سلیمانیه (زیدیه): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌وحدت
    خط ۳۷: خط ۳۷:


    === بداء  و تقیه ===
    === بداء  و تقیه ===
    سلیمان در مسأله «[[بداء]]» و «[[تقیه]]» [[امامیه]] را مورد انتقاد و طعن قرار داد و می‌گفت شرط نیست که [[ائمه|امام]] از نظر علم افضل امت باشد، بلکه همان مقدار که بتواند جامعه اسلامی و مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد و  آگاه به حلال و حرام باشد<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''، ص 234 با ویرایش</ref>.
    سلیمان در مسأله «[[بداء]]» و «[[تقیه]]» [[امامیه]] را مورد انتقاد و طعن قرار داد و می‌گفت شرط نیست که [[ائمه|امام]] از نظر علم افضل امت باشد، بلکه همان مقدار که بتواند جامعه اسلامی و مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد و  آگاه به حلال و حرام باشد<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref>.


    == پانویس ==
    == پانویس ==

    نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۱۶

    سلیمانیه
    نامسلیمانیه
    موسسسلیمان‌بن‌جریر
    عقیدهاصول اندیشه‌های سلیمانیه با دیگر فرقه‌های زیدیه اختلاف چندانی ندارد. 1. در باره مسئله خلافت حضرت علی را بر حق می‌دانستند اما خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بودند و می‌گفتند اگر خطایی رخ داده اجتهادی بوده.2. انسان قبل از انجام فعل دارای استطاعت و جزئی از وجود مستطیع است. 3. در مسأله بداء و تقیه امامیه را مورد انتقاد و طعن قرار داده می‌گفتند شرط نیست که امام از نظر علم افضل امت باشد، بلکه همان مقدار که بتواند جامعه اسلامی و مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد و آگاه به حلال و حرام باشد.

    سلیمانیه‏ یا جریریّه از پیروان سلیمان‌بن‌جریر از فرق «زیدیه»‏‌اند. ابن‌اثیر سُلَیمانی را به ضم سین، فتح لام و سکون یاء ضبط کرده است[۱].

    وجه انتساب

    ایشان از آن جهت سلیمانیه نامیده شدند که از متکلم معروف، سلیمان‌بن‌جریر رقی پیروی می‌کردند[۲]،[۳]،[۴]،[۵].

    شرح حال

    سلیمان‌بن‌جریر رقی پایه‌گذار فرقه سلیمانیه یا جریریه است[۶]،[۷]، او از علمای کلامی زیدیه و نیز از فقها بود.[۸]،[۹]. این شخصیت، مردم را تشویق می‌کرد تا به مکتب زیدیه در آیند.[۱۰]. علاوه، وی مناظراتی با هشام بن حکم در مجلس متکلمین در محضر هارون داشته است.[۱۱]. سلیمان از کسانی بود که برای دربار هارون عباسی خدماتی شایسته‌ای انجام داد. از سابقه اعمال و اعتقادات این شخص به‌دست می‌آید که وی در اعتقاد زیدی ولی در عمل عباسی بوده و با امامیه رابطه‌ای جز همراه با بغض و عناد نداشته است[۱۲].

    تاریخ تاسیس فرقه

    این فرقه در دوره حکومت منصور دوانیقی تاسیس شد[۱۳].

    اصول اعتقادی

    اصول اندیشه‌های سلیمانیه با دیگر فرقه‌های زیدیه اختلاف چندانی ندارد.

    خلافت

    سلیمانیه عقیده داشتند هرچند علی (‌علیه‌السّلام) برترین شخص برای خلافت پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) بوده است، با این حال خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفته بودند و می‌گفتند که اگر خطایی در‌این‌باره رخ داده باشد، اجتهادی بوده است. بر همین مبنا امامت مفضول یعنی خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و می‌گفتند که مسلمانان با این‌که در بیعت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) اصلح را ترک کردند، اما فاسق و کافر شمرده نمی‌شوند. سلیمانیه بر خلاف موضع مسالمت جویانه‌شان در موضوع خلافت ابوبکر و عمر، اما در برخورد با عثمان و خلافت وی او را سخت نکوهیدند و به کفر او و فسق طرفدارانش حکم کردند و علاوه عایشه، طلحه و زبیر را به دلیل جنگ با امام علی ‌(علیه‌السّلام)، کافر شمردند. همین موضع سبب شده است که اهل‌سنت، سلیمان‌بن‌جریر و پیروان او را تکفیر کنند[۱۴]،[۱۵].

    اسماء و صفات

    سلیمانیه در مسأله اسماء و صفات الهی معتقد بودند که خداوند عالِم است به علمی که آن علم نه خود اوست و نه غیر او، و علم او یک شئ است. آنان درباره قدرت، حیات و دیگر صفات نیز چنین عقیده ای داشتند[۱۶].

    استطاعت

    همچنین معتقد بودند که انسان قبل از انجام فعل دارای استطاعت و جزئی از وجود مستطیع است[۱۷].

    بداء و تقیه

    سلیمان در مسأله «بداء» و «تقیه» امامیه را مورد انتقاد و طعن قرار داد و می‌گفت شرط نیست که امام از نظر علم افضل امت باشد، بلکه همان مقدار که بتواند جامعه اسلامی و مسلمین را اداره کند کافی است و حتی لازم نیست که مجتهد و خبیر به مواقع اجتهاد و آگاه به حلال و حرام باشد[۱۸].

    پانویس

    1. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 2، ص 132.
    2. فخر رازی، اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، ص 62.
    3. محمدبن‌حسین رازی‌آبی، تبصرة العوام، ص 186.
    4. عباس اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص 186.
    5. محمد شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج 2، ص 276.
    6. علی بن الحسین المسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج ۱، ص ۴۳۹.
    7. عبدالکریم سمعانی، الانساب، ج ۷، ص ۱۹۹.
    8. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۳۲۵.
    9. احمد ابن قاسم صنعانی، البحر الزخار، ج ۱، ص ۱۵.
    10. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج ۱، ص ۳۲۵.
    11. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج ۱، ص ۲۳۵.
    12. علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۷۰.
    13. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص ۱۸۶.
    14. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 234، با ویرایش.
    15. حسین صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج 2، ص 101.
    16. همان.
    17. همان.
    18. محمد جواد مشکور، همان.