ابراهیمیه (پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابراهیمیه‏''' پیروان ابراهیم بن موسى بن جعفر هستند. وی نخست از داعیان محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به ابن طباطبا بود و پس از او مدعی پیشوایى در یمن شد.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = ابراهیمیه (پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر)
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری = قرن دوم هجری قمری
| مبدأ شکل گیری = کوفه عراق
| موسس = پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر
| عقیده = 
}}


==تاریخچه==
'''ابراهیمیه‏''' پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر هستند. وی نخست از داعیان محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به ابن طباطبا بود و پس از او مدعی پیشوایی در یمن شد.
محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به [[ابن طباطبا]]، پس از خروج از  [[کوفه]] و بیعت [[ابوالسرایا]] با وى  از جمله ساداتى را که از جانب خود به حکومت بعضى از بلاد اسلام فرستاد، ابراهیم بن موسى بن جعفر برادر [[علی بن موسی الرضا (امام هشتم شیعیان)|حضرت رضا (ع)]] بود. وی او را به ولایت [[یمن]] منصوب کرد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 13 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
[[سید مرتضی]] متکلم بزرگ و [[سید رضی]] گرد آورنده [[نهج البلاغه]] از نسل ایشان می‌باشد.<ref>اندلسی ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، نشر دار الکتب العلمیة، چاپ اول، سال 1403 قمری، ص 63</ref> به تصریح [[شیخ مفید]] و [[شیخ طبرسی،]] ابراهیم بن موسی  فردی شجاع و کریم بود. در نگاه [[علامه مجلسی]] نیز ابراهیم بن موسی فردی ممدوح بود.<ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404 هجری قمری، ج۴۸، ص۳۰۳</ref>


==قیام ابراهیم بن موسی==
== تاریخچه ==
محمد بن ابراهیم معروف به ابن طباطبا در سال ۱۹۸ هجری قمری قیام کرد. در این قیام، ابراهیم بن موسی به او پیوست. بعد از درگذشت ابن طباطبا، ابراهیم بن موسی به محمد بن محمد بن زید ملحق و از طرف او مامور شد تا یمن را تصرف کند.<ref>اصفهانی، علی بن حسین ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، نشر دار المعرفه، ص۴۳۵</ref>  <ref>دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۱.</ref> در نقل دیگری  هم  آمده است  که وقتی ابوالسرایا قیام کرد و کار وی و طالبیان در عراق بالا گرفت، در آن زمان ابراهیم بن موسی و جمعی از مردم خاندان وی در [[مکه]] بودند و چون خبر ابوالسرایا و طالبیان عراق به ابراهیم رسید، او با عده‌ای از خاندانش از مکه خارج شد و به سوی یمن رفت. در آن زمان شخصی به نام اسحاق بن موسی عباسی از طرف [[مامون]] حاکم یمن بود. وی چون از آمدن ابراهیم بن موسی به یمن و نزدیک شدن وی به صنعا با خبر شد، با همه سواره نظام و پیاده نظامی که در اختیار داشت به سوی [[نجدیه]] حرکت کرد و یمن را برای ابراهیم بن موسی خالی گذاشت، زیرا از نبرد با او نگران بود. زیرااز تجربه عموی خویش داود بن عیسی که در مکه و [[مدینه]] بود، استفاده کرده و همانند او عمل کرد و به سوی مکه رفت تا اینکه در منطقه مشاش اردو زد و می‌خواست وارد مکه شود، اما علویان مکه مانع وی ورود وی شدند. مادر اسحاق بن موسی که در مکه بود و از ترس علویان مخفی شده بود، مخفیانه به اردوگاه پسرش، پیوست. <ref>طبری ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک،بیروت، نشر دار التراث، سال 1387 قمری، چاپ دوم، ج۸، ص۵۳۶</ref>
محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به [[ابن طباطبا]]، پس از خروج از [[کوفه]] و بیعت [[ابوالسرایا]] با وی از جمله ساداتی را که از جانب خود به حکومت بعضی از بلاد اسلام فرستاد، ابراهیم بن موسی بن جعفر برادر [[علی بن موسی (رضا)|حضرت رضا (علیه‌السّلام)]] بود. وی او را به ولایت [[یمن]] منصوب کرد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 13 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>.


