صلتیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←عقاید) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| مبدأ شکل گیری = | | مبدأ شکل گیری = | ||
| موسس =صلتبنعثمان | | موسس =صلتبنعثمان | ||
| عقیده =صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا تا به بلوغ نرسند، شایسته | | عقیده =صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا تا به بلوغ نرسند، شایسته قضاوت نخواهند بود. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== شرح حال == | == شرح حال == | ||
[[ابن اثیر|ابن اثیر]] در | [[ابن اثیر|ابن اثیر]] در «الّلباب» نام او را عثمانبنابیالصلت خواندهاست. [[میرسیدشریف جرجانی|میرسیدشریف جرجانی]] در «شرحالمواقف» نام او را عثمانبنابیالصلت و به قولی صلتبنصامت آورده است. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== عقاید == | == عقاید == | ||
صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا آنها تا به بلوغ نرسند، شایسته پذیرفتن اسلام نخواهند بود.<ref>مشکور، محمد | صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا آنها تا به بلوغ نرسند، شایسته قضاوت و پذیرفتن [[اسلام]] نخواهند بود.<ref>مشکور، محمد جواد، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، ص 303 با اندک ویرایش</ref>،<ref>بغدادی عبدالقاهر، ''الفرق بینالفرق''، به اهتمام محمد زاهدبن حسنالکوثری، چاپ قاهره؛ سال 1948 میلادی، ص 58</ref><ref>شهرستانی عبدالکریم، ''الملل و النحل''، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانی؛ با تصحیح سید محمد رضا جلالی نائینی، چاپ تهران، سال 1321 هجری شمسی، ص 116.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۹
صلتیه | |
---|---|
نام | صلتیه |
موسس | صلتبنعثمان |
عقیده | صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا تا به بلوغ نرسند، شایسته قضاوت نخواهند بود. |
صلتیه پیروان مردی به نام صلتبنعثمان بودند. برخی او را صلتبن ابیالصلت خواندهاند.
شرح حال
ابن اثیر در «الّلباب» نام او را عثمانبنابیالصلت خواندهاست. میرسیدشریف جرجانی در «شرحالمواقف» نام او را عثمانبنابیالصلت و به قولی صلتبنصامت آورده است.
پیشینه
وی از طایفه «عجارده» بود.
عقاید
صلتبنعثمان معتقد بود که هرگاه مردی سخن ما را بپذیرد و مسلمان شود، با وی دوست میشویم، ولی از کودکان او بیزاری میجوییم، زیرا آنها تا به بلوغ نرسند، شایسته قضاوت و پذیرفتن اسلام نخواهند بود.[۱]،[۲][۳].
پانویس
- ↑ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، ص 303 با اندک ویرایش
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بینالفرق، به اهتمام محمد زاهدبن حسنالکوثری، چاپ قاهره؛ سال 1948 میلادی، ص 58
- ↑ شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانی؛ با تصحیح سید محمد رضا جلالی نائینی، چاپ تهران، سال 1321 هجری شمسی، ص 116.