مجسمه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' بنا بر این' به ' بنابراین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = مجسّمه | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس = افرادی چون یحیی بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثوری، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانی | |||
| عقیده = در [[توحید]] به [[مجسّمه|تجسّم]] خداوند معتقدند | |||
}} | |||
'''مجسّمه''' به فرقههایی میگویند که در [[توحید]] به [[مجسّمه|تجسّم]] خداوند معتقدند. | |||
== پیشینه | == پیشینه تجسیم == | ||
اعتقاد به تجسیم در ابتدا از طرف افرادی چون یحیی بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثوری، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانی مطرح شد. | |||
==عقاید مجسمه == | |||
== خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد== | |||
تمامی مجسمه و [[مشبهه|مشبّهه]] خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند مثل دیگر موجودات مادی، جا و مکان دارد و [[عرش]] مکان اوست، در حالیکه پاهای خود را بر کرسی عرش قرار داده است. او دارای سر و دست و سایر اعضای بدن است. بنابراین، نمیتوان موجودی را تصور کرد که دارای جسم باشد اما جا و مکان نداشته، بلکه غایب باشد. | |||
== عقاید مجسمه == | |||
تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد عرش مکان | |||
=== خداوند خود را شبیه آدم آفرید === | === خداوند خود را شبیه آدم آفرید === | ||
مجسمه و مشبهه معتقدند | مجسمه و مشبهه معتقدند هنگامی که خداوند اراده کرد تا آدم را بیافریند، آیینهای پیش روی خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکی از بزرگان «[[حشویه]]» پرسیدند که خدای متعال اعضاء دارد؟ گفت: آری همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابوالمهزام از [[ابوهریره]] روایت میکند که از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلّیالله علیه وآله)]] پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید. | ||
=== خداوند دارای اعضا و صورت است === | |||
«[[مغیریه]]» که پیروان مغیرة بن سعید عجلی بودند گفتند که پروردگارشان دارای اعضایی به صورت حروف هجا است. | |||
=== خداوند دارای اعضا و صورت === | |||
=== خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام === | === خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام === | ||
برخی از مجسّمه گفتند | برخی از مجسّمه گفتند خدای متعال جسم است، ولی نه مانند دیگر اجسام، شیء است نه مانند دیگر اشیاء، نفس است نه مانند دیگر نفسها، عالم است نه مانند دیگر عالمان. | ||
=== آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا === | === آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا === | ||
عروه از | عروه از عبداللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خدای متعال ملائکه را از موی سینه و دستهای خود بیافرید. | ||
=== | ===خداوند شبیه حضرت علی (علیهالسّلام) است=== | ||
«[[سبائیه]]» [[علی بن ابیطالب|حضرت علی (علیهالسّلام)]] را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خداوند است. | |||
== | ===سلام خدا بر اهل بهشت=== | ||
[[عمر بن عبدالعزیز]] روایت میکند که چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتی از ملائکه برود و بر اهل بهشت سلام کند و میگویند که این سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ.»<ref>سوره یاسین، آیه 58</ref>. [[ابوهریره|ابو هریره]] از رسول خدا روایت میکند: چون پیامبر (صلّیالله علیه وآله) قرآن میخواند و به آیه «إنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ»<ref>سوره حج، آیه 75</ref> میرسید، دستهایش را بر چشم و گوشهایش مینهاد. | |||
== تقسیمبندی | == تقسیمبندی مشبهه (مجسمه) در علم کلام و فقه == | ||
تمام مشبهه در امور اعتقادی همرأی و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی (فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. 1. طایفهای از فرقه [[کرامیه|کرّامیان]] هستند که در فروع شرع پیرو مذهب [[ابوحنیفه]] میباشند. 2. برخی از اصحاب [[مالک بن انس|مالک]] هستند. 3. برخی از اصحاب [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] هستند. 4. تمامی اصحاب [[سفیان ثوری]] هستند. 5. تمامی اصحاب [[اسحاق بن راهویه]] هستند. 6. تمامی اصحاب [[احمد بن حنبل]] هستند. 7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبدالله کراماند. | |||
==تقسیمبندی دیگر== | |||
بغدادی مینویسد: | |||
== پانویس == | مشبهه بر دو دستهاند: دستهای که ذات خداوند را به ذاتی جز او و گروهی دیگر که صفات او را به صفات غیر او تشبیه کنند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.</ref><ref>حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.</ref><ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.</ref><ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.</ref><ref>عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.</ref>. | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۷
مجسّمه | |
---|---|
موسس | افرادی چون یحیی بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثوری، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانی |
عقیده | در توحید به تجسّم خداوند معتقدند |
مجسّمه به فرقههایی میگویند که در توحید به تجسّم خداوند معتقدند.
پیشینه تجسیم
اعتقاد به تجسیم در ابتدا از طرف افرادی چون یحیی بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثوری، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانی مطرح شد.
عقاید مجسمه
خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد
تمامی مجسمه و مشبّهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند مثل دیگر موجودات مادی، جا و مکان دارد و عرش مکان اوست، در حالیکه پاهای خود را بر کرسی عرش قرار داده است. او دارای سر و دست و سایر اعضای بدن است. بنابراین، نمیتوان موجودی را تصور کرد که دارای جسم باشد اما جا و مکان نداشته، بلکه غایب باشد.
خداوند خود را شبیه آدم آفرید
مجسمه و مشبهه معتقدند هنگامی که خداوند اراده کرد تا آدم را بیافریند، آیینهای پیش روی خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکی از بزرگان «حشویه» پرسیدند که خدای متعال اعضاء دارد؟ گفت: آری همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابوالمهزام از ابوهریره روایت میکند که از رسول خدا (صلّیالله علیه وآله) پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید.
خداوند دارای اعضا و صورت است
«مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلی بودند گفتند که پروردگارشان دارای اعضایی به صورت حروف هجا است.
خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام
برخی از مجسّمه گفتند خدای متعال جسم است، ولی نه مانند دیگر اجسام، شیء است نه مانند دیگر اشیاء، نفس است نه مانند دیگر نفسها، عالم است نه مانند دیگر عالمان.
آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا
عروه از عبداللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خدای متعال ملائکه را از موی سینه و دستهای خود بیافرید.
خداوند شبیه حضرت علی (علیهالسّلام) است
«سبائیه» حضرت علی (علیهالسّلام) را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خداوند است.
سلام خدا بر اهل بهشت
عمر بن عبدالعزیز روایت میکند که چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتی از ملائکه برود و بر اهل بهشت سلام کند و میگویند که این سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ.»[۱]. ابو هریره از رسول خدا روایت میکند: چون پیامبر (صلّیالله علیه وآله) قرآن میخواند و به آیه «إنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ»[۲] میرسید، دستهایش را بر چشم و گوشهایش مینهاد.
تقسیمبندی مشبهه (مجسمه) در علم کلام و فقه
تمام مشبهه در امور اعتقادی همرأی و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی (فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. 1. طایفهای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب ابوحنیفه میباشند. 2. برخی از اصحاب مالک هستند. 3. برخی از اصحاب شافعی هستند. 4. تمامی اصحاب سفیان ثوری هستند. 5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهویه هستند. 6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند. 7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبدالله کراماند.
تقسیمبندی دیگر
بغدادی مینویسد:
مشبهه بر دو دستهاند: دستهای که ذات خداوند را به ذاتی جز او و گروهی دیگر که صفات او را به صفات غیر او تشبیه کنند[۳][۴][۵][۶][۷].
پانویس
- ↑ سوره یاسین، آیه 58
- ↑ سوره حج، آیه 75
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.
- ↑ حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.
- ↑ عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.