==چگونگی شکست ابراهیم بن موسی بن جعفر==
[[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی]] متکلم بزرگ و [[سید رضی]] گرد آورنده [[نهج‌ البلاغه (کتاب)|نهج‌البلاغه]] از نسل ایشان‌اند<ref>اندلسی ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، نشر دار الکتب العلمیة، چاپ اول، سال 1403 قمری، ص 63</ref>. به تصریح [[شیخ مفید]] و [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]]، ابراهیم بن موسی فردی شجاع و کریم بود. در نگاه [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز ابراهیم بن موسی فردی ممدوح بود<ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404 هجری قمری، ج۴۸، ص۳۰۳</ref>.
وقتی که ابوالسرایا کشته شد، حسن بن سهل به [[مدائن]] رفت و عبدالله بن سعید جرشی را به جنگ محمد بن حسن فرستاد و حمدویه بن علی بن عیسی بن ماهان را به یمن فرستاد که ابراهیم بن موسی بر آن تسلط داشت. ابراهیم همراه با یارانش با وی جنگید در حالی که از دو طرف کشته می شدند. در ادامه ابراهیم بن موسی از یمن به قصد مکه بیرون آمد و یزید بن محمد که حاکم مکه بود، برای جلوگیری از وی اطراف مکه خندق کند. ابراهیم به مکه رسید و یزید بن محمد و یاانش در برابر او ایستادند. ابراهیم بن موسی بعضی از یاران خود را فرستاد تا از طرف کوهستان داخل مکه شوند. بعد  از ورود ابراهیم به مکه و تصرف این شهر و اقامت در آن، یزید از آن شهر فرار کرد.
در همان سال بود که مامون امام رضا (علیه‌السّلام) را از مدینه به خراسان آورد. مامون در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال ۲۰۱ به ولیعهدی پس از خود با وی بیعت کرد و مردم را به جای سیاه پوشی، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (علیه‌السّلام) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و سکه دینار و درهم را به نام آن حضرت زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی که عامل مامون در بصره بود و از پوشیدن لباس سبز امتناع کرد و آن را نقض بیعت معرفی و نافرمانی اش را آشکار کرد. مامون نیز، عیسی بن یزید جلودی را به سوی [[بصره]] فرستاد و چون نزدیک بصره رسید، اسماعیل بدون جنگ و نبردی گریخت و جلودی داخل بصره شد و در آن دیار اقامت گزید و اسماعیل نزد حسن بن سهل رفت، حسن وی را زندانی و درباره وی از [[مامون]] کسب تکلیف کرد. مامون نوشت که او را روانه مرو کند، چون نزدیک مرو رسید، مامون دستور داد که او را به گرگان باز گردانند و در آن جا زندانی کنند. او همچنان در گرگان زندانی بود تا پس از مدتی از زندان آزاد شد.مامون فرمان بیعت امام رضا(علیه‌السّلام) را با عیسی جلودی به مکه فرستاد و جلودی با (شعار) سبز و بیعت رضا به مکه رسید و ابراهیم به استقبال وی شتافت و مردم مکه برای امام رضا(علیه‌السّلام) بیعت کردند و لباس سبز پوشیدند. در سال۲۰۲ ابراهیم بن موسی بن جعفر به امر مامون سالار حج شد. <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، نشر دار الهجره، چاپ دوم، سال 1409 قمری، ج۳، ص۴۴۱</ref> و مردم را برای بیعت با برادر خویش امام رضا(علیه‌السّلام) دعوت می‌ کرد.<ref>طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۶۷.</ref> هنگامی که ابراهیم در مکه بود، حمدویه بن علی نا فرمانی کرد و مامون حکومت یمن را به ابراهیم بن موسی سپرد و به جلودی دستور داد که ابراهیم را در جنگ با حمدویه یاری کند. اما جلودی همراه ابراهیم نرفت و ابراهیم پس از شکست لشکر حمدویه به سرکردی فرزند حمدویه، رهسپار صنعا شد، اما این بار حمدویه خود در مقابل ابراهیم صف آرایی کرد و جنگی سخت میان آنان روی داد که افراد زیادی از یاران ابراهیم کشته شدند و ابراهیم فرار کرد و به مکه بازگشت.<ref>یعقوبی احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب، تاریخ یعقوبی، بیروت، نشر دار صادر، ج۲، ص۴۴۹ و ۴۵۰،</ref>  


