از امامت مستعلى از هم پاشيده شد و اسماعيليان مشرق از به رسميت شناختن خليفه جديد سرباز زدند و هواخواهى خود را از نزار و فرزندان او اعلام داشتند و ارتباط خويش را با سازمان فاطميان در قاهره قطع كردند. در سال 525 هجرى قمری پس از قتل الآمر پسر و جانشين مستعلى به دست طرفداران نزار،  بقيه اسماعيليان از پذیرش خليفه جديد امتناع ورزيدند و معتقد شدند كه  فرزند شيرخوار آمر به نام طيب كه گم شده بود،  امام غايب و منتظر است و پس از وى ديگر امامى نخواهد آمد.<br>
'''مستعلیه''' یا مستعلویه‏ از شاخه «[[اسماعیلیه]]» و پیروان مستعلی پسر مستنصر بودند. وی با برادرش ''نزار'' بر سر جانشینی [[خلافت]]، رقابت داشت.
<br>


در سال 567 هجرى قمری هنگامى كه العاضد آخرین بازمانده خليفه فاطمى در بستر مرگ افتاده بود، سردار كرد او [[صلاح الدين ايوبى]] كه در آن زمان فرمانرواى واقعى [[مصر]] محسوب مى ‏شد،  اجازه داد كه خطبه به نام [[خلفاى عباسى]] بخوانند و كتاب هاى كفرآميز اسماعيليان را جمع ‏آورى کرده سوزاندند. پس از دو قرن مصر دوباره به دست اهل تسنن افتاد امّا در سرزمين هاى ديگر،  فرقه اسماعيليه به دو شاخه عمده «نزاریه» و «مستعلویه» تقسيم شدند: «مستعلويان» كه هنوز در يمن و هند باقى هستند كه در سرزمين اخير به نام (بهره) معروف اند.<br>
== تاریخچه ==
<br>
در سال 478 هجری قمری، افضل پسر بدر الجمالی در حالی‌که فرمانده لشکر بود جانشین پدر شد با مسئله جدید انتخاب خلیفه‌ فاطمی از میان دو برادر مواجه شد. در یک طرف نزار قرار داشت که جوانی برومند بود و قبلا به ولایت‌عهدی برگزیده شده بود و در طرف دیگر مستعلی قرار داشت که بدون پشتیبان بود. در نتیجه اگر به خلافت می‌‏رسید، کاملا به حامی نیرومند خویش امیر‌الجیوش متکی می‌گشت. با ملاحظه چنین وضعی، افضل دختر خود را به عقد ازدواج مستعلی در‌آورد و چون مستنصر در گذشت، ‏او داماد خودش مستعلی را به خلافت فاطمی برگزید. در پی این ماجرا، نزار به [[اسكندريه|اسکندریه]] گریخت و در آن‌جا قیام کرد، ولی زود دستگیر شد و به قتل رسید.<br>


مستعلويه در اوایل قرن یازدهم میلادی به تدريج از مصر به دو كشور [[يمن]] و [[هند]] مهاجرت كردند. اکنون در هند و در ايالت گجرات، بيش از دويست و شصت هزار مستعلوى با عنوان بهره که به زبان گجراتی یعنی بازرگان اقامت دارند  <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 409 با ویرایش و اصلاح جملات</ref> <ref>بدوی عبد الرحمن،  مذاهب الاسلاميين، بیروت، دو جلدی، سال  73- 1971 میلادی، ج 2 ص 352- 356.</ref> <ref>برنارد لوئیس،  فدائيان اسماعيلى،  ترجمه فریدون بدره ای، نشر بنیاد فرهنگ ایران،  سال 1348 شمسی، ص 49- 55.</ref> <ref>محمد کامل حسین،  طائفه الاسماعيليه، قاهره، سال 1959 میلادی، ص 46- 61.</ref>
فرقه «اسماعیلیه» پس از امامت مستعلی از هم پاشید و اسماعیلیان مشرق از به رسمیت شناختن خلیفه جدید سرباز زدند و هواخواهی خود را از نزار و فرزندان او اعلام داشتند و ارتباط خویش را با سازمان فاطمیان در [[قاهره]] قطع کردند. در سال 525 هجری قمری پس از قتل الآمر، پسر و جانشین مستعلی به دست طرفداران نزار، بقیه اسماعیلیان از پذیرش خلیفه جدید امتناع ورزیدند و معتقد شدند که فرزند شیرخوار الآمر به نام طیب که گم شده بود، امام غایب و منتظر است و پس از وی دیگر امامی نخواهد آمد.<br>
<ref>پطروشفسکی، اسلام در ايران،  ترجمه کریم کشاورز، ص 320</ref>.


