حربیه
حربیه | |
---|---|
نام | حربیه |
موسس | عبداللّهبنعَمروبن حربکندی |
عقیده | 1. عبدالله بن عمرو بن حرب کندی از زمره غلاة بوده است. 2. پیروان وی با پیروان بیان بن سمعان در این عقیده مشترک بوده اند که خداوند در انبیاء و ائمه حلول می کند و این حلول را تا ابوهاشم عبدالله بن محمد بن علی بن ابی طالب قبول داشته اند، اما پس از ابوهاشم (که امام کیسانیه بوده است) حربیه، قائل به حلول خدا در عبدالله بن عمرو بوده اند درحالی که بیانیه این عقیده را در حق بیان بن سمعان داشته اند. 3. قائل به نص بر امامت حضرت علی بودهاند. |
حربیه شاخهای از فرقه کیسانیه و از پیروان عبداللّهبنعَمروبن حربکندی هستند. این فرقه از جمله فرقههای غالی نیز شناخته شده است. آنها پس از مرگ ابوهاشم فرزند محمدبنحنفیه، عبداللّهبنعمروبن حرب را بنابر وصیت ابوهاشم، جانشین او میدانستند.
نحوه شکلگیری
پس از مرگ ابوهاشم، گروهی از مردم با روی آوردن به شخصی به نام عبدالله بن عمرو بن حرب کندی، او را به جانشینی ابوهاشم انتخاب کردند و معتقد بودند که روح ابوهاشم به عبدالله منتقل شده و با این تفکر برای رهبر خویش چهرهای ملکوتی ترسیم کردند و برای فرقه خود جایگاه ویژهای قایل شدند. پیروان عبدالله معتقد بودند که ابوهاشم به وصایت و امامت عبداللهبنعمروبن حربکندی تصریح کرده است [۱] [۲] و بدینسان فرقه حربیه که یکی از منشعبات فرقههاشمیه نیز محسوب میشود، تشکیل شد.
شخصیتشناسی
ابنحرب را از جمله افرادی بر شمردهاند که قائل به نصّ بر امامت امیرالمومنین (علیهالسّلام) بوده و همچنین معتقد بود که امامت باید به محمدبنالحنفیه و فرزندش ابوهاشم برسد. همچنین او با ادعای وصایت و امامت؛ خود را از رهبرانی میدانست که امامت را از بنیهاشم خارج نمود.[۳]
عقاید
حربیه اعتقاد داشتند که ابوهاشم عبداللهبن محمدبنحنفیه عبداللّهبنعَمرو بن حربکندی را جانشین خود کرده و معتقد به حلول روح ابوهاشم در او حرب شدند. این طایفه بعد از آگاهی به نادرستی ادعای عبداللهبنعمرو بنحرب، از او بازگشتند و به عبداللهبنمعاویه گرویدند. آنان مانند فرقه بیانیه میگفتند که روح خداوند در بدن پیامبران و امامان حلول کرد تا آن که روح خداوند نصیب ابوهاشم عبدالله بنمحمدبنحنفیه شد.[۴][۵] [۶] [۷] ابنحزم اندلسی مینویسد: عبداللهبنعمرو بنحربکندی کوفی قائل به «تناسخ ارواح» بود و بر پیروان خود نوزده نماز در شب و روز واجب کرد که هر نماز او پانزده رکعت داشت، تا اینکه مردی از متکلمان صفریه که از خوارج بود، با وی مناظره و او را قانع کرد که عقیدهای بیهوده دارد. پس از آن از گفتههای خویش بازگشته یاران خویش را از این تصمیم آگاه کرد. سپس جمیع یارانش که او را میپرستیدند از وی تبری جسته و قائل به امامت عبداللهبنمعاویه بنعبدالله بنجعفر بنأبیطالب شدند. اما عبداللهبن عمروبن حرب همچنان بر دین اسلام و مذهب صفریه باقی ماند تا این که درگذشت. طایفهای که امروز معروف به حربیه هستند، همان سبائیهاند که قائل به الوهیت حضرتعلی (ع)شدند. [۸] [۹] [۱۰]
پانویس
- ↑ شهرستانی, عبدالکریم، الملل والنحل، بیروت، نشر دارالمعرفه، سال 1404 هجری قمری، ج1 ص175.
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دارالاحیاء الثراث العربی، ص 6
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، نشر دارالاحیا الثراث العربی، ص ۱۳
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 151 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ اشعری سعد بن عبدالله، کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمد جواد مشکور، تهران، سال 1361 شمسی، ج1، ص26
- ↑ بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، نشر دار المعرفه، ج1، ص28
- ↑ بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، نشر دارالمعرفة، ج1، ص234
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 151 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ اشعری، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 21- 22. الحمیری ابو سعید نشوان، الحور العین، تحقیق کمال مصطفی، چاپ مصر، سال 1948 میلادی، ص 160
- ↑ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الاهواء و النحل، ج 4، ص 143. بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثری، چاپ قاهره، سال 1948 میلادی، ص 149