==درگذشت ابراهیم==
== قیام ابراهیم بن موسی ==
ابراهیم بعد از این وقایع بر ضد مامون به تکاپو برخاست تا این که عیسی بن یزید جلودی او را گرفت و به [[بغداد]] فرستاد و در آن جا  توسط زهر کشته شد. اما به روایتی ابراهیم خود امان خواست و به وساطت امام رضا(علیه‌السّلام) امان گرفت و در بغداد بود تا اینکه او را با زهر کشتند.
محمد بن ابراهیم معروف به ابن طباطبا در سال ۱۹۸ هجری قمری قیام کرد. در این قیام، ابراهیم بن موسی به او پیوست. بعد از درگذشت ابن طباطبا، ابراهیم بن موسی به محمد بن محمد بن زید ملحق و از طرف او مامور شد تا یمن را تصرف کند<ref>اصفهانی، علی بن حسین ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، نشر دار المعرفه، ص۴۳۵</ref><ref>دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۱.</ref>. در نقل دیگری هم آمده است که وقتی ابوالسرایا قیام کرد و کار وی و طالبیان در عراق بالا گرفت، در آن زمان ابراهیم بن موسی و جمعی از مردم خاندان وی در [[مکه]] بودند و چون خبر ابوالسرایا و طالبیان عراق به ابراهیم رسید، او با عده‌ای از خاندانش از مکه خارج شد و به سوی یمن رفت. در آن زمان شخصی به نام اسحاق بن موسی عباسی از طرف [[مأمون عباسی|مامون]] حاکم یمن بود. وی چون از آمدن ابراهیم بن موسی به یمن و نزدیک شدن وی به صنعا با خبر شد، با همه سواره نظام و پیاده نظامی که در اختیار داشت به سوی [[نجدیه]] حرکت کرد و یمن را برای ابراهیم بن موسی خالی گذاشت، زیرا از نبرد با او نگران بود. زیرا از تجربه عموی خویش داود بن عیسی که در مکه و [[مدینه]] بود، استفاده کرده و همانند او عمل کرد و به سوی مکه رفت تا اینکه در منطقه مشاش اردو زد و می‌خواست وارد مکه شود، اما علویان مکه مانع وی ورود وی شدند. مادر اسحاق بن موسی که در مکه بود و از ترس علویان مخفی شده بود، مخفیانه به اردوگاه پسرش، پیوست<ref>طبری ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، نشر دار التراث، سال 1387 قمری، چاپ دوم، ج۸، ص۵۳۶</ref>.
<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۱.</ref>


