فرق و مذاهب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۵۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
راجع بهفرقههای اسلامی، اولین سند مکتوب که از زمان [[صحابه پیامبر]] مانده است، احتجاج [[علی بن ابیطالب|حضرت علی (علیهالسّلام)]] در جواب [[معاویه]] است. این احتجاج در واقع رد شیعه بر [[عثمانیه]] است که حضرت با استدلالی محکم سخن معاویه را رد میکند، در این زمینه در میان صحابه نمونههای متعددی میتوان یافت».<ref>محمد جواد مشکور، ''مقدمه فرهنگ فرق اسلامی''، استاد کاظم مدیر شانه چی.</ref>. | راجع بهفرقههای اسلامی، اولین سند مکتوب که از زمان [[صحابه پیامبر]] مانده است، احتجاج [[علی بن ابیطالب|حضرت علی (علیهالسّلام)]] در جواب [[معاویه]] است. این احتجاج در واقع رد شیعه بر [[عثمانیه]] است که حضرت با استدلالی محکم سخن معاویه را رد میکند، در این زمینه در میان صحابه نمونههای متعددی میتوان یافت».<ref>محمد جواد مشکور، ''مقدمه فرهنگ فرق اسلامی''، استاد کاظم مدیر شانه چی.</ref>. | ||
پیشینه این علم در مرحله تالیف و نگارش در بین مسلمانان به طور دقیق معلوم نیست. گزارشگران رجالی از کتابهایی که در نیمه نخست قرن اول و نیز در نیمه دوم قرن هجری قمری<ref>علی ربانی گلپایگانی، ''فرق و مذاهب کلامی''، (پاورقی)</ref> | پیشینه این علم در مرحله تالیف و نگارش در بین مسلمانان به طور دقیق معلوم نیست. گزارشگران رجالی از کتابهایی که در نیمه نخست قرن اول و نیز در نیمه دوم قرن هجری قمری<ref>علی ربانی گلپایگانی، ''فرق و مذاهب کلامی''، انتشارات مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، (پاورقی)</ref> | ||
نوشته شده است، خبر دادهاند. بعضی از کتابهای مربوط به فرقههای کلامی از قرن سوم هجری قمری در دسترس و مورد استفاده علاقهمندان این علم قرار دارد. | نوشته شده است، خبر دادهاند. بعضی از کتابهای مربوط به فرقههای کلامی از قرن سوم هجری قمری در دسترس و مورد استفاده علاقهمندان این علم قرار دارد. | ||
البته در واقع این دانش همانگونه که از نام آن معلوم است، به بحث در باره مکتبهای فکری و شعب درون یک دین میپردازد و تاریخ تولد و تطور آنها را مورد توجه قرار میدهد و «در قلمرو تاریخ علوم جا میگیرد»<ref>جعفر سبحانی، '' | البته در واقع این دانش همانگونه که از نام آن معلوم است، به بحث در باره مکتبهای فکری و شعب درون یک دین میپردازد و تاریخ تولد و تطور آنها را مورد توجه قرار میدهد و «در قلمرو تاریخ علوم جا میگیرد»<ref>جعفر سبحانی، ''همان''، ص 28</ref> و بخشی از تاریخ ادیان و مذاهب است. قابل ذکر است که کلمه «مذهب» به معنای دین و آئین در اصطلاح علما همانند معنای لغوی آن، استعمال شده است<ref>حسین توفیقی، ''آشنایی با ادیان بزرگ''، 13.</ref> و بعضی دو واژه ملل و نحل در عربی را معادل فرق و مذاهب کلامی در فارسی دانستهاند.<ref> علی ربانی گلپایگانی، ''همان''، ص 10.</ref>. | ||
فایده و کاربرد این علم را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود: | فایده و کاربرد این علم را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود: | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== واژهشناسی == | == واژهشناسی == | ||
فِرَق جمع «فرقه» است و فرقه به معنای، دسته، گروه و طائفه آمده است<ref>محمد معین،''فرهنگ فارسی معین''.</ref>. مذهب را اهل لغت به شعبهای از دین، روش، طریقه، دین و کیش معنی نمودهاند<ref>همان.</ref>.در عربی، نویسندگان کتابهای تاریخ ادیان و مذاهب از دو واژه «ملل ونحل» استفاده نمودهاند. ملت در لغت عربی، به معنای شریعت و دین است، آنچه را که خداوند برای رسیدنِ بندگانش به سعادت، به واسطه انبیاء وضع نموده است، ملت و جمع آن ملل است<ref> جمعی از نویسندگان، ''المعجم الوسیط''، ج 2، ص 364.</ref>. نِحَل جمع نِحلَه به معنای دین و مذهب<ref>سعید شرتونی، ''اقرب الموارد''، ج 5، ص 364.</ref> و ادعاء و یا ادعای باطل آمده است<ref> ابن منظور، ''لسان العرب'' و محمد فیروزآبادی، ''قاموس اللغة''.</ref>. | فِرَق جمع «فرقه» است و فرقه به معنای، دسته، گروه و طائفه آمده است<ref>محمد معین، ''فرهنگ فارسی معین''.</ref>. مذهب را اهل لغت به شعبهای از دین، روش، طریقه، دین و کیش معنی نمودهاند<ref>''همان''.</ref>.در عربی، نویسندگان کتابهای تاریخ ادیان و مذاهب از دو واژه «ملل ونحل» استفاده نمودهاند. ملت در لغت عربی، به معنای شریعت و دین است، آنچه را که خداوند برای رسیدنِ بندگانش به سعادت، به واسطه انبیاء وضع نموده است، ملت و جمع آن ملل است<ref> جمعی از نویسندگان، ''المعجم الوسیط''، ج 2، ص 364.</ref>. نِحَل جمع نِحلَه به معنای دین و مذهب<ref>سعید شرتونی، ''اقرب الموارد''، ج 5، ص 364.</ref> و ادعاء و یا ادعای باطل آمده است<ref> ابن منظور، ''لسان العرب'' و محمد فیروزآبادی، ''قاموس اللغة''.</ref>. | ||
واژه ملت در قرآن کریم مکرر مورد استفاده قرار گرفته است و به دو معنای آئین الهی و حق و یا باطل و غیر الهی به کار رفته است: در باره آئین الهی میفرماید: | واژه ملت در قرآن کریم مکرر مورد استفاده قرار گرفته است و به دو معنای آئین الهی و حق و یا باطل و غیر الهی به کار رفته است: در باره آئین الهی میفرماید: | ||
