جوالیقیه

    از ویکی‌وحدت
    جوالیقیه
    نامجوالیقیه
    موسسهشام‌بن‌سالم جوالیقی

    جوالیقیه‏ پیروان هشام‌بن‌سالم جوالیقی هستند که از موالی‌ کوفه و جزء اصحاب امام جعفر‌صادق (علیه السلام) و امام موسی کاظم (علیه السلام) بوده است.

    شرح حال هشام

    ابومحمد (یا ابوالحکم) هشام‌بن‌سالم جوالیقی کوفی جعفی، اصالتاً از اهالی جوزجان (منطقه‌ای در ناحیه بلخ‌) بوده است. برخی از منابع، وی را از جمله اسرا به‌حساب آورده‌اند، ولی با توجه به اینکه جوزجان در سال 33 هجری قمری فتح شده، ظاهراً پدر یا اجداد وی از اسرا بوده‌اند. هشام‌بن‌سالم تا سال 183 هجری‌قمری زنده و در زمان خود از فقها و روات ثقه‌ شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بوده است و از زمره محدثین‌ بزرگ به‌حساب می‌آمد. وی علاوه بر فقه، در علم کلام نیز صاحب‌نظر بود[۱][۲][۳][۴][۵][۶].

    انتساب آرای نادرست

    اشخاصی چون اشعری و شهرستانی با استناد به منابع اهل‌سنت، عقایدی را به‌هشام نسبت داده‌اند که صحیح نیست. عقایدی از این قبیل که هشام می‏‌پنداشت خداوند چهره انسانی دارد و نیم‌تنه بالای او میان‌تهی و نیم‌تنه پایین او میان‌پُر است و او دارای مویی سیاه است و در دلش دانش و حکمت جاری است. او پرتوی درخشان است. دارای گوشت و خون و حواس نیست و عقل آن را ادراک نمی‌کند[۷].

    عقاید‌جوالیقیه

    جوالیقیه در پیروی از هشام معتقد بودند که امام بعد از جعفر‌بن‌محمد (علیه‌السّلام)، فرزندش موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السّلام) است و جعفر‌بن‌محمد نزد جمهور‌ شیعه به امامت فرزندش موسی‌ تصریح کرد. همچنین می‌گفتند که عقد متعه به شرط پرداختن مزد زن، جایز است.[۸][۹][۱۰][۱۱].

    نقل حدیث از امام صادق و امام‌ کاظم (علیهم‌السّلام)

    هشام در طول زندگی خود از امام صادق[۱۲] و امام کاظم‌ (علیهم‌السّلام)[۱۳] احادیث فراوانی نقل کرده است. نام وی در سند حدود ۶۶۳ حدیث در کتاب‌های روایی شیعه نقل شده است.[۱۴]. هشام از راویانی چون ابوبصیر، ابو‌حمزه ثُمالی، ابو‌خالد کابلی، ابن‌ابی‌یعفور، ابان‌بن تَغْلِب، ابان‌بن‌عثمان و زراره [۱۵] حدیث نقل کرده است. راویانی چون ابن‌ابی‌عُمَیر [۱۶] ابن‌محبوب، ابن‌مسکان، بَزَنطی، حماد‌بن‌عثمان و صفوان‌بن‌یحیی از او روایت نقل کرده‌اند.[۱۷]. نجاشی با عبارت: «ثقة ثقة» از او یاد کرده است[۱۸]. و آیت‌الله خویی برخی از روایاتی را که بر نکوهش او دلالت دارند، از نظر سند ضعیف می‌داند.[۱۹].

    جستارهای وابسته

    پانویس

    1. احمد امین، اعیان الشیعة، ج 10، ص 266.
    2. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص 434.
    3. محمد محسن آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج 4، ص 270.
    4. محمد تقی شوشتری، قاموس الرجال، ج 10، ص 559.
    5. سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 ق، ج ۱۹، ص 297.
    6. جعفر سبحانی و جمعی از نویسندگان، موسوعة طبقات الفقهاء ج 2، ص 602.
    7. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 144.
    8. محمد جواد مشکور، همان.
    9. عبدالقادر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد‌زاهد‌بن حسن‌الکوثری، قاهره، سال 1948 م، ص 139.
    10. ابو سعید نشوان الحمیری، الحور العین، مصر، سال 1948 م، ص 149، 162، 258.
    11. فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین، به اهتمام علی سامی النشار، قاهره، ص 64، 65.
    12. شیخ‌طوسی، رجال الطوسی، ص 345.
    13. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال 1365 ش، ص ۴۳۴.
    14. سید ابوالقاسم خویی، همان، ص ۳۰۱.
    15. کشّی محمد بن عمر، رجال الکشی، (اختیار معرفة الرجال) مصحح، شیخ طوسی، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، سال 1409 ق، ص۱۳۳.
    16. محمد بن عمر کشّی، رجال الکشی، (اختیار معرفة الرجال) مصحح، شیخ طوسی، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، سال 1409 ق، ص 119 و 133 .
    17. سید ابوالقاسم خویی، همان، ص 303.
    18. احمد بن علی نجاشی، همان، ص 434.
    19. سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال1410 ق، ج ۱۹، ص ۳۰۱.