==پانویس==  
== چگونگی شکست ابراهیم بن موسی بن جعفر ==
وقتی که ابوالسرایا کشته شد، حسن بن سهل به [[مدائن]] رفت و عبدالله بن سعید جرشی را به جنگ محمد بن حسن فرستاد و حمدویه بن علی بن عیسی بن ماهان را به یمن فرستاد که ابراهیم بن موسی بر آن تسلط داشت. ابراهیم همراه با یارانش با وی جنگید در حالی که از دو طرف کشته می‌شدند. در ادامه ابراهیم بن موسی از یمن به قصد مکه بیرون آمد و یزید بن محمد که حاکم مکه بود، برای جلوگیری از وی اطراف مکه خندق کند. ابراهیم به مکه رسید و یزید بن محمد و یاانش در برابر او ایستادند. ابراهیم بن موسی بعضی از یاران خود را فرستاد تا از طرف کوهستان داخل مکه شوند. بعد از ورود ابراهیم به مکه و تصرف این شهر و اقامت در آن، یزید از آن شهر فرار کرد.
در همان سال بود که مامون امام رضا (علیه‌السّلام) را از مدینه به خراسان آورد. مامون در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال ۲۰۱ به ولیعهدی پس از خود با وی بیعت کرد و مردم را به جای سیاه‌پوشی، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (علیه‌السّلام) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و سکه دینار و درهم را به نام آن حضرت زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی که عامل مامون در بصره بود و از پوشیدن لباس سبز امتناع کرد و آن را نقض بیعت معرفی و نافرمانی‌اش را آشکار کرد. مامون نیز، عیسی بن یزید جلودی را به سوی [[بصره]] فرستاد و چون نزدیک بصره رسید، اسماعیل بدون جنگ و نبردی گریخت و جلودی داخل بصره شد و در آن دیار اقامت گزید و اسماعیل نزد حسن بن سهل رفت، حسن وی را زندانی و درباره وی از [[مأمون عباسی|مامون]] کسب تکلیف کرد. مامون نوشت که او را روانه مرو کند، چون نزدیک مرو رسید، مامون دستور داد که او را به گرگان باز گردانند و در آن جا زندانی کنند. او همچنان در گرگان زندانی بود تا پس از مدتی از زندان آزاد شد. مامون فرمان بیعت امام رضا (علیه‌السّلام) را با عیسی جلودی به مکه فرستاد و جلودی با (شعار) سبز و بیعت رضا به مکه رسید و ابراهیم به استقبال وی شتافت و مردم مکه برای امام رضا (علیه‌السّلام) بیعت کردند و لباس سبز پوشیدند. در سال۲۰۲ ابراهیم بن موسی بن جعفر به امر مامون سالار حج شد<ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، نشر دار الهجره، چاپ دوم، سال 1409 قمری، ج۳، ص۴۴۱</ref> و مردم را برای بیعت با برادر خویش امام رضا (علیه‌السّلام) دعوت می‌ کرد<ref>طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۶۷.</ref>. هنگامی که ابراهیم در مکه بود، حمدویه بن علی نافرمانی کرد و مامون حکومت یمن را به ابراهیم بن موسی سپرد و به جلودی دستور داد که ابراهیم را در جنگ با حمدویه یاری کند. اما جلودی همراه ابراهیم نرفت و ابراهیم پس از شکست لشکر حمدویه به سرکردی فرزند حمدویه، رهسپار صنعا شد، اما این بار حمدویه خود در مقابل ابراهیم صف‌آرایی کرد و جنگی سخت میان آنان روی داد که افراد زیادی از یاران ابراهیم کشته شدند و ابراهیم فرار کرد و به مکه بازگشت<ref>یعقوبی احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب، تاریخ یعقوبی، بیروت، نشر دار صادر، ج۲، ص۴۴۹ و ۴۵۰،</ref>.


<references />
== درگذشت ابراهیم ==
ابراهیم بعد از این وقایع بر ضد مامون به تکاپو برخاست تا این که جلودی او را گرفت و به [[بغداد]] فرستاد و در آن جا توسط زهر کشته شد. اما به روایتی ابراهیم خود امان خواست و به وساطت امام رضا (علیه‌السّلام) امان گرفت و در بغداد بود تا اینکه او را با زهر کشتند<ref>دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۱.</ref>.