{{متن قرآن |ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً |سوره = نحل |آیه = 122 }}؛ آنگاه به تو [[وحی]] کردیم که از آئین حنیف ابراهیم (آئین توحید) پیروی کن. | {{متن قرآن |ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً |سوره = نحل |آیه = 122 }}؛ آنگاه به تو [[وحی]] کردیم که از آئین حنیف ابراهیم (آئین توحید) پیروی کن. | ||
و در باره آئین غیر الهی میفرماید: {{متن قرآن |إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ |سوره = یوسف |آیه = 37 }}؛ من آئین قومی را که به خدا [[ایمان]] نمیآورند و به جهان آخرت [[كفر|کفر]] میورزند، رها کردهام. | و در باره آئین غیر الهی میفرماید: {{متن قرآن |إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ |سوره = یوسف |آیه = 37 }}؛ من آئین قومی را که به خدا [[ایمان]] نمیآورند و به جهان آخرت [[كفر|کفر]] میورزند، رها کردهام. | ||
[[قرآن]] در مقام استعمال پیوسته کلمه «ملة» را به گروهی یا شخصی اضافه میکند و نسبت میدهد<ref>» جعفر سبحانی، '' | [[قرآن]] در مقام استعمال پیوسته کلمه «ملة» را به گروهی یا شخصی اضافه میکند و نسبت میدهد<ref>» جعفر سبحانی، ''همان''، ص 27.</ref>. | ||
موارد استعمال این واژه در [[قرآن|قرآن کریم]] بیش از نه مورد میباشد. واژه نحله به معنای مورد بحث در قرآن کریم استعمال نشده است. در اصطلاح نویسندگان تاریخ ادیان و مذاهب نیز این واژه به معنای لغوی آن به کار گرفته شده است. | موارد استعمال این واژه در [[قرآن|قرآن کریم]] بیش از نه مورد میباشد. واژه نحله به معنای مورد بحث در قرآن کریم استعمال نشده است. در اصطلاح نویسندگان تاریخ ادیان و مذاهب نیز این واژه به معنای لغوی آن به کار گرفته شده است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
تعداد فرقههای اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته است. با اینحال، عبدالرحمن بدوی معتقد است که این فرقهها منحصر به تعداد محدودی نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقههای اسلامی، ناتمام بوده است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهلسنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر هفتاد و سه فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته است و گوشزد میکند که تعداد فرقههای اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بودهاست<ref>عبدالرحمن بدوی، ''تاریخ اندیشههای کلامی''، ج 1، ص ۴۸–۴۹</ref>. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کردهاند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات، به بر حق بودن یکی از فرقههای هفتاد و سهگانهٔ اسلام اشاره شده است که در روایت، بهعنوان «فرقه ناجیه» نام برده میشود. با توجه به اینکه تعداد فرقههای اسلامی بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهد بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زدهاند.<ref>جمعی از محققین، ''همان''، ص ۳۵۰</ref>. ضمن آنکه برخی از منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت، تعداد فراوانی از فرقههای موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانستهاند<ref>اسکندر اسفندیاری، مقاله: «''فرقه سبائیه''»، ماهنامه مسجد، سال 1375، ش 30، ص ۶۸.</ref>. از اینرو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شدهاند<ref>یعقوب جعفری، مقاله: «''باورها و فرقههای خوارج''»، مجله معارف عقلی، سال 1386 ش، ش 7</ref>. | تعداد فرقههای اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته است. با اینحال، عبدالرحمن بدوی معتقد است که این فرقهها منحصر به تعداد محدودی نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقههای اسلامی، ناتمام بوده است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهلسنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر هفتاد و سه فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته است و گوشزد میکند که تعداد فرقههای اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بودهاست<ref>عبدالرحمن بدوی، ''تاریخ اندیشههای کلامی''، ج 1، ص ۴۸–۴۹</ref>. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کردهاند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات، به بر حق بودن یکی از فرقههای هفتاد و سهگانهٔ اسلام اشاره شده است که در روایت، بهعنوان «فرقه ناجیه» نام برده میشود. با توجه به اینکه تعداد فرقههای اسلامی بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهد بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زدهاند.<ref>جمعی از محققین، ''همان''، ص ۳۵۰</ref>. ضمن آنکه برخی از منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت، تعداد فراوانی از فرقههای موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانستهاند<ref>اسکندر اسفندیاری، مقاله: «''فرقه سبائیه''»، ماهنامه مسجد، سال 1375، ش 30، ص ۶۸.</ref>. از اینرو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شدهاند<ref>یعقوب جعفری، مقاله: «''باورها و فرقههای خوارج''»، مجله معارف عقلی، سال 1386 ش، ش 7</ref>. | ||