=پانویس=
در سال 567 هجری قمری هنگامی که العاضد آخرین بازمانده خلیفه فاطمی در بستر مرگ افتاده بود، سردار کُرد او [[صلاح الدين ايوبى|صلاح‌الدین ایوبی]] که در آن زمان فرمانروای واقعی [[مصر]] محسوب می ‏شد، اجازه داد که خطبه به نام [[خلفاى عباسى|خلفای عباسی]] خوانده و کتاب‌های اسماعیلیان جمع‌‏آوری و سوزانده شود. پس از دو قرن [[مصر]] دوباره به دست [[اهل سنت و جماعت]] افتاد امّا در سرزمین‌های دیگر، فرقه اسماعیلیه به دو شاخه عمده «نزاریه» و «مستعلویه» تقسیم شدند. «مستعلویان» هنوز در [[یمن]] و [[هند]] باقی هستند و در هند به نام (بهره) معروف‌‌اند.<br> 


[[رده: کلام ]]
مستعلویه در اوایل قرن یازدهم میلادی به‌تدریج از مصر به دو کشور [[يمن|یمن]] و [[هند]] مهاجرت کردند. اکنون در هند و در ایالت گجرات، بیش از دویست و شصت هزار مستعلوی با عنوان بهره که به زبان گجراتی به معنای بازرگان است اقامت دارند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 409 با ویرایش و اصلاح جملات</ref> <ref>بدوی عبد الرحمن، مذاهب الاسلاميين، بیروت، دو جلدی، سال 73- 1971 میلادی، ج 2 ص 352- 356.</ref> <ref>برنارد لوئیس، فدائيان اسماعيلى، ترجمه فریدون بدره ای، نشر بنیاد فرهنگ ایران، سال 1348 شمسی، ص 49- 55.</ref> <ref>محمد کامل حسین، طائفه الاسماعيليه، قاهره، سال 1959 میلادی، ص 46- 61.</ref>
[[رده: فرق و مذاهب کلامی ]]
<ref>پطروشفسکی، اسلام در ايران، ترجمه کریم کشاورز، ص 320</ref>.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۰۹

مستعلیه( مستعلویه)
ناممستعلیه
نام رایجمستعلیه
قرن شکل گیریق 5 هجری قمری
موسسمستعلی پسر منتصر از اسماعیلیان


مستعلیه یا مستعلویه‏ از شاخه «اسماعیلیه» و پیروان مستعلی پسر مستنصر بودند. وی با برادرش نزار بر سر جانشینی خلافت، رقابت داشت.

تاریخچه

در سال 478 هجری قمری، افضل پسر بدر الجمالی در حالی‌که فرمانده لشکر بود جانشین پدر شد با مسئله جدید انتخاب خلیفه‌ فاطمی از میان دو برادر مواجه شد. در یک طرف نزار قرار داشت که جوانی برومند بود و قبلا به ولایت‌عهدی برگزیده شده بود و در طرف دیگر مستعلی قرار داشت که بدون پشتیبان بود. در نتیجه اگر به خلافت می‌‏رسید، کاملا به حامی نیرومند خویش امیر‌الجیوش متکی می‌گشت. با ملاحظه چنین وضعی، افضل دختر خود را به عقد ازدواج مستعلی در‌آورد و چون مستنصر در گذشت، ‏او داماد خودش مستعلی را به خلافت فاطمی برگزید. در پی این ماجرا، نزار به اسکندریه گریخت و در آن‌جا قیام کرد، ولی زود دستگیر شد و به قتل رسید.

فرقه «اسماعیلیه» پس از امامت مستعلی از هم پاشید و اسماعیلیان مشرق از به رسمیت شناختن خلیفه جدید سرباز زدند و هواخواهی خود را از نزار و فرزندان او اعلام داشتند و ارتباط خویش را با سازمان فاطمیان در قاهره قطع کردند. در سال 525 هجری قمری پس از قتل الآمر، پسر و جانشین مستعلی به دست طرفداران نزار، بقیه اسماعیلیان از پذیرش خلیفه جدید امتناع ورزیدند و معتقد شدند که فرزند شیرخوار الآمر به نام طیب که گم شده بود، امام غایب و منتظر است و پس از وی دیگر امامی نخواهد آمد.

در سال 567 هجری قمری هنگامی که العاضد آخرین بازمانده خلیفه فاطمی در بستر مرگ افتاده بود، سردار کُرد او صلاح‌الدین ایوبی که در آن زمان فرمانروای واقعی مصر محسوب می ‏شد، اجازه داد که خطبه به نام خلفای عباسی خوانده و کتاب‌های اسماعیلیان جمع‌‏آوری و سوزانده شود. پس از دو قرن مصر دوباره به دست اهل سنت و جماعت افتاد امّا در سرزمین‌های دیگر، فرقه اسماعیلیه به دو شاخه عمده «نزاریه» و «مستعلویه» تقسیم شدند. «مستعلویان» هنوز در یمن و هند باقی هستند و در هند به نام (بهره) معروف‌‌اند.

مستعلویه در اوایل قرن یازدهم میلادی به‌تدریج از مصر به دو کشور یمن و هند مهاجرت کردند. اکنون در هند و در ایالت گجرات، بیش از دویست و شصت هزار مستعلوی با عنوان بهره که به زبان گجراتی به معنای بازرگان است اقامت دارند. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵].

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 409 با ویرایش و اصلاح جملات
  2. بدوی عبد الرحمن، مذاهب الاسلاميين، بیروت، دو جلدی، سال 73- 1971 میلادی، ج 2 ص 352- 356.
  3. برنارد لوئیس، فدائيان اسماعيلى، ترجمه فریدون بدره ای، نشر بنیاد فرهنگ ایران، سال 1348 شمسی، ص 49- 55.
  4. محمد کامل حسین، طائفه الاسماعيليه، قاهره، سال 1959 میلادی، ص 46- 61.
  5. پطروشفسکی، اسلام در ايران، ترجمه کریم کشاورز، ص 320