[[رده: فرق و مذاهب]]
== پانویس ==
[[رده: کلام ]]
{{پانویس}}
[[رده: مذاهب کلامی ]]
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۱

ابراهیمیه (پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر)
مبدأ شکل گیریکوفه عراق
موسسپیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر

ابراهیمیه‏ پیروان ابراهیم بن موسی بن جعفر هستند. وی نخست از داعیان محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به ابن طباطبا بود و پس از او مدعی پیشوایی در یمن شد.

تاریخچه

محمد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به ابن طباطبا، پس از خروج از کوفه و بیعت ابوالسرایا با وی از جمله ساداتی را که از جانب خود به حکومت بعضی از بلاد اسلام فرستاد، ابراهیم بن موسی بن جعفر برادر حضرت رضا (علیه‌السّلام) بود. وی او را به ولایت یمن منصوب کرد[۱].

سید مرتضی متکلم بزرگ و سید رضی گرد آورنده نهج‌البلاغه از نسل ایشان‌اند[۲]. به تصریح شیخ مفید و شیخ طبرسی، ابراهیم بن موسی فردی شجاع و کریم بود. در نگاه علامه مجلسی نیز ابراهیم بن موسی فردی ممدوح بود[۳].

قیام ابراهیم بن موسی

محمد بن ابراهیم معروف به ابن طباطبا در سال ۱۹۸ هجری قمری قیام کرد. در این قیام، ابراهیم بن موسی به او پیوست. بعد از درگذشت ابن طباطبا، ابراهیم بن موسی به محمد بن محمد بن زید ملحق و از طرف او مامور شد تا یمن را تصرف کند[۴][۵]. در نقل دیگری هم آمده است که وقتی ابوالسرایا قیام کرد و کار وی و طالبیان در عراق بالا گرفت، در آن زمان ابراهیم بن موسی و جمعی از مردم خاندان وی در مکه بودند و چون خبر ابوالسرایا و طالبیان عراق به ابراهیم رسید، او با عده‌ای از خاندانش از مکه خارج شد و به سوی یمن رفت. در آن زمان شخصی به نام اسحاق بن موسی عباسی از طرف مامون حاکم یمن بود. وی چون از آمدن ابراهیم بن موسی به یمن و نزدیک شدن وی به صنعا با خبر شد، با همه سواره نظام و پیاده نظامی که در اختیار داشت به سوی نجدیه حرکت کرد و یمن را برای ابراهیم بن موسی خالی گذاشت، زیرا از نبرد با او نگران بود. زیرا از تجربه عموی خویش داود بن عیسی که در مکه و مدینه بود، استفاده کرده و همانند او عمل کرد و به سوی مکه رفت تا اینکه در منطقه مشاش اردو زد و می‌خواست وارد مکه شود، اما علویان مکه مانع وی ورود وی شدند. مادر اسحاق بن موسی که در مکه بود و از ترس علویان مخفی شده بود، مخفیانه به اردوگاه پسرش، پیوست[۶].

