توحید الهیه (آیین اکبریه): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلالالدین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان =توحید الهیه( آیین اکبریه) | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام =توحید الهیه( آیین اکبریه) | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = قرن شانزدهم میلادی | |||
| مبدأ شکل گیری =هندوستان | |||
| موسس = ابوالفتح جلالالدین محمداکبر | |||
| عقیده = انحراف از عقاید دینی | |||
}} | |||
'''توحید الهیه''' یا آیین اکبریه مذهب منسوب به ابوالفتح جلالالدین محمداکبر سومین پادشاه [[سلسله گورکانیان|گورکانی]] [[هند]] است. | |||
== شرح حال موسس == | |||
جلالالدین محمداکبر در سال 1542 میلادی در «امرکت» از بلاد سند متولد شد و در 14 فوریه سال 1556 میلادی در پنجاب تاجگذاری کرد و در 16 اکتبر سال 1605 میلادی درگذشت و تخت سلطنت را به پسرش جهانگیر داد. وی فرزند همایون پسر بابر و مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخاحمد جام ژندهپیل بود و مدت نیمقرن بر سراسر [[هند]] حکومت کرد و سیاست و دلیری را با تفکر و متانت در هم آمیخت. | |||
وی در عمر طولانی خود، توفیق سوادآموزی نیافت و خواندن و نوشتن نمیدانست، ولی ذهنی وقاد و هوشی فراوان داشت. وی قوانین ظالمانه را از هندوان و طبقهای که نجس (پاریا) خوانده میشدند برداشت و نخستین کسی بود که پیش از [[گاندی|گاندی]] آن طبقه را با طبقه دیگر برابر کرد. وی با این که مسلمان و مسلمان زاده بود اما با زنی راجهپوتی از هندوان ازدواج کرد و عجیب تر این که قرص خورشید را قبله گاه همه پیروان خود قرار داد. | |||
او دومین پادشاهی است که پس از آمون هوتپ چهارم (1375- 1358 قبل از میلاد مسیح) از فراعنه شهر «تب» در مصر باستان از میان هزاران خدایان گوناگون تنها قرص خورشید را که آتون نام داشت به خدایی برگزید و خود را به نام اخناتون یعنی دوستدار آتون (خورشید) ملقب کرد. | |||
گفتهاند که برانگیزنده این فکر اتحاد ادیان و صلح کل نغمه ای بود که وی از رامشگری هندی به نام «هاریداسا» شنیده بود و این آواز دل انگیز او را به چنین تفکری برانگیخت<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 باویرایش محدود.</ref>. | |||
== | == تلاش تقریب گونه موسس == | ||
این پادشاه در سال 975 هجری برای نزدیکتر کردن دلهای مردم سرزمین خویش به یکدیگر؛ از برهمنان گرفته تا سیکها و صوفیان تا جوکیان و از بودائیان تا زرتشتیان و از سنیان تا شیعیان به منظور برانداختن ریشه دشمنیها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور هند، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل به راهنمایی بعضی از وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون شیخ مبارک تاگوری و دو فرزندش ابوالفیض و ابوالفضل علامی و ملا احمد تهتهی (تتوی) و دیگران، مذهبی ابداع کرد و آن را توحید الهی نام نهاد. بدیهی است جمعی از علمای اسلام و دیگر ادیان به مخالفت او برخاستند، اما اکبر مخالفان را از میان برداشت. | |||
موافقان نیز او را «صاحب ملکه اجتهاد» و ظلالله دانسته، اطاعت وی را تالی اطاعت امر الهی و واجب شرعی و فرض عینی پنداشتند. | |||
آنگاه در یکی از روزهای جمعه سال دوازدهم جلوس خود در شهر فتح پورسیگری، اکبر پس از نماز جمعه در مسجد جامع بر منبر رفت و در برابر مردم خود را مظهر نام الهی و امام مفترض الطاعة اعلام کرد و این اشعار را که ابوالفیض «فیض دکنی» سروده بود، خواند. | |||
خداوندی که ما را خسروی داد دل دانا و بازوی قوی داد | |||
به عدل و داد ما را رهنمون کرد به جز عدل از خیال ما برون کرد | |||
بود وصفش ز حد فهم برتر تعالی شانه الله اکبر | |||
بود | سپس دستور داد تا در هر شب جمعه علما و مشایخ اسلام شیعه و سنی، کشیشان، یسوعیان، احبار یهود، موبدان زرتشتی، پاندیتهای برهمن حتی ملحدان، دهریان و طبیعیا، با آزادی کامل در چهار ایوانی که به همین قصد در قصر خود بنا کرده بود با یکدیگر به بحث و استدلال بنشینند و خود نیز در بحثها شرکت میجست و داوری میکرد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 | ||
با ویرایش محدود.</ref>. | |||
سپس | == اقدامات موسس == | ||
با ویرایش محدود.</ref> | موسس فرقه قانون «جزیه» را از هندوان برداشت و هندوان و مسلمانان را از این لحاظ برابر دانست. | ||
آزار حیوانات و کشتن گاو را نیز بر اساس مذهب برهمنان هند ممنوع کرد. سپس مقرر کرد که جمعی از دانشمندان به ترجمه کتب علمی و فلسفی هند بپردازند، از این جهت کتاب مهابهاراتا و رامیانه و کتبی دیگر به فارسی برگردانده شد. | |||
اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتی قایل شده بود بدین گونه که به مناسبت نام وی که جلالالدین محمد اکبر بود و مذهب وی که (العیاذ بالله) او را هم طراز حق تعالی قرار میداد و طرفداران این مذهب در حضور پادشاه به جای سلام میگفتند: «الله اکبر» و دیگران پاسخ میدادند جل جلاله! | |||
ابوالفضل علامی از دانشمندان آن روزگار و مؤلف «آیین اکبری» پا را از این حد فراتر گذاشت و گفت: | |||
شاه دین اکبر محمد آن که از جاه و جلال گر نبودی کفر، میگفتم خدای دیگری است<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 | |||
با ویرایش محدود.</ref>. | |||
بخشنامه و دستورالعملی را که محمد جلالالدین اکبر، امر به اشاعه آن مذهب در هند کرد، در کتاب «دبستان المذاهب» نوشته شده است<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.</ref>. | |||
== | == سرانجام آیین توحیدیه و موسس == | ||
مذهب او پس از مرگ وی دیری نپائید و جانشین وی جهانگیر آن را از میان برداشت. آرامگاه او باغ و بنای مجللی در سکندرا، در فاصله هفت کیلومتری شهر اگره هند است، که مشتمل بر سر در معظمی و باغی وسیع و رواقی به سبک ایرانی و مقبرهای به سبک هندی که اشعاری از شاعری به نام عبدالحق قاسم شیرازی برگرد آن با خطی خوش نوشته شده است<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.</ref>. | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۳
توحید الهیه( آیین اکبریه) | |
---|---|
نام | توحید الهیه( آیین اکبریه) |
قرن شکل گیری | قرن شانزدهم میلادی |
مبدأ شکل گیری | هندوستان |
موسس | ابوالفتح جلالالدین محمداکبر |
عقیده | انحراف از عقاید دینی |
توحید الهیه یا آیین اکبریه مذهب منسوب به ابوالفتح جلالالدین محمداکبر سومین پادشاه گورکانی هند است.
شرح حال موسس
جلالالدین محمداکبر در سال 1542 میلادی در «امرکت» از بلاد سند متولد شد و در 14 فوریه سال 1556 میلادی در پنجاب تاجگذاری کرد و در 16 اکتبر سال 1605 میلادی درگذشت و تخت سلطنت را به پسرش جهانگیر داد. وی فرزند همایون پسر بابر و مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخاحمد جام ژندهپیل بود و مدت نیمقرن بر سراسر هند حکومت کرد و سیاست و دلیری را با تفکر و متانت در هم آمیخت. وی در عمر طولانی خود، توفیق سوادآموزی نیافت و خواندن و نوشتن نمیدانست، ولی ذهنی وقاد و هوشی فراوان داشت. وی قوانین ظالمانه را از هندوان و طبقهای که نجس (پاریا) خوانده میشدند برداشت و نخستین کسی بود که پیش از گاندی آن طبقه را با طبقه دیگر برابر کرد. وی با این که مسلمان و مسلمان زاده بود اما با زنی راجهپوتی از هندوان ازدواج کرد و عجیب تر این که قرص خورشید را قبله گاه همه پیروان خود قرار داد. او دومین پادشاهی است که پس از آمون هوتپ چهارم (1375- 1358 قبل از میلاد مسیح) از فراعنه شهر «تب» در مصر باستان از میان هزاران خدایان گوناگون تنها قرص خورشید را که آتون نام داشت به خدایی برگزید و خود را به نام اخناتون یعنی دوستدار آتون (خورشید) ملقب کرد. گفتهاند که برانگیزنده این فکر اتحاد ادیان و صلح کل نغمه ای بود که وی از رامشگری هندی به نام «هاریداسا» شنیده بود و این آواز دل انگیز او را به چنین تفکری برانگیخت[۱].