از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، [[سنن ابنماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابنداود]]، [[سنن ترمذی]] و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری این روایت را از [[ابوهریره]]، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابو امامه و واثله نقل کردهاند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را از امام محمد باقر نقل کردهاست<ref>صفری فروشانی، مقاله: | از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، [[سنن ابنماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابنداود]]، [[سنن ترمذی]] و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری این روایت را از [[ابوهریره]]، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابو امامه و واثله نقل کردهاند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را از امام محمد باقر نقل کردهاست<ref>نعمتالله صفری فروشانی، مقاله: ''راهنمای مطالعات فرقهشناسی اسلامی''، مجله هفت آسمان، ش 9 و 10 از ص 121 تا 150 </ref>.در باره اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده است. در این بین، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب و نیز ابن حزم اندلسی و ذهبی در آثارشان این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانستهاند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کردهاند؛ از جمله ابوالحسن اشعری -موسس فرقه اشاعره- را میتوان نام برد که در صحت یا عدم صحت این حدیث سکوت اختیار کرده است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته و اقدام به تصحیح و تأیید روایت کردهاند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیة این روایت تأیید کردهاند<ref>محمد بقائی یمین، مقاله: «بررسی و نقد حدیث فرقه ناجیه»،مجله مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، دوره دهم، ش 40، سال 1394 ش، ص ۶۱–۶۲</ref>. | ||
در منابع مربوط به ملل و نحل، از فرقههای بسیاری یاد و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا شده است.<ref>اسکندر | در منابع مربوط به ملل و نحل، از فرقههای بسیاری یاد و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا شده است.<ref>اسکندر اسفندیاری، همان، ص ۷۰</ref> در هر صورت، در تدوین فهرست حاضر، از فرقههایی که تنها به ذکر نامشان اکتفا شده، در بخش توضیحات فرقه اصلی که از آن منشعب شدهاند، اکتفا شده است. | ||
== بنیانگذاران == | == بنیانگذاران == | ||
قدیمیترین کتابهایی که در زمینه فرق و مذاهب موجود است کتابهایی است که در قرن سوم هجری قمری توسط دانشمندان [[مذهب شیعه|شیعه]] تالیف شده است و اکنون مورد توجه محققین این رشته میباشد. [[فرق الشیعه (كتاب)|کتاب «فرق الشیعة»]] تألیف [[ابومحمد حسن بن موسی نوبختی]] متوفای حدود 300 هجری قمری تحت عنوان فرق الشیعة نوبختی برای اولین بار در سال 1379 هجری قمری با مقدمه و تعلیقات [[سید محمد صادق بحرالعلوم]] در [[نجف]] چاپ و با ترجمه دکتر محمد جواد مشکور در سال 1361 هجری شمی در [[تهران]] منتشر شد. کتاب دیگری به نام المقالات و الفرق از قرن سوم هجری قمری و مربوط به [[ سعد بن عبدالله اشعری قمی]] | قدیمیترین کتابهایی که در زمینه فرق و مذاهب موجود است کتابهایی است که در قرن سوم هجری قمری توسط دانشمندان [[مذهب شیعه|شیعه]] تالیف شده است و اکنون مورد توجه محققین این رشته میباشد. [[فرق الشیعه (كتاب)|کتاب «فرق الشیعة»]] تألیف [[ابومحمد حسن بن موسی نوبختی]] متوفای حدود 300 هجری قمری تحت عنوان فرق الشیعة نوبختی برای اولین بار در سال 1379 هجری قمری با مقدمه و تعلیقات [[سید محمد صادق بحرالعلوم]] در [[نجف]] چاپ و با ترجمه دکتر محمد جواد مشکور در سال 1361 هجری شمی در [[تهران]] منتشر شد. کتاب دیگری به نام المقالات و الفرق از قرن سوم هجری قمری و مربوط به [[ سعد بن عبدالله اشعری قمی]] است. | ||
و اما در فاصله سالهای 247 تا 356 هجری قمری، نام نویسندگان دیگری نیز در کتابهای رجالی و تاریخ ذکر شده است: | و اما در فاصله سالهای 247 تا 356 هجری قمری، نام نویسندگان دیگری نیز در کتابهای رجالی و تاریخ ذکر شده است: | ||
