مجبره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مجبّره'''< | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = مجبّره | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس = | |||
| عقیده = قائل به فاعل مختار نبوده و افعال را از بندگان نفی میکنند. | |||
}} | |||
'''مجبّره''' یا جبریه یا اهل جبر به فرقههایی گفته میشود که قائل به فاعل مختار نبوده و افعال را از بندگان نفی میکنند؛ مانند [[جهمیه|جَهمیه]]، [[نجاریه]]، [[کلابیه]]، [[اهل حدیث]] و [[اشاعره]]<ref>البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص146 / بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص84 / تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص48 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349 / النقض، عبدالجلیل رازی، ص306</ref>. | |||
ایشان، خود علاقه دارند تا اصحاب مخلوق خوانده شوند<ref>الافصاح فی الامامة، شیخ مفید، ص227</ref>. | |||
==در کلام شیخ عبدالجلیل رازی == | |||
شیخ عبدالجلیل رازی در النقض مینویسد: «چند لقب، لایق مجبّره است: مجبّره، قَدَریه، مشبّهه، ناصبی، جَهمیه، کلّابیه، صِفاتیه، مباقلیه، خارجی، گبر و اشعری»<ref>النقض، عبدالجلیل رازی، ص550 </ref>. | |||
شیخ عبدالجلیل رازی در النقض | |||
بنا به نوشته احمد بن یحیی بن مرتضی، اندیشه مجبّره از معاویة بن ابی سفیان و ملوک بنی مروان حادث شد و سپس فتنه آن، بزرگ گردید | == در کلام احمد بن یحیی بن مرتضی== | ||
بنا به نوشته احمد بن یحیی بن مرتضی، اندیشه مجبّره از [[معاویه|معاویة بن ابی سفیان]] و ملوک بنی مروان حادث شد و سپس فتنه آن، بزرگ گردید<ref>المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص19</ref>. | |||
و نیز ابن سعد از ایوب نقل | ==در کلام سید مرتضی رازی== | ||
</ref> | سید مرتضی رازی مینویسد: «که از قدیم معروف بوده است که الجبر و التشبیه امویان و العدل و التوحید علویان». | ||
آن چه در کتاب تبصرة العوام موجود است چنین است: «اول کسی که جبر آشکار کرد در اسلام، معاویة بن ابی سفیان بود و اساس جبر، او نهاد و از این جاست که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: التوحید و العدل نبویان و الجبر و التشبیه امویان»<ref>تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص176</ref>. | |||
و نیز ابن سعد از ایوب نقل میکند: «که با [[حسن بصری]] (م:110هـ. ق) چند بار در مسئله قدر صحبت کردم که از کلامش منصرف شود، تا این که او را به سلطان [دولت] ترسانیدم، آن وقت گفت در این موضوع دیگر صحبتی نمیکنم»<ref>لطبقات الکبری، ابن سعد، ج7، ص167</ref>. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۱
مجبّره | |
---|---|
عقیده | قائل به فاعل مختار نبوده و افعال را از بندگان نفی میکنند. |
مجبّره یا جبریه یا اهل جبر به فرقههایی گفته میشود که قائل به فاعل مختار نبوده و افعال را از بندگان نفی میکنند؛ مانند جَهمیه، نجاریه، کلابیه، اهل حدیث و اشاعره[۱].
ایشان، خود علاقه دارند تا اصحاب مخلوق خوانده شوند[۲].
در کلام شیخ عبدالجلیل رازی
شیخ عبدالجلیل رازی در النقض مینویسد: «چند لقب، لایق مجبّره است: مجبّره، قَدَریه، مشبّهه، ناصبی، جَهمیه، کلّابیه، صِفاتیه، مباقلیه، خارجی، گبر و اشعری»[۳].
در کلام احمد بن یحیی بن مرتضی
بنا به نوشته احمد بن یحیی بن مرتضی، اندیشه مجبّره از معاویة بن ابی سفیان و ملوک بنی مروان حادث شد و سپس فتنه آن، بزرگ گردید[۴].
در کلام سید مرتضی رازی
سید مرتضی رازی مینویسد: «که از قدیم معروف بوده است که الجبر و التشبیه امویان و العدل و التوحید علویان». آن چه در کتاب تبصرة العوام موجود است چنین است: «اول کسی که جبر آشکار کرد در اسلام، معاویة بن ابی سفیان بود و اساس جبر، او نهاد و از این جاست که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: التوحید و العدل نبویان و الجبر و التشبیه امویان»[۵].
و نیز ابن سعد از ایوب نقل میکند: «که با حسن بصری (م:110هـ. ق) چند بار در مسئله قدر صحبت کردم که از کلامش منصرف شود، تا این که او را به سلطان [دولت] ترسانیدم، آن وقت گفت در این موضوع دیگر صحبتی نمیکنم»[۶].
پانویس
- ↑ البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص146 / بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص84 / تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص48 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349 / النقض، عبدالجلیل رازی، ص306
- ↑ الافصاح فی الامامة، شیخ مفید، ص227
- ↑ النقض، عبدالجلیل رازی، ص550
- ↑ المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص19
- ↑ تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص176
- ↑ لطبقات الکبری، ابن سعد، ج7، ص167