کلابیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = کلابیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام =
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =  از فرقه‌های کلامی اسلامی
| موسس = ابوعبدالله بن کلاب
| عقیده =  خداوند کلامی ندارد که مسموع (قابل شنیدن) باشد.
}}
'''کلابیه''' از فرقه‌های کلامی اسلامی و از پیروان ابوعبدالله بن کلاب هستند که در قرن سوم هجری قمری زندگی می‌کرد. برخی معتقدند که [[کلام اسلامی]] از این فرقه نشات گرفته است.  
'''کلابیه''' از فرقه‌های کلامی اسلامی و از پیروان ابوعبدالله بن کلاب هستند که در قرن سوم هجری قمری زندگی می‌کرد. برخی معتقدند که [[کلام اسلامی]] از این فرقه نشات گرفته است.  


خط ۱۲: خط ۲۴:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{فرق و مذاهب}}


[[رده:فرق و مذاهب]]
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۰

کلابیه
موسسابوعبدالله بن کلاب
عقیدهخداوند کلامی ندارد که مسموع (قابل شنیدن) باشد.

کلابیه از فرقه‌های کلامی اسلامی و از پیروان ابوعبدالله بن کلاب هستند که در قرن سوم هجری قمری زندگی می‌کرد. برخی معتقدند که کلام اسلامی از این فرقه نشات گرفته است.

شرح حال موسس

ابومحمد بن عبدالله بن سعید بن کلاب القطان بصری مشهور به ابن کلاب؛ از مشاهیر متکلمان اهل‌سنت در سده سوم هجری قمری است که تدوین عقائد کلامی سلفی، ریشه در انتشار افکار کلامی او دارد. پس از او متکلمانی چون ابوالحسن اشعری، پیرو افکار وی شده کلام اشعری را بنا نهادند. همچنین ابن کلاب را یکی از مخالفان سر سخت کلام معتزله می‌دانند[۱].

تاریخچه

ابن کلاب از متکلمین اهل‌سنت در عصر مأمون عباسی بوده و در عقاید خویش به طور کامل از احمد بن حنبل پیروی نکرده است. وی در بیشتر امور با اهل‌سنت هم عقیده بوده است. بنابراین می‌توان او را سلف اشاعره به حساب آورد. ابوالحسن اشعری خود در ابتدا از کلّابیه به شمار می‌رفت. به همین جهت شیخ مفید، وی را از متکلمینی که بر مذهب ابن کلّاب مشی می‌کرده‌اند، به حساب آورده است[۲]. احمد بن علی مقریزی نیز می‌نویسد که ابوالحسن اشعری مذهب اعتزال را ترک کرده و در مسائل کلامی‌ای چون صفات، قدر، حسن و قبح عقلی و قول به فاعل مختار، راه ابن کلّاب را پیمود و مطابق با قواعد او مطالبش را نگارش کرد[۳].

عقاید

ابن کلاب معتقد بود که خداوند کلامی ندارد که مسموع (قابل شنیدن) باشد. در این صورت، جبرئیل از خداوند سخنی نشنیده بلکه آن‌چه را که به آن مامور بوده به واسطه الهام به پیامبران ابلاغ می‌کرده است. در قرآن داریم که خداوند بدون آن‌که سخنی بگوید به فرشتگانش الهام کرد تا سجده کنند: «اسْجُدُوا لِآدَمَ» (سوره بقره، آیه 34) و نیز به زنبور عسل الهام کرد تا در کوه‌ها برای خود خانه بسازند. «وَ أَوْحی‏ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً سوره نحل آیه 70» کلابیه همچنین معتقد بودند که کلام خداوند قایم به ذات او و ازلی است و تورات، انجیل، زبور و فرقان، همه یک چیز بیشتر نیستند، بلکه همه آن‌چه را که می‌‌شنویم و می‌‌خوانیم، حکایت کلام خداوند است [۴] [۵].

پانویس

  1. ر. ک. دانش نامه بزرگ اسلامی
  2. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص 154
  3. مقریزی احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص 358
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 369 با ویرایش فنی، محتوایی و اصلاح عبارات.
  5. اشعری ابوالحسن، مقالات الإسلامیّین، ج ۱، ص ۲۴۹ - ۲۵۰