# [[ابو عیسی محمد بن هارون وراق]] که در سال 247 هجری قمری از دنیا رفته است. وی از علمای معروف [[علم کلام]] و از متکلمان بزرگ امامیه در قرن سوم هجری است و کتابی در فرق شیعه به نام «اختلاف الشیعة» دارد.<ref>حسن بن موسی نوبختی، ''فرق الشیعة''، با | # [[ابو عیسی محمد بن هارون وراق]] که در سال 247 هجری قمری از دنیا رفته است. وی از علمای معروف [[علم کلام]] و از متکلمان بزرگ امامیه در قرن سوم هجری است و کتابی در فرق شیعه به نام «اختلاف الشیعة» دارد.<ref>حسن بن موسی نوبختی، ''فرق الشیعة''، با ترجمه محمد جواد مشكور، انتشارات علمی و فرهنگی، سال 1361 ش.</ref>. | ||
# [[نجاشی]] در [[رجال]] خود از «محمد بن احمد نعیمی» از اصحاب [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(علیه السلام)]]، [[امامت]](254 تا 260هـ. ق) نام میبرد که کتابی در باره فرق الشیعة نوشته است. نجاشی از از کتاب او به نام البهجه روایت کرده است<ref>احمد بن علی نجاشی، ''رجال نجاشی'' ، انتشارات | # [[نجاشی]] در [[رجال]] خود از «محمد بن احمد نعیمی» از اصحاب [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری(علیه السلام)]]، [[امامت]](254 تا 260هـ. ق) نام میبرد که کتابی در باره فرق الشیعة نوشته است. نجاشی از از کتاب او به نام البهجه روایت کرده است<ref>احمد بن علی نجاشی، ''رجال نجاشی''، انتشارات مؤسسة النشر الاسلامی، ص 395 .</ref>. | ||
# [[ابوالقاسم نصر بن صباح بلخی]] کتابی به نام «فرق الشیعة» داشته | # [[ابوالقاسم نصر بن صباح بلخی]] کتابی به نام «فرق الشیعة» داشته است. کشّی در رجال خود مکرر از نصر بن صباح و کتاب فرق الشیعة او یاد میکند<ref>شیخ طوسی، ''رجال الطوسی''، ص 515.</ref>. | ||
در | در منابع فرقه شناسی مربوط به قرن اول و دوم هجری قمری نقل شده است که در ایام خلافت [[مهدی عباسی]](132ـ135) «ابن مفضل» کتابی به نام صنوف الفرق که اکنون هیچ نشانهای از آن وجود ندارد، تالیف کرد و این کتاب به دستور مهدی عباسی بر مردم خوانده میشد. [[هشام بن حکم]] نقل میکند کتاب مذکور در بابالذهب [[مدینه]] بر مردم قرائت شد<ref>جعفر سحانی، ''همان''، ص 25</ref>. البته احتمال اینکه اثر موصوف نوشتهای مختصر همانند یک گزارش پیرامون معرفی فرقهها بوده و اطلاعات مورد توجه مهدی عباسی را در زمینه فرقههای دینی به مردم ارائه میداده است، زیاد است. | ||
کتابی | کتابی نیز درباره فرقهها به ضرار بن عمرو که در نیمه نخست قرن اول هجری قمری میزیسته، نسبت داده شده است<ref>فرق و مذاهب كلامی، به نقل از مقالات الاسلامیین، ترجمه مؤیدی.</ref>. در باره کیفیت این کتاب و نویسنده آن اطلاعات زیادی در دسترس نیست. | ||
== اقسام کتابها == | == اقسام کتابها == | ||
کتابهایی که دانشمندان مسلمان در زمینه ملل و نحل تألیف | کتابهایی که دانشمندان مسلمان در زمینه ملل و نحل تألیف نمودهاند، به سه دسته کلی تقسیم میشوند: | ||
# کتابهایی که علاوه بر بحث در مورد مذاهب | # کتابهایی که علاوه بر بحث در مورد مذاهب اسلامی، به بحث درباره ادیان و مذاهب دیگر نیز پرداختهاند، مانند کتاب «الملل و النحل» تألیف [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] (م 479 ق). | ||
# کتابهایی که تنها به فرق و مذاهب اسلامی پرداختهاند: مانند «اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات» تألیف [[شیخ مفید]]. | # کتابهایی که تنها به فرق و مذاهب اسلامی پرداختهاند: مانند «اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات» تألیف [[شیخ مفید]]. | ||
# کتابهایی که نویسندگان آنها تنها در باره یکی از مذاهب اسلامی بحث نمودهاند و این نویسندگان گاه از طرفداران و یا مخالفان آن مذهب هستند: مانند «فرق | # کتابهایی که نویسندگان آنها تنها در باره یکی از مذاهب اسلامی بحث نمودهاند و این نویسندگان گاه از طرفداران و یا مخالفان آن مذهب هستند: مانند «فرق الشیعة» [[نوبختی]] از اعلام شیعه. | ||
لازم به ذکر است که کتب ردّیه نویسی که از سوی پیروان مذهبی بر رد مذهب دیگر نوشته شده است و نیز کتابهایی که به عنوان احتجاج و یا پاسخ به شبهات فرق دیگر نوشته شده، در این مجموعه قرار میگیرند. غرض ما هم حصر کتابها در این سه قسم نیست، ولی به نظر میرسد همه کتابهای ملل و نحل و فرق و مذاهب، به نوعی به این سه قسم بر میگردد. | لازم به ذکر است که کتب ردّیه نویسی که از سوی پیروان مذهبی بر رد مذهب دیگر نوشته شده است و نیز کتابهایی که به عنوان احتجاج و یا پاسخ به شبهات فرق دیگر نوشته شده، در این مجموعه قرار میگیرند. غرض ما هم حصر کتابها در این سه قسم نیست، ولی به نظر میرسد همه کتابهای ملل و نحل و فرق و مذاهب، به نوعی به این سه قسم بر میگردد. | ||
== هفتاد وسه فرقه == | == هفتاد وسه فرقه == | ||
در متون | در متون قدیم، شمار فرقههای اسلامی را هفتاد و سه فرقه میشمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» میگفتند. در این متون، فرقههای اسلامی به شش گروه [[رافضیه]]، [[خارجیه]]، [[جبریه]]، [[قدریه]]، [[جهمیه]]، [[مرجیه]] تقسیم میشدند و برای هر گروه، دوازده زیرگروه نام برده میشد. | ||
[[ابوالقاسم رازی]] به هفت فرقه دیگر نیز اشاره می کند که به این شرح است: [[کرامیه|کرّامیه]]، [[هریه]]، [[حالیه]]، [[اسماعیلیه|باطنیه]]، [[اباحیه]]، [[براهمیه]]، [[اشعریه]]. در برخی از متون، اسم فرقههای سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده میشود. | [[ابوالقاسم رازی]] به هفت فرقه دیگر نیز اشاره می کند که به این شرح است: [[کرامیه|کرّامیه]]، [[هریه]]، [[حالیه]]، [[اسماعیلیه|باطنیه]]، [[اباحیه]]، [[براهمیه]]، [[اشعریه]]. در برخی از متون، اسم فرقههای سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده میشود. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
