مرداریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مرداریه‏''' یکی از شاخه‌های فرق «[[معتزله]]» و پیرو ابوموسی عیسی بن صَبیح بصری معروف به ابو‌موسى مردارند. وی به دلیل کثرت زهد و عبادت، به راهب معتزله معروف بود.  
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = مرداریه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری = ق  3
| مبدأ شکل گیری = بغداد
| موسس = ابوموسی عیسی‌بن‌صَبیح بصری
| عقیده = پیرو عقاید معتزله.
}}
 
'''مُرداریه‏''' یکی از شاخه‌های «[[معتزله]]» و پیرو ابوموسی عیسی‌بن‌صَبیح بصری معروف به ابو‌موسی مُردارند. وی به‌دلیل کثرت زهد و عبادت، به‌ راهب معتزله معروف بود.  


==اختلاف در نام==
==اختلاف در نام==
درباره نام این طایفه بین مورّخان اختلاف است. برخی <ref>مقريزى ج 2 ص 346</ref> <ref>مير سيّد شريف جرجانى میر سید شریف، شرح المواقف، ج 3 ص 284</ref> نام او را مزداریه نوشته‏‌اند و برخی دیگر <ref>گلدزيهر، مجله خاورشناسان آلمانى مجلد 65 ص 363</ref> ثابت کرده اند که «مرداریه» صحیح و منسوب به مردار است.  
درباره نام این طایفه بین مورّخان اختلاف است. برخی<ref>مقريزى، تقی الدین، ج 2 ص 346</ref><ref> جرجانى میرسید شریف، شرح المواقف، ج 3 ص 284</ref> نام او را مزداریه نوشته‏‌اند و برخی دیگر<ref>گلدزيهر، مجله خاورشناسان آلمانى مجلد 65 ص 363</ref> ثابت کرده‌اند که «مُرداریه» صحیح و منسوب به مُردار است.  


==شرح حال موسس==
==شرح حال موسس==
ابوموسی مردار یکی از بزرگان معتزله و شاگرد بشر بن معتمر بوده و به زهد و عبادت شاخته می‌شده است. اهل سنت با همه اختلافی که با معتزلیان دارند، وی را اهل دیانت دانسته‌اند. وى عقاید معتزلان را در بغداد منتشر می‌کرد و فصیح و نیکو بیان بود.
ابوموسی مُردار یکی از بزرگان معتزله و شاگرد بشر‌بن‌معتمر بوده و به‌زهد و عبادت شاخته می‌شده است. [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] با همه اختلافی که با معتزلیان دارند، وی را اهل دیانت دانسته‌اند. وی عقاید معتزله را در بغداد منتشر می‌کرد و فصیح و نیکو بیان بود.


==آراء و عقاید==
==آراء و عقاید==
وی آرای مخصوصی داشته تا آن جا که برخی به وی می‌گویند که اگر چنین است که تو می‌ گویی تنها تو و سه نفر دیگر وارد بهشت می‌شوید.  
ابوموسی آرای مخصوصی داشته تا آنجا که برخی به وی می‌گویند که اگر چنین است که تو می‌‌گویی، پس تنها تو و سه نفر دیگر وارد بهشت می‌شوید.  


===درباره قرآن===
===درباره قرآن===
وی مثل نظام معتقد بود که مردم می‌توانند کتابی همچون قرآن و حتی شیواتر از آن بیاورند.
وی مثل [[ابراهیم بن سیار نظام|نظّام]] معتقد بود که مردم می‌توانند کتابی همچون قرآن و حتی شیواتر از آن را بیاورند.


===همراهی با پادشاهان به کفر می‌انجامد===
===همراهی با پادشاهان به کفر می‌انجامد===
ابوموسی به دلیل پارسایی بیش از حدش معتقد بود که هر کسی با پادشاهان همراه شود کافر است و نه ارثی می‌برد و نه ارثی می‌گذارد.
ابوموسی به دلیل پارسایی بیش از حدش معتقد بود که هر کسی با پادشاهان همراه شود کافر است و نه ارثی می‌برد و نه ارثی می‌گذارد.


===خدا قادر بر افعال قبیح نیست===
===خداوند قادر بر افعال قبیح نیست===
مدعی بود که خداوند قادر نیست تا دروغ بگوید و اگر چنین کاری بکند در حقیقت خدای ستمگر و دروغگو شناخته می‌شود.
مدعی بود که خداوند قادر نیست تا دروغ بگوید و اگر چنین کاری بکند، در حقیقت خدای ستمگر و دروغ‌گو شناخته می‌شود.


===اعتقاد به افعال متولده===
===اعتقاد به افعال متولده===
مردار به افعال متولده اعتقاد داشت و بر همین اساس می‌گفت که صدور فعل از دو نفر بر سبیل تولد جایز است.
مردار به افعال متولده اعتقاد داشت و بر همین اساس می‌گفت که صدور فعل از دو نفر از راه تولد جایز است.


===خدا را نمی تون با چشم سر دید===
===خداوند را نمی‌تون با چشم سر دید===
وی معتقد بود که هر کسی بگوید که می‌شود خداوند را با چشم ظاهر دید، بدون شک کافر است و هر کسی هم در کفر او شک کند، او نیز کافر است.
وی معتقد بود که هر کسی بگوید که می‌شود خداوند را با چشم ظاهر دید، بدون شک کافر است و هر کسی هم در کفر او شک کند، کافر است.


===مقدرات فنا ناپذیر است===
===مقدرات، فنا‌ناپذیر است===
مقدرات الهی در نگاه وی فنا ناپذیر است.
مقدرات الهی در نگاه وی فنا ناپذیر است.


==چگونگی مرگ ابوموسی مردار==
==وصیت==
معتزلیان نقل کرده اند هنگامی که مرگ مردار فرا رسید، وصیت کرد که اموالش را صرف صدقه کنند و به ورثه ندهند. ابوالحسن خیاط متکلم معتزلی، ابوموسی مردار را در این کار معذور دانسته و می‌گوید که به نظر می‌رسد مالی که وی به دست آورده شبهه ناک و با حق مستمندان مخلوط بوده است.
معتزلیان نقل کرده‌اند هنگامی که مرگ مردار فرا رسید، وصیت کرد که اموالش را صرف صدقه کنند و به ورثه ندهند. ابوالحسن خیاط متکلم معتزلی، ابوموسی مردار را در این کار معذور دانسته و می‌گوید که به نظر می‌رسد مالی که وی به‌دست آورده شبهه‌ناک و با حق مستمندان مخلوط بوده است.
   
   
==سال وفات==
==سال وفات==
وی در سال 226 هجری قمری وفات یافته است. <ref>ذهبی سیر اعلام النبلاء، ج 9، ص 218</ref> ع<ref>سقلانی ابن حجر،  لسان المیزان، ج5، ص372</ref> <ref>ابن ندیم،  الفهرست، ص206</ref> <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 407 با ویرایش و اصلاح جملات</ref><ref>ابن خیاط،  الانتصار فى الرد على ابن الراوندى الملحد، با مقدمه و تعليقات دكتر ينبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، ص 81</ref>
ابوموسی مردار در سال 226 هجری قمری درگذشت<ref>ذهبی، شمس‌الدین،  سیر اعلام‌النبلاء، ج 9، ص 218</ref><ref>عسقلانی، ابن‌حجر، لسان‌المیزان، ج5، ص372</ref><ref>ابن‌ندیم، الفهرست، ص206</ref><ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 407 با ویرایش و اصلاح جملات</ref><ref>ابن‌خیاط، الانتصار فى الرد على ابن‌الراوندى، با مقدمه و تعليقات دكتر ينبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، ص 81</ref><ref>المنية و الامل، ص 164.</ref><ref>اسفرایینی شاهفور بن‌طاهر، التبصير فى‌الدين، تحقيق شيخ محمد زاهد بن‌الحسن‌الكوثرى، قاهره، سال 1940 میلادی، ص 47.</ref>.
<ref>المنية و الامل، ص 164.</ref><ref>اسفرایینی شاهفور بن طاهر،  التبصير فى الدين،  تحقيق شيخ محمد زاهد بن الحسن الكوثرى، قاهره، سال 1940 میلادی، ص 47.</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس}}


=پانویس=
{{فرق و مذاهب}}


[[رده: کلام ]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده: فرق و مذاهب]]  
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۴

مرداریه
قرن شکل گیریق 3
مبدأ شکل گیریبغداد
موسسابوموسی عیسی‌بن‌صَبیح بصری
عقیدهپیرو عقاید معتزله.

مُرداریه‏ یکی از شاخه‌های «معتزله» و پیرو ابوموسی عیسی‌بن‌صَبیح بصری معروف به ابو‌موسی مُردارند. وی به‌دلیل کثرت زهد و عبادت، به‌ راهب معتزله معروف بود.

اختلاف در نام

درباره نام این طایفه بین مورّخان اختلاف است. برخی[۱][۲] نام او را مزداریه نوشته‏‌اند و برخی دیگر[۳] ثابت کرده‌اند که «مُرداریه» صحیح و منسوب به مُردار است.

شرح حال موسس

ابوموسی مُردار یکی از بزرگان معتزله و شاگرد بشر‌بن‌معتمر بوده و به‌زهد و عبادت شاخته می‌شده است. اهل‌سنت با همه اختلافی که با معتزلیان دارند، وی را اهل دیانت دانسته‌اند. وی عقاید معتزله را در بغداد منتشر می‌کرد و فصیح و نیکو بیان بود.

آراء و عقاید

ابوموسی آرای مخصوصی داشته تا آنجا که برخی به وی می‌گویند که اگر چنین است که تو می‌‌گویی، پس تنها تو و سه نفر دیگر وارد بهشت می‌شوید.

درباره قرآن

وی مثل نظّام معتقد بود که مردم می‌توانند کتابی همچون قرآن و حتی شیواتر از آن را بیاورند.

همراهی با پادشاهان به کفر می‌انجامد

ابوموسی به دلیل پارسایی بیش از حدش معتقد بود که هر کسی با پادشاهان همراه شود کافر است و نه ارثی می‌برد و نه ارثی می‌گذارد.

خداوند قادر بر افعال قبیح نیست

مدعی بود که خداوند قادر نیست تا دروغ بگوید و اگر چنین کاری بکند، در حقیقت خدای ستمگر و دروغ‌گو شناخته می‌شود.

اعتقاد به افعال متولده

مردار به افعال متولده اعتقاد داشت و بر همین اساس می‌گفت که صدور فعل از دو نفر از راه تولد جایز است.

خداوند را نمی‌تون با چشم سر دید

وی معتقد بود که هر کسی بگوید که می‌شود خداوند را با چشم ظاهر دید، بدون شک کافر است و هر کسی هم در کفر او شک کند، کافر است.

مقدرات، فنا‌ناپذیر است

مقدرات الهی در نگاه وی فنا ناپذیر است.

وصیت

معتزلیان نقل کرده‌اند هنگامی که مرگ مردار فرا رسید، وصیت کرد که اموالش را صرف صدقه کنند و به ورثه ندهند. ابوالحسن خیاط متکلم معتزلی، ابوموسی مردار را در این کار معذور دانسته و می‌گوید که به نظر می‌رسد مالی که وی به‌دست آورده شبهه‌ناک و با حق مستمندان مخلوط بوده است.

سال وفات

ابوموسی مردار در سال 226 هجری قمری درگذشت[۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰].

پانویس

  1. مقريزى، تقی الدین، ج 2 ص 346
  2. جرجانى میرسید شریف، شرح المواقف، ج 3 ص 284
  3. گلدزيهر، مجله خاورشناسان آلمانى مجلد 65 ص 363
  4. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام‌النبلاء، ج 9، ص 218
  5. عسقلانی، ابن‌حجر، لسان‌المیزان، ج5، ص372
  6. ابن‌ندیم، الفهرست، ص206
  7. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 407 با ویرایش و اصلاح جملات
  8. ابن‌خیاط، الانتصار فى الرد على ابن‌الراوندى، با مقدمه و تعليقات دكتر ينبرگ سوئدى، مصر، سال 1925 میلادی، ص 81
  9. المنية و الامل، ص 164.
  10. اسفرایینی شاهفور بن‌طاهر، التبصير فى‌الدين، تحقيق شيخ محمد زاهد بن‌الحسن‌الكوثرى، قاهره، سال 1940 میلادی، ص 47.