حسبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
| مبدأ شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس =  
| موسس =  
| عقیده = همه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد و کسی نمی‌تواند مانع تصرف دیگران در مال خود شود.
| عقیده = همه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد، پس کسی نمی‌تواند مانع تصرف دیگران در مال خود شود.
}}
}}
 
'''حسبیه'''، شاخه‌ای از فرقه [[جبریه]] است و در شمار هفتاد و سه فرقه‌ اسلامی قرار دارد.
'''حسبیه'''، شاخه‌ای از فرقه جبریه است و در شمار هفتاد و سه فرقه‌ اسلامی قرار دارد.


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
در متون قدیم، تعداد فرقه‌های‌ اسلامی را هفتاد‌ و‌ سه فرقه می‌شمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد‌ و‌ سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های‌اسلامی به شش گروه [[رافضیه]]، [[خارجیه]]، [[جبریه]]، [[قدریه]]، [[جهمیه]] و [[مرجئه]] تقسیم می‌شد و برای هر گروه دوازده زیرگروه نام برده می‌شد و فرقه حسبیه همراه با فرقه‌های [[مضطریه]]، [[افعالیه]]، [[معیه]]، [[تارکیه]]، [[بحثیه]]، [[متمنیه]]، [[کسلانیه]]، [[حبیبیه]]، [[خوفیه]]، [[فکریه]] و [[حجتیه]] زیر‌شاخه جبر قرار دارد.
در متون قدیم، تعداد فرقه‌های‌ اسلامی را هفتاد‌ و‌ سه فرقه می‌شمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد‌ و‌ سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های‌ اسلامی به شش گروه [[رافضه|رافضیه]]، [[خارجیه]]، [[جبریه]]، [[قدریه]]، [[جهمیه]] و [[مرجئه]] تقسیم می‌شد و برای هر گروه دوازده زیرگروه نام برده می‌شد و فرقه حسبیه همراه با فرقه‌های [[مضطریه]]، [[افعالیه]]، [[معیه]]، [[تارکیه]]، [[بحثیه]]، [[متمنیه]]، [[کسلانیه]]، [[حبیبیه]]، [[خوفیه]]، [[فکریه]] و [[حجتیه]] زیر‌شاخه جبر قرار دارد<ref>لغت‌نامه دهخدا: سر واژه هفتاد‌ و‌ دو‌ ملت.</ref>.
<ref>لغت‌نامه دهخدا: سر واژه هفتاد‌ و‌ دو‌ ملت.</ref>


== عقاید ==
== عقاید ==
پیروان این فرقه معتقدند که همه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد. بنابراین، روا نیست کسی مانع تصرف دیگران در مال خود شود، زیرا شراکت دیگران در مالش ثابت است و نمی‌توان او را از حقش باز‌داشت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>العراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقه بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، چاپ آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 71
پیروان این فرقه معتقدند که همه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد. بنابراین، روا نیست کسی مانع تصرف دیگران در مال خود شود، زیرا شراکت دیگران در مالش ثابت است و نمی‌توان او را از حقش باز‌داشت<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref><ref>العراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقه بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، چاپ آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 71
</ref>
</ref>.


== پانویس ==  
== پانویس ==  
{{پانویس }}


  {{فرق و مذاهب}}
  {{فرق و مذاهب}}


[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۸

حسبیه
نامحسبیه
عقیدههمه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد، پس کسی نمی‌تواند مانع تصرف دیگران در مال خود شود.

حسبیه، شاخه‌ای از فرقه جبریه است و در شمار هفتاد و سه فرقه‌ اسلامی قرار دارد.

تاریخچه

در متون قدیم، تعداد فرقه‌های‌ اسلامی را هفتاد‌ و‌ سه فرقه می‌شمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد‌ و‌ سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های‌ اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جهمیه و مرجئه تقسیم می‌شد و برای هر گروه دوازده زیرگروه نام برده می‌شد و فرقه حسبیه همراه با فرقه‌های مضطریه، افعالیه، معیه، تارکیه، بحثیه، متمنیه، کسلانیه، حبیبیه، خوفیه، فکریه و حجتیه زیر‌شاخه جبر قرار دارد[۱].

عقاید

پیروان این فرقه معتقدند که همه مردم به‌ شکل مساوی در تمام اموال دنیا سهم دارند و شریک‌ند، زیرا حضرت‌آدم ‌علیه‌السلام وقتی از دنیا رفت، تمام جهان را میراث فرزندانش کرد. بنابراین، روا نیست کسی مانع تصرف دیگران در مال خود شود، زیرا شراکت دیگران در مالش ثابت است و نمی‌توان او را از حقش باز‌داشت[۲][۳].

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا: سر واژه هفتاد‌ و‌ دو‌ ملت.
  2. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 با ویرایش و اصلاح عبارات.
  3. العراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقه بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، چاپ آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 71