=== متفرقه === | === متفرقه === | ||
سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه <ref> | سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه <ref>علی اکبر دهخدا، ''لغت نامه دهخدا،'' سرواژه هفتاد و دو ملت</ref>. | ||
== مذاهب شیعیان == | == مذاهب شیعیان == | ||
=== شیعیان میانه رو (کِیسانیه) === | === شیعیان میانه رو (کِیسانیه) === | ||
کیسانیه معتقدند پس از [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه السلام)]]، [[محمد بن حنفیه]] امام بوده است<ref>فرمانیان، | کیسانیه معتقدند پس از [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیه السلام)]]، [[محمد بن حنفیه]] امام بوده است<ref>مهدی فرمانیان، | ||
''آشنایی با فرق تشیع''، سال ۱۳۸۷ ش، ص۴۰</ref>. | |||
=== زیدیه === | === زیدیه === | ||
[[زیدیه]] | [[زیدیه]] قائل به امامت زید فرزند [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه السلام)]] بودند. ایشان معتقد بودند پس از زید (که خود شرائط امامت را دارا شد) تنها افرادی که دارای صلاحیت لازم هستند و در راه خدا قیام و مردم را به طاعت خداوند و امامت خود دعوت میکنند؛ امام هستند<ref>مهدی فرمانیان و علی موسوی نژاد، ''درسنامه تاریخ و عقائد زیدیه''، سال ۱۳۸۶ ش، ص ۱۹۱</ref>. | ||
=== جعفریه (دوازده امامی) === | === جعفریه (دوازده امامی) === | ||
[[مذهب شیعه|شیعه]] دوازده امامی، بزرگترین شاخه از مذهب شیعه. بر اساس باور شیعیان | [[مذهب شیعه|شیعه]] دوازده امامی، بزرگترین شاخه از مذهب شیعه است. بر اساس باور شیعیان امامی، پس از پیامبر رهبری جامعه بر عهده امام است و امام از سوی خدا تعیین میشود. شیعیان امامی بر پایه احادیثی چون [[غدیر|حدیث غدیر]]، حضرت علی را جانشین [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] و نخستین امام میدانند. آنها به دوازده امام اعتقاد دارند و بر این باورند که [[حجت بن حسن (مهدی)|امام دوازدهم]]، [[حجت بن حسن (مهدی)|مهدی]]، زنده است و در [[غیبت کبری]] بهسر میبرد. | ||
=== امامیه === | === امامیه === | ||
شیعه [[امامیه]] | شیعه [[امامیه]] پیروان این مذهب به امامت و خلافت بلافصل علی (علیهالسلام) و فرزندان او از طریق نصب و نص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معتقد هستند<ref> حسن بن موسی نوبختی، ''همان''، ص ۴</ref>. زمان پیدایش شیعه امامیه به همان معنای مذکور در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است، زیرا اصطلاح (شیعه علی) بارها و بارها در سخنان آن حضرت به کار رفته است. | ||
=== اسماعیلیه === | === اسماعیلیه === | ||
[[اسماعیلیه]] گروهی از شیعیان هستند که | [[اسماعیلیه]] گروهی از شیعیان هستند که معتقدند امامان از سوی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و یا امام قبلی، نصب میشود و از پدر به پسر میرسد و بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) حضرت علی (علیه السّلام) امام بوده بعد از وی به ترتیب تا امام صادق (علیه السّلام) را قبول میکنند و بعد از آن حضرت عقیده دارند که امامت به اسماعیل فرزند [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه السّلام)]] رسیده و بعد از او هم امامت در فرزندان وی ادامه یافته و تا زمان حال، این سلسله امامت ادامه دارد<ref>جعفر سبحانی، ''المذاهب الاسلامیة''، ص 246</ref>. | ||
=== شیعیان غالیان === | === شیعیان غالیان === | ||
[[غلات|غالیان]] افرادی هستند که در حق | [[غلات|غالیان]] افرادی هستند که در حق امامان خود غلو کرده و آنها را از زمره مخلوق بودن خارج میکنند و مقام الوهیت را برای آنها قائل هستند<ref>محمد بن عبدالکریم شهرستانی، ''الملل و النحل''، ج ۱، ص ۱۵۴</ref>. | ||
== اقلیتهای شیعه مذهب == | == اقلیتهای شیعه مذهب == | ||
چند فرقه | چند فرقه هستند که نمیتوان گفت سنی یا شیعهاند؛ پیروان این فرقهها به دلیل افکار باطلی که دارند از اسلام خارجاند، ولی مرتد به حساب نمیآیند. مانند فرقههایی که صفات ربوبی را به امامان نسبت میدهند. مثلاً میگویند: امام علی خدا است، امام علی کارهای خدایی میکند یا تمام کارهای عالم در دست امام علی است. این فرقهها، مذاهب انشعابی از اسلام هستند<ref>''مجله حوزه'' </ref>. | ||
=== شیخیه === | === شیخیه === | ||
[[شیخیه]] طرفداران شیخ احمد احسایی، در کرمان و [[مشهد]] متمرکزند. معتقدند خداوند امامان را آفرید و امامان تمام عالم را آفریدند. پس علت فاعلی | [[شیخیه]] طرفداران شیخ احمد احسایی، در [[کرمان]] و [[مشهد]] متمرکزند. معتقدند خداوند امامان را آفرید و امامان تمام عالم را آفریدند. پس علت فاعلی جهان، امامان هستند. از آن روی که اینان برای عقیده باطل خود به برخی روایات استناد میکنند که البته آن روایات یا ضعیفاند یا تفسیرهای مختلفی دارند. بر همین اساس، نمیتوانیم بگوییم که شیخیه به کلی از اسلام خارج اند و احکام غیرمسلمان بر آنان بار میشود <ref>''همان''</ref>. | ||
