اطرافیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'رده: مذاهب کلامی ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''اطرافیه''' فرقه‌اى از «[[عجارده]]» از فرق «[[خوارج]] اند». رئیس آن ها  فردی به نام غالب بن شاذاک معرفی شده است.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = اطرافیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =اطرافیه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =غالب‌بن‌شاذاک
| عقیده =پیرو خوارج
}}
'''اطرافیه''' شاخه‌ای از «[[عجارده]]» از فرقه [[خوارج]]<nowiki/>‌اند. رئیس آنها فردی به نام [[غالب بن شاذاک|غالب بن شاذاک]] است.


==تاریخچه و عقاید==
== تاریخچه و عقاید ==
این فرقه در ابتدا پیرو مذهب حمزه بن آذرک خارجى بودند و در ادامه به آن مذهب چیزى افزوده معتقد شدند که مردم اطراف بلاد اسلام در ترک آنچه را که از شریعت نمى ‏شناسند و در امر دین از روى عقل رفتار مى‌کنند، معذورند. در تعریفی دیگر آمده است که اطرافیه فرقه ای است که اصحاب اطراف را نسبت به آن دسته از امور شریعت که برای ایشان نامعلوم است معذور می‌دانند. ظاهراً مراد از «اصحاب اطراف» در کلام ایشان بدویان است. اطرافیه واجبات عقلى را مانند «[[قدریه|قدریه]]» ثابت می‌دانند.<ref>ر. ک. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64 با ویرایش.</ref> همچنین این گروه در اصول با [[اهل سنت]] موافق هستند. توجه به این نکته لازم است که اگر امور شریعت را به معنای فروع احکام گرفتیم می‌توان گفت تقابل این گروه با اهل سنت همانند تقابل معلومیه و مجهولیه در [[اصول عقاید]] است.<ref>ر.ک. فخر رازی، اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص53</ref> <ref> رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص43</ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل،، ج1، ص117</ref> <ref> آملی شمس الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج2، ص 274</ref>
این فرقه در ابتدا پیرو مذهب [[حمزة بن آذرک|حمزة‌ بن آذرک]] خارجی بودند و در ادامه به آن مذهب چیزی افزوده معتقد شدند که مردم اطراف بلاد [[اسلام]] در ترک آنچه را که از [[شریعت]] نمی‌‏شناسند و در امر دین از روی [[عقل]] رفتار می‌کنند، معذورند. در تعریفی دیگر آمده است که اطرافیه فرقه‌ای است که اصحاب‌ اطراف را راجع به آن دسته از امور شریعت که برای ایشان نامعلوم است، معذور می‌دانند. ظاهراً مراد از «اصحاب‌ اطراف» در کلام ایشان، بدویان هستند. اطرافیه واجبات‌ عقلی را مانند «[[قدریه|قدریه]]» ثابت می‌دانند.<ref>ر. ک. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64 با ویرایش.</ref> همچنین این گروه در اصول با [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] موافق هستند. توجه به این نکته لازم است که اگر امور شریعت را به معنای فروع احکام بدانیم، می‌توان گفت تقابل این گروه با اهل‌ سنت، همانند تقابل فرقه‌های [[معلومیه]] و [[مجهولیه]] در [[اصول‌عقاید|اصول‌ عقاید]] است<ref>ر. ک. فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ص53</ref><ref> رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص43</ref><ref> شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص117</ref><ref> آملی شمس‌الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس‌العیون، ج2، ص 274</ref>.


==پانویس==
== پانویس ==  
{{پانویس}}


<references />
{{فرق و مذاهب}}


[[رده: فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده: کلام ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۹

اطرافیه
ناماطرافیه
موسسغالب‌بن‌شاذاک
عقیدهپیرو خوارج

اطرافیه شاخه‌ای از «عجارده» از فرقه خوارج‌اند. رئیس آنها فردی به نام غالب بن شاذاک است.

تاریخچه و عقاید

این فرقه در ابتدا پیرو مذهب حمزة‌ بن آذرک خارجی بودند و در ادامه به آن مذهب چیزی افزوده معتقد شدند که مردم اطراف بلاد اسلام در ترک آنچه را که از شریعت نمی‌‏شناسند و در امر دین از روی عقل رفتار می‌کنند، معذورند. در تعریفی دیگر آمده است که اطرافیه فرقه‌ای است که اصحاب‌ اطراف را راجع به آن دسته از امور شریعت که برای ایشان نامعلوم است، معذور می‌دانند. ظاهراً مراد از «اصحاب‌ اطراف» در کلام ایشان، بدویان هستند. اطرافیه واجبات‌ عقلی را مانند «قدریه» ثابت می‌دانند.[۱] همچنین این گروه در اصول با اهل‌سنت موافق هستند. توجه به این نکته لازم است که اگر امور شریعت را به معنای فروع احکام بدانیم، می‌توان گفت تقابل این گروه با اهل‌ سنت، همانند تقابل فرقه‌های معلومیه و مجهولیه در اصول‌ عقاید است[۲][۳][۴][۵].

پانویس

  1. ر. ک. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64 با ویرایش.
  2. ر. ک. فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ص53
  3. رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص43
  4. شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص117
  5. آملی شمس‌الدین محمد، نفائس الفنون فی عرایس‌العیون، ج2، ص 274