مطرفیه

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۹ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مطرفیه
ناممطرفیه
نام رایجمطرفیه
قرن شکل گیریق 5
موسسمطرف‌بن‌شهاب
عقیدهخداوند وقتی عناصر اربعه را خلق کرد، امور خلقت را به همان عناصر واگذارد و باقی اشیاء از همان عناصر آفریده شدند.

مطرفیه‏ از شاخه‌های مربوط به فرقه «زیدیه» و از پیروان مطرف‌بن‌شهاب بودند که در ادامه از فرقه مذکور جدا شده و در اصول دین عقایدی وارد کردند و نتیجه این عقاید موجب شد تا در نگاه زیدیه کافر به حساب آیند[۱] [۲].

پیدایش

در زمانی که مکتب زیدیه در یمن به افول گراییده بود، یکی از بزرگان این مکتب به نام مطرف‌بن‌شهاب‌بن‌عمرو متوفای 459 هجری قمری به دنیا آمد[۳]. ابن‌شهاب که در دوره حکومت صُلَیحیان (۴۳۹- ۵۴۷هـ. ق)[۴] زندگی می‌کرد و با توجه به عوامل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و استفاده از عقاید معتزله بغداد، خاصه آرای ابوالقاسم بلخی م ۳۱۹ هـ. ق عقاید جدید کلامی ارائه کرد[۵]. پیروان عقاید ابن‌شهاب که به مطرفیه مشهور بودند[۶]، پیش از احیاء مجدد زیدیه در سال ۵۳۲ هجری قمری، توانستند افکار و عقاید خود را در جامعه آن روز گسترش دهند[۷] در این زمان، علمای زیدیه به شدت مخالف ترویج چنین افکاری بودند و این مخالفت موجب شد تا در منابع زیدیه درباره مطرفیه اطلاعات چندانی وجود نداشته باشد.

محدوده جغرافیایی

مطرفیه فقط در جغرافیای یمن و در دوره زمانی محدودی شکل گرفت و بعدها از میان رفت[۸].

عقاید

مهم‌ترین دیدگاه مطرفیه نگاه خاص آنان به نوع جهان‌شناسی و فلسفه طبیعی و موضوعات مربوط به اعراض است. آنان معتقد بودند که خداوند وقتی عناصر اربعه را خلق کرد، امور خلقت را به همان عناصر واگذارد و باقی اشیاء از همان عناصر آفریده شدند و نتیجه این نوع نگرش، انکار و رد توحید در ربوبیت بود[۹]. این عناصر با یکدیگر در تضاد هستند و به واسطه تاثیر بر یکدیگر، موجب تغییر و احاله و استحاله می‌شوند. در نتیجه همه تغییرات جهان از طبایع اجسام حادث می‌شوند و خداوند در این تغییرات، دخالتی نمی‌کند. پس لزومی ندارد که خداوند را به صفاتی نظیر قادر، عالم، حی، سمیع و بصیر بخوانیم، زیرا که تدبیر عالم هستی و مدیریت اشیاء را به عناصر مذکور سپرده است[۱۰].

پانویس

  1. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 413 با ویرایش و اصلاح جملات.
  2. الیمانی یحیی بن مرتضی، المنية و الأمل فى شرح الملل و النحل، تحقيق محمد جواد مشكور، بيروت، 91
  3. حسین‌بن‌احمد العرشی، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام فی من تولی ملک الیمن من ملک و امام، نشر الثقافیة الدینیة، بی تا، ص۲۴.
  4. حسن سلیمان محمود، تاریخ الیمن السیاسی فی عصر الاسلامی، المجمع العلمی العراقی، چاپ اول، سال ۱۹۹۶ میلادی، ص۱۷۱.
  5. ویلفرد مادلونگ، مکتب‌ها و فرقه‌های اسلامی در سده‌های میانه، ترجمه جواد قاسمی، انتشارات آستان قدس، ص۲۷۳.
  6. علی محمد زید، تیارات معتزلة الیمن فی القرن السادس الهجری، صنعا: المرکز الفرنسی للدراسات الیمنیه، ۱۹۹۷م، ط۱، ص۶۵.
  7. حسین‌بن‌احمد‌العرشی، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام فی من تولی ملک الیمن من ملک و امام، (مکتبة الثقافیة الدینیة، بی تا)، ص۲۴.
  8. محمد بن محمد بن یحیی زبارة الحسنی، تاریخ الائمة الزیدیة فی الیمن حتی العصر الحدیث، تصحیح محمد زینهم، (قاهرة: مکتبه الثقافیة الدینیة، بی تا)، ص۹-۱۰.
  9. ویلفرد مادلونگ، مکتب ها و فرقه‌های اسلامی در سده‌های میانه، ترجمه جواد قاسمی، انتشارات آستان قدس رضوی، ص۲۷۵.
  10. علی محمد زید، تیارات معتزلة الیمن فی القرن السادس الهجری، صنعا، نشر المرکز الفرنسی للدراسات الیمنیه، سال ۱۹۹۷میلادی، چاپ اول، ص۲۵۹.