این فرقه حدود دویست هزار پیرو دارد که پنجاه هزار از آنان در بصره و پنجاه هزار در کرمان هستند | این فرقه حدود دویست هزار پیرو دارد که پنجاه هزار از آنان در بصره و پنجاه هزار در کرمان هستند و جمعی ساکن مشهد هستند و در آن جا مدرسه ای به نام باقریه دارند. شیخیه به گروههایی تقسیم شده اند مثل: شیخیه باقری، شیخیه کریمخانی که در کرمان به سر میبرند. این دو گروه همدیگر را قبول ندراند <ref>''همان''</ref> . | ||
=== اهل حق === | === اهل حق === | ||
پیروان این فرقه معتقدند علی خدا نیست، اما از خدا جدا نیست. | پیروان این فرقه که جمعیت آنها حدود یک میلیون نفر است، معتقدند علی خدا نیست، اما از خدا جدا نیست. میگویند که روح خداوند در علی حلول و پس از او بر اشخاص متعدد دیگری نیز حلول کرده است. اهل حق قائل به تناسخ هستند. این فرقه در اصطلاح عرف، به علیاللّهی مشهورند و در ایران در شهرهایی مانند: کرمانشاه، همدان، تویسرکان، بابل و... به سر میبرند.همچنین رد آنها را میتوان در [[ترکیه]]، [[هند]] و [[عراق]] مشاهده کرد. این فرقه نیز ملحق به مسلمانان هستند<ref> ''همان''</ref>. | ||
=== نُصَیریه === | === نُصَیریه === | ||
این فرقه | این فرقه از پیروان محمد بن نُمیر نُصیری هستند. او ادعا کرد که در دوره غیبت کبری، من باب [[حسن بن علی (عسکری)]] هستم. جمعیت آنها در [[سوریه]] حدود یک میلیون نفر است. حافظ اسد و بشار اسد از این فرقهاند. نُصَیریه تمام امامان را قبول دارند، ولی همراه با عقایدی غلوآمیز و به علی(علیه السلام) نگاه خدایی دارند <ref>''همان''</ref>. | ||
=== علویان ترکیه === | === علویان ترکیه === | ||
این فرقه در [[ترکیه]] زندگی میکنند و حدود چهارده تا بیست میلیون نفرند. عقیده غلوآمیز به علی(علیه السلام) | این فرقه در [[ترکیه]] زندگی میکنند و حدود چهارده تا بیست میلیون نفرند. عقیده غلوآمیز به علی(علیه السلام) دارند و معتقدند همه چیز در دست علی(علیه السلام) است. با اینحال، برخی از آنان بر اساس فقه حنفی نماز میخوانند و بعضی از آنها نماز نمیخوانند، با این باور که علی برای آنان نماز گزارده است و نیز بعضی از آنان مسجد نمیروند چون علی در آن جا شهید شده است. از همین روی اینان به چند فرقه تقسیم شدهاند. اربکان، اردوغان، حزب رفاه و حزب فضیلت علویاند. | ||
بر اساس آمار سال 2007 میلادی کل مسلمانان جهان، یک میلیارد و سیصد و هفتاد و دو میلیون نفرند که حدود یک میلیارد آن پیروان مذاهب اهل سنت و حدود سیصد میلیون شیعه اثنیعشریاند و بقیه پیروان این چند فرقهای هستند که بیان کردیم نه سنی اند و نه شیعه، بلکه منسوب به اسلام هستند<ref>''همان''</ref>. | |||
=== اباضیه === | === اباضیه === | ||
این فرقه معتدلترین فرقه باقی مانده از [[خوارج]] اند. عمانیها، تقریباً | این فرقه معتدلترین فرقه باقی مانده از [[خوارج]] اند. عمانیها، تقریباً تمامشان، اباضی مسلک هستند. اباضیه در [[لیبی]] و [[الجزایر]] نیز زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود چهار تا پنج میلیون نفر است. از نظر فقهی به حنفیان نزدیکاند، اما فقه مستقلی دارند و در عقاید به معتزله نزدیکاند، اما از اشاعره هم تأثیر پذیرفتهاند. کتاب دراسات عن الاباضیة از عمرو خلیفه نامی، از آثار خوبی است که یکی از اباضیان [[شمال آفریقا]] درباره مذهب خود نوشته است <ref>''همان''</ref>. | ||
== اهلتسنن == | == اهلتسنن == | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
=== مالکی === | === مالکی === | ||
فقه | فقه مالکی حدود صد و پنجاه میلیون نفر پیرو دارد. مسلمانان ساکن در [[شمال آفریقا]]، [[الجزایر]]، [[لیبی]]، [[مغرب]] و… مالکی مذهب هستند. در فقه مالکی تکتف (بستن دستها در نماز) استحبابی ندارد، از اینرو مانند [[مذهب شیعه|شیعیان]] با دست باز [[نماز]] میخوانند<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
=== حنفی === | === حنفی === | ||
فقه حنفی حدود چهارصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. | [[فقه حنفی]] حدود چهارصد و پنجاه میلیون پیرو دارد.مردم ساکن در [[شبه قاره هند]]، [[آسیای میانه]] و [[ترکیه]] بیشتر حنفیاند، زیرا فقه حاکم در زمان [[سامانیان]]، [[غزنویان]] و [[عثمانی|امپراتوری عثمانی]] فقه حنفی بوده است. در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]]، اهلسنتی که در شرق کشور زندگی میکنند، پیرو فقه حنفیاند و آنان که در غرب کشور زندگی می کنند، پیرو [[فقه شافعی]] هستند. حنفیان در استانهای [[گلستان]]، [[خراسان]]، [[سیستان و بلوچستان]] حضور دارند<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
=== شافعی === | === شافعی === | ||
فقه شافعی حدود سیصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. بیشتر مصریان | فقه شافعی حدود سیصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. بیشتر مصریان پیرو این مذهباند.[[الأزهر|دانشگاه الازهر]] از نظر فقهی بر مبنای فقه شافعی و از نظر اعتقادی بر مبنای کلام اشعری است. مسلمانان [[اندونزی]] و [[مالزی]]، بیشتر شافعیاند. البته این مذهب به صورت پراکنده نیز در جهان اسلام پیرو دارد. مسلمانان کرد، پیرو فقه شافعیاند.[[صلاحالدین ایوبی]]، مؤسس سلسله ایوبیان، کرد شافعی بود. از آن زمان تا کنون، دانشگاه الازهر بر اساس فقه شافعی تدریس میکند. [[احمد الطیب]] رئیس کنونی الازهر، شافعی مذهب و اشعری مسلک است. اهلسنت ساکن در استانهای گیلان، اردبیل، آذربایجان، کردستان، هرمزگان شافعی مذهباند. مردم ساکن در [[فلسطین]] و [[نوار غزه|نوارغزه]]، از نظر فقهی با مصریان هممذهب و شافعی هستند<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