تلاش تقریب گونه موسس
این پادشاه در سال 975 هجری برای نزدیکتر کردن دلهای مردم سرزمین خویش به یکدیگر؛ از برهمنان گرفته تا سیکها و صوفیان تا جوکیان و از بودائیان تا زرتشتیان و از سنیان تا شیعیان به منظور برانداختن ریشه دشمنیها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور هند، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل به راهنمایی بعضی از وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون شیخ مبارک تاگوری و دو فرزندش ابوالفیض و ابوالفضل علامی و ملا احمد تهتهی (تتوی) و دیگران، مذهبی ابداع کرد و آن را توحید الهی نام نهاد. بدیهی است جمعی از علمای اسلام و دیگر ادیان به مخالفت او برخاستند، اما اکبر مخالفان را از میان برداشت. موافقان نیز او را «صاحب ملکه اجتهاد» و ظلالله دانسته، اطاعت وی را تالی اطاعت امر الهی و واجب شرعی و فرض عینی پنداشتند. آنگاه در یکی از روزهای جمعه سال دوازدهم جلوس خود در شهر فتح پورسیگری، اکبر پس از نماز جمعه در مسجد جامع بر منبر رفت و در برابر مردم خود را مظهر نام الهی و امام مفترض الطاعة اعلام کرد و این اشعار را که ابوالفیض «فیض دکنی» سروده بود، خواند.
خداوندی که ما را خسروی داد دل دانا و بازوی قوی داد
به عدل و داد ما را رهنمون کرد به جز عدل از خیال ما برون کرد
بود وصفش ز حد فهم برتر تعالی شانه الله اکبر
سپس دستور داد تا در هر شب جمعه علما و مشایخ اسلام شیعه و سنی، کشیشان، یسوعیان، احبار یهود، موبدان زرتشتی، پاندیتهای برهمن حتی ملحدان، دهریان و طبیعیا، با آزادی کامل در چهار ایوانی که به همین قصد در قصر خود بنا کرده بود با یکدیگر به بحث و استدلال بنشینند و خود نیز در بحثها شرکت میجست و داوری میکرد[۲].
اقدامات موسس
موسس فرقه قانون «جزیه» را از هندوان برداشت و هندوان و مسلمانان را از این لحاظ برابر دانست. آزار حیوانات و کشتن گاو را نیز بر اساس مذهب برهمنان هند ممنوع کرد. سپس مقرر کرد که جمعی از دانشمندان به ترجمه کتب علمی و فلسفی هند بپردازند، از این جهت کتاب مهابهاراتا و رامیانه و کتبی دیگر به فارسی برگردانده شد. اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتی قایل شده بود بدین گونه که به مناسبت نام وی که جلالالدین محمد اکبر بود و مذهب وی که (العیاذ بالله) او را هم طراز حق تعالی قرار میداد و طرفداران این مذهب در حضور پادشاه به جای سلام میگفتند: «الله اکبر» و دیگران پاسخ میدادند جل جلاله! ابوالفضل علامی از دانشمندان آن روزگار و مؤلف «آیین اکبری» پا را از این حد فراتر گذاشت و گفت: شاه دین اکبر محمد آن که از جاه و جلال گر نبودی کفر، میگفتم خدای دیگری است[۳]. بخشنامه و دستورالعملی را که محمد جلالالدین اکبر، امر به اشاعه آن مذهب در هند کرد، در کتاب «دبستان المذاهب» نوشته شده است[۴].
سرانجام آیین توحیدیه و موسس
مذهب او پس از مرگ وی دیری نپائید و جانشین وی جهانگیر آن را از میان برداشت. آرامگاه او باغ و بنای مجللی در سکندرا، در فاصله هفت کیلومتری شهر اگره هند است، که مشتمل بر سر در معظمی و باغی وسیع و رواقی به سبک ایرانی و مقبرهای به سبک هندی که اشعاری از شاعری به نام عبدالحق قاسم شیرازی برگرد آن با خطی خوش نوشته شده است[۵].
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 باویرایش محدود.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 126 با ویرایش محدود.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 127 با ویرایش محدود.