چگونگی شکست ابراهیم بن موسی بن جعفر

وقتی که ابوالسرایا کشته شد، حسن بن سهل به مدائن رفت و عبدالله بن سعید جرشی را به جنگ محمد بن حسن فرستاد و حمدویه بن علی بن عیسی بن ماهان را به یمن فرستاد که ابراهیم بن موسی بر آن تسلط داشت. ابراهیم همراه با یارانش با وی جنگید در حالی که از دو طرف کشته می‌شدند. در ادامه ابراهیم بن موسی از یمن به قصد مکه بیرون آمد و یزید بن محمد که حاکم مکه بود، برای جلوگیری از وی اطراف مکه خندق کند. ابراهیم به مکه رسید و یزید بن محمد و یاانش در برابر او ایستادند. ابراهیم بن موسی بعضی از یاران خود را فرستاد تا از طرف کوهستان داخل مکه شوند. بعد از ورود ابراهیم به مکه و تصرف این شهر و اقامت در آن، یزید از آن شهر فرار کرد. در همان سال بود که مامون امام رضا (علیه‌السّلام) را از مدینه به خراسان آورد. مامون در روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال ۲۰۱ به ولیعهدی پس از خود با وی بیعت کرد و مردم را به جای سیاه‌پوشی، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (علیه‌السّلام) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و سکه دینار و درهم را به نام آن حضرت زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی که عامل مامون در بصره بود و از پوشیدن لباس سبز امتناع کرد و آن را نقض بیعت معرفی و نافرمانی‌اش را آشکار کرد. مامون نیز، عیسی بن یزید جلودی را به سوی بصره فرستاد و چون نزدیک بصره رسید، اسماعیل بدون جنگ و نبردی گریخت و جلودی داخل بصره شد و در آن دیار اقامت گزید و اسماعیل نزد حسن بن سهل رفت، حسن وی را زندانی و درباره وی از مامون کسب تکلیف کرد. مامون نوشت که او را روانه مرو کند، چون نزدیک مرو رسید، مامون دستور داد که او را به گرگان باز گردانند و در آن جا زندانی کنند. او همچنان در گرگان زندانی بود تا پس از مدتی از زندان آزاد شد. مامون فرمان بیعت امام رضا (علیه‌السّلام) را با عیسی جلودی به مکه فرستاد و جلودی با (شعار) سبز و بیعت رضا به مکه رسید و ابراهیم به استقبال وی شتافت و مردم مکه برای امام رضا (علیه‌السّلام) بیعت کردند و لباس سبز پوشیدند. در سال۲۰۲ ابراهیم بن موسی بن جعفر به امر مامون سالار حج شد[۷] و مردم را برای بیعت با برادر خویش امام رضا (علیه‌السّلام) دعوت می‌ کرد[۸]. هنگامی که ابراهیم در مکه بود، حمدویه بن علی نافرمانی کرد و مامون حکومت یمن را به ابراهیم بن موسی سپرد و به جلودی دستور داد که ابراهیم را در جنگ با حمدویه یاری کند. اما جلودی همراه ابراهیم نرفت و ابراهیم پس از شکست لشکر حمدویه به سرکردی فرزند حمدویه، رهسپار صنعا شد، اما این بار حمدویه خود در مقابل ابراهیم صف‌آرایی کرد و جنگی سخت میان آنان روی داد که افراد زیادی از یاران ابراهیم کشته شدند و ابراهیم فرار کرد و به مکه بازگشت[۹].

درگذشت ابراهیم

ابراهیم بعد از این وقایع بر ضد مامون به تکاپو برخاست تا این که جلودی او را گرفت و به بغداد فرستاد و در آن جا توسط زهر کشته شد. اما به روایتی ابراهیم خود امان خواست و به وساطت امام رضا (علیه‌السّلام) امان گرفت و در بغداد بود تا اینکه او را با زهر کشتند[۱۰].

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 13 با ویرایش و اصلاح عبارات
  2. اندلسی ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، نشر دار الکتب العلمیة، چاپ اول، سال 1403 قمری، ص 63
  3. مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر موسسه الوفاء، سال 1404 هجری قمری، ج۴۸، ص۳۰۳
  4. اصفهانی، علی بن حسین ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، نشر دار المعرفه، ص۴۳۵
  5. دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۱.
  6. طبری ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، نشر دار التراث، سال 1387 قمری، چاپ دوم، ج۸، ص۵۳۶
  7. مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، نشر دار الهجره، چاپ دوم، سال 1409 قمری، ج۳، ص۴۴۱
  8. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۶۷.
  9. یعقوبی احمد بن ابی یعقوب بن جعفر بن وهب، تاریخ یعقوبی، بیروت، نشر دار صادر، ج۲، ص۴۴۹ و ۴۵۰،
  10. دایره المعارف تشیع، ج۱، ص۱.