=== حنبلی === | === حنبلی === | ||
فقه | [[فقه حنبلی]]، حدود پنجاه میلیون نفر پیرو دارد. مسلمان ساکن در [[عربستان سعودی|عربستان]] [[وهابیت|وهابیان]]،حنبلیاند، ولی پیروان این فرقه در [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[اردن]] و [[کرانه باختری]]، به گونه پراکنده حضور دارند<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
=== مذاهب کلامی === | === مذاهب کلامی === | ||
=== ماتریدیه === | === ماتریدیه === | ||
این مذهب | این مذهب از مذاهب کلامی معروف و مورد قبول در میان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] است که در اوایل قرن چهارم هجری قمری پدید آمد. مؤسس ماتریدیه، شخصی به نام ابو منصور ماتریدی (متوفای ۳۳۳ ه) است. انگیزه [[ماتریدیه|ماتریدی]] و اشعری در مخالفت با معتزله انگیزهای واحد بود، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبود، زیرا در ماتریدیان نسبت به اشاعره، عقلگرایی بر ظاهرگرایی، غالب است<ref>علی ربانی گلپایگانی، د''رآمدى بر علم کلام''، ص ۲۹۶</ref>. | ||
=== اشاعره === | === اشاعره === | ||
این گروه عقاید | این گروه کلامی، عقاید [[اهلحدیث]] را با تعدیل خاصی پذیرفتهاند. پایهگذار این مکتب [[ابوالحسن اشعری]] (ت. ۲۶۰ ۳۲۴) میباشد. وی قبل از پایهگذاری این مکتب، بر [[مکتب معتزله]] بود، او در قرن چهارم هجری قمری به دفاع از عقاید اهلحدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی به نام مکتب اشاعره تاسیس کرد و این مکتب در میان اهل سنت و نیز در حوزه کلام اسلامی شهرت فراوانی یافت<ref> علی ربانی گلپایگانى، ''فرق و مذاهب کلامى''، ''همان''، ص ۲۰۱، با ویرایش</ref>. | ||
=== | === معتزله === | ||
گروهی که به | معتزله گروهی هستند که به عقل بیش از حد بها دادهاند و در موارد زیادی به دلیل تلاقی نصوص با عقل، به تأویل آ نها میپرداختند. این گروه پنج مسأله را از اصول اعتزال میشمارند : | ||
# توحید | # توحید | ||
# عدل | # عدل | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
# منزله بین المنزلتین. | # منزله بین المنزلتین. | ||
پایهگذار این مکتب | پایهگذار این مکتب کلامی، شخصی به نام «واصل بن عطاء» شاگرد [[حسن بصری]] بوده است که به دلیل پرسشی جنجالی از استادش و عدم اقناعش از توضیح وی، از حوزه درس او جدا شد و خود حوزه مستقلی تشکیل داد و بدین مناسبت حسن بصری گفت «اعتزل عنّا» یعنی واصل از ما جدا شد. بنابراین، پیروان و اصل، «معتزله» نامیده شدند<ref>مرتضى مطهری، ''مجموعه آثار''، انتشارات صدرا، چ دوم، سال ۱۳۷۲ش ، ج ۳، ص ۸۵ </ref>. | ||
=== وهابیه === | === وهابیه === | ||
مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبدالوهاب» نجدی | مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبدالوهاب» نجدی است. وی در سال ۱۱۱۵ هجری قمری در نجد عربستان متولد شد. پیروان این مسلک خود را «سلفیه» مینامند و مسائلی را بر اصول «سلفیه» افزودند که بیشتر مربوط به توحید و شرک است. [[محمد بن عبدالوهاب]] با مطالعه کتابهای ابن تیمیه، گرایش خاصی به احیای اندیشههای او پیدا کرد و بر همین اساس، زیارت پیامبر، تبرک به آثار او، توسل به وی و بنای سایبان بر قبور را [[شرک]] دانست و دیگر طوایف مسلمین را متهم به شرک و خروج از دین کرد و تنها مذهب وهابیت را اهل نجات دانست<ref>جعفر سبحانی، ''آئین وهابیت''، ص ۲۹</ref>.عقاید و اندیشههای افراطی و رفتار خشن و انعطافناپذیر وهابیون، منشأ تفرقه و نزاع در میان امت اسلامی شده و حتی در راستای اهداف و منافع استکبار جهانی و دشمنان اسلام قرار گرفته است. | ||
== جنبشهای فکری == | == جنبشهای فکری == | ||
=== سلفیه === | === سلفیه === | ||
سَلَفی به گروهی از مسلمانان اهلسنت گفته میشود که به دین اسلام تمسک جسته و خود را پیرو سلف صالح میدانند و در عمل و اعتقادات | سَلَفی به گروهی از مسلمانان اهلسنت گفته میشود که به دین اسلام تمسک جسته و خود را پیرو سلف صالح میدانند و در عمل و اعتقادات خود؛ از پیامبر اسلام، صحابه و تابعین تبعیت میکنند. سلفیها تنها قرآن و سنت را منابع احکام و تصمیمهای خود میدانند<ref>Shahin, “Salafīyah”, Oxford</ref>. | ||
بنیانگذاری سلفیگری معاصر به [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[محمد عبده]] در اوایل قرن بیستم نسبت داده میشود. سلفیگری دارای ابعاد مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است و تأثیری | بنیانگذاری سلفیگری معاصر به [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[محمد عبده]] در اوایل قرن بیستم نسبت داده میشود. سلفیگری دارای ابعاد مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است و تأثیری بنیادینی بر متفکران مسلمان در گوشه و کنار جهان اسلام گذاشته است<ref>Shahin, “Salafīyah”, Oxford</ref>. | ||
=== اِخوان المسلمین === | === اِخوان المسلمین === | ||
سازمان اِخوانالمسلمین جریانی سَلَفی است که توسط [[حسن البنا]] در مصر تأسیس شد. حسن البنا پیرو اصلاحطلبِ پیش از خود رشیدرضا بود که از | سازمان اِخوانالمسلمین جریانی سَلَفی است که توسط [[حسن البنا]] در مصر تأسیس شد. حسن البنا پیرو اصلاحطلبِ پیش از خود یعنی [[رشیدرضا]] بود که از یکسو تحت تأثیر دیدگاههای [[ابنتیمیه]] و محمد عبده، تفکر سلفی داشت<ref>مهدی فرمانیان، ''جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر''، سال 1396 ش، ص ۱۰۸ تا ۱۱۰</ref> و از سوی دیگر با تأثیرپذیری از سید جمالالدین اسدآبادی در راه وحدت مسلمانان تلاش میکرد<ref>مهدی فرمانیان، ''سلفیه و تقریب''، ص ۱۴۳ و ۱۴۴</ref>. | ||
=== دیوبندی === | === دیوبندی === | ||
مکتب سَلَفی در شبهقاره هند توسط شاه ولی الله دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ق) | دیوبندی، مکتب سَلَفی است که در شبهقاره هند توسط شاه ولی الله دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ق) بنیان شد.<ref>مهدی فرمانیان، ''جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر''، سال 1396 ش، ص۷۶ تا ۷۸ </ref> او که رسالهای در دفاع از [[ابن تیمیه|ابنتیمیه]] دارد،<ref>مهدی فرمانیان، ''همان''.</ref> در آثارش اعمالی مثل زیارت قبور، توسّل، استغاثه، نذر و قسم را از مظاهر شرک شمرده است<ref>ملا موسی میبدی، ''بررسی و نقد دیدگاه شاه ولی الله دهلوی در مسئله شرک''، ص ۱۵۵</ref>. | ||
پس از شاه ولیالله دهلوی، برخی از شاگردان باواسطهاش، مدرسه دیُوبند را تأسیس کردند و افکار او را نشر دادند. این مدرسه خیلی زود رونق گرفت و با جذب دانشجویانی از سراسر هند و دیگر کشورها، به بزرگترین مدرسه علمیه هند مبدل شد<ref>مهدی فرمانیان، ''همان''، ص۸۳</ref>. | |||
پس از شاه ولیالله دهلوی، برخی از شاگردان | پس از انقلاب اسلامی ایران، دیوبندیه که از گذشته با شیعه در تقابل بود، با هدف جلوگیری از شیعه شدن اهلسنت [[پاکستان]]، انجمن [[سپاه صحابه]] را تشکیل داد<ref> ناصر پورحسن و عبدالمجید سیفی، مقاله: ''تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام''، فصلنامه شیعهشناسی، ش، 52، بهمن 1394 ش.</ref>. | ||
پس از انقلاب اسلامی ایران، دیوبندیه که از گذشته با شیعه در تقابل بود، با هدف جلوگیری از شیعه شدن اهلسنت [[پاکستان]]، انجمن [[سپاه صحابه]] را تشکیل داد<ref> پورحسن و سیفی، | |||
=== ظاهری === | === ظاهری === | ||
ظاهری یکی از | ظاهری یکی از مذاهبی است که داوود بن علی اصفهانی در سده سوم هجری قمری تأسیس کرد. وجه تسمیه این مذهب توجه به «ظاهر» آیات [[قرآن]] و روایات پیامبر اسلام است. | ||
اوج شکوفایی مذهب ظاهری در قرن پنجم توسط | اوج شکوفایی مذهب ظاهری در قرن پنجم هجری قمری توسط [[ابنحزم اندلسی]] پدید آمد و بیشتر پیروان آن در اندلس و شمال آفریقا بودند. مذهب شافعی در بین مذاهب دیگر اسلامی، بیشترین شباهت را با مذهب ظاهری دارد. | ||
== فرقههای صوفی در جهان اسلام == | == فرقههای صوفی در جهان اسلام == | ||
اکنون در جهان اسلام، | اکنون در جهان اسلام، صد فرقه صوفی با حدود چهارصد تا پانصد میلیون پیرو وجود دارد که بیشتر از اهلسنت بوده و حدود بیست میلیون از این جمعیت، شیعه صوفی مسلک هستند. | ||
=== قادریه === | === قادریه === | ||
یکی از فرقههای بزرگ و معروف صوفی در میان اهلسنت، فرقه قادریه است. | یکی از فرقههای بزرگ و معروف صوفی در میان اهلسنت، فرقه قادریه است. بنیان گذار این فرقه شخصی به نام عبدالقادر بود. قادریه از مغرب تا اندونزی پیرو دارد. در ایران نیز اهلسنت منطقه کردستان، بیشتر پیرو این فرقه هستند. | ||
== | == نقشبندیه == | ||
این فرقه، | این فرقه، از پیروان خواجه بهاالدین نقشبند هستند. وی، در قرن ۸ و ۹ هجری قمری در پاکستان میزیست. تأثیر تعالیم این فرقه در شبهقاره هند و آسیای میانه فراوان است. در ایران نیز، در استان گلستان و خراسان شمالی (ترکمنها) بیشتر از این فرقه پیروی میکنند. نقشبندیان در کرمانشاه و کردستان نیز حضور دارند. برخی از دیوبندیه در استان سیستان و بلوچستان نیز خود را پیرو این فرقه معرفی میکنند. | ||
=== بریلویه === | === بریلویه === | ||
به پیروان احمدرضا خان بریلوی که در شهر “به ریلی” در شبهقاره هند میزیست و از فرقه قادریه منشعب شده است، بریلوی | به پیروان احمدرضا خان بریلوی که در شهر “به ریلی” در شبهقاره هند میزیست و از فرقه قادریه منشعب شده است، بریلوی میگویند. شصت درصد اهلسنت پاکستان بریلوی هستند. در ایران، بریلویه در استان سیستان و بلوچستان بهصورت محدود وجود دارند. در چابهار مدرسهای با صد طلبه از این فرقه دایر است. | ||
=== تیجانیه === | === تیجانیه === | ||
این فرقه در | این فرقه در کشور مغرب فعال است. در ایران، کتابی به نام عارفی از الجزایر، ترجمه دکتر پورجوادی منتشرشده که عنوان اصلی آن قدیسی در قرن بیستم است. شیخ صوفی معرفیشده در این کتