ثقة الاسلامیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان = ثقة الاسلامیة | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایثقة الاسلامیةج = | |||
| تاریخ شکل گیری = 13 ق | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس =حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام | |||
| عقیده = پیرو تعالیم صوفیانه | |||
}} | |||
'''ثقة الاسلامیه''' از فرق «[[شیخیه]]» و پیرو «حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام» تبریزی (در گذشته در سال 1301 ه) هستند. | '''ثقة الاسلامیه''' از فرق «[[شیخیه]]» و پیرو «حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام» تبریزی (در گذشته در سال 1301 ه) هستند. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
وی از شاگردان [[سید کاظم رشتی|سیدکاظم رشتی]] و همدرس حاج محمد کریم خان کرمانی بود. او «[[رکن رابع|رکنرابع]]» را که | وی از شاگردان [[سید کاظم رشتی|سیدکاظم رشتی]] و همدرس حاج محمد کریم خان کرمانی بود. او «[[رکن رابع|رکنرابع]]» را که | ||
چهارمین اصل از اصول عقاید [[شیخیه کرمان]] و مطرح کننده آن محمد کریم خان کرمانی | چهارمین اصل از اصول عقاید [[شیخیه کرمان]] و مطرح کننده آن محمد کریم خان کرمانی است<ref>سید محمد حسین تهرانی، ''امام شناسی''، سال 1426 ق، ج 5، ص 178.</ref>، انکار کرد و او را لعن نمود.<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 269.</ref>. از این رو، آنان را بهطور مطلق «شیخیه» یا شیخیه ثقةالاسلامیه میگویند. | ||
پس از حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام، پسرش «میرزاموسی» و پس از او «میرزاعلی» معروف به «ثقةالاسلام دوم» یا شهید که در سال 1330 هجریقمری به جرم مشروطه خواهی به دست روسهای تزاری در تبریز به دار آویخته شد و بعد از وی برادرش «میرزامحمد» به ریاست این طایفه رسید. <ref> | پس از حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام، پسرش «میرزاموسی» و پس از او «میرزاعلی» معروف به «ثقةالاسلام دوم» یا شهید که در سال 1330 هجریقمری به جرم مشروطه خواهی به دست روسهای تزاری در تبریز به دار آویخته شد و بعد از وی برادرش «میرزامحمد» به ریاست این طایفه رسید.<ref> ''همان''، ص 130 با ویرایش و حذف و اضافات و اصلاح جملات.</ref><ref> جمعی از نویسندگان، ''دائرة المعارف تشیع''، ج 10، ص 191.</ref>. | ||
== معنای رکن رابع == | == معنای رکن رابع == | ||
رکن رابع یکی از اصول عقایدی شیخیه کرمان است. بر اساس این اعتقاد، در هر دورهای انسان کاملی وجود دارد که واسطه میان انسانها و [[امام زمان ( | رکن رابع یکی از اصول عقایدی شیخیه کرمان است. بر اساس این اعتقاد، در هر دورهای انسان کاملی وجود دارد که واسطه میان انسانها و [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف)]] است. به باور آنان، رکن رابع احکام شرعی را بدون واسطه از امام زمان دریافت میکند و در اختیار مردم قرار میدهد<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''، ص 269.</ref><ref> سید محمد حسین تهرانی، ''همان''.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۵۱
ثقة الاسلامیة | |
---|---|
![]() | |
موسس | حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام |
عقیده | پیرو تعالیم صوفیانه |
ثقة الاسلامیه از فرق «شیخیه» و پیرو «حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام» تبریزی (در گذشته در سال 1301 ه) هستند.
تاریخچه
وی از شاگردان سیدکاظم رشتی و همدرس حاج محمد کریم خان کرمانی بود. او «رکنرابع» را که چهارمین اصل از اصول عقاید شیخیه کرمان و مطرح کننده آن محمد کریم خان کرمانی است[۱]، انکار کرد و او را لعن نمود.[۲]. از این رو، آنان را بهطور مطلق «شیخیه» یا شیخیه ثقةالاسلامیه میگویند. پس از حاج میرزا شفیع ثقةالاسلام، پسرش «میرزاموسی» و پس از او «میرزاعلی» معروف به «ثقةالاسلام دوم» یا شهید که در سال 1330 هجریقمری به جرم مشروطه خواهی به دست روسهای تزاری در تبریز به دار آویخته شد و بعد از وی برادرش «میرزامحمد» به ریاست این طایفه رسید.[۳][۴].
معنای رکن رابع
رکن رابع یکی از اصول عقایدی شیخیه کرمان است. بر اساس این اعتقاد، در هر دورهای انسان کاملی وجود دارد که واسطه میان انسانها و امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) است. به باور آنان، رکن رابع احکام شرعی را بدون واسطه از امام زمان دریافت میکند و در اختیار مردم قرار میدهد[۵][۶].
پانویس
- ↑ سید محمد حسین تهرانی، امام شناسی، سال 1426 ق، ج 5، ص 178.
- ↑ محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 269.
- ↑ همان، ص 130 با ویرایش و حذف و اضافات و اصلاح جملات.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف تشیع، ج 10، ص 191.
- ↑ محمد جواد مشکور، همان، ص 269.
- ↑ سید محمد حسین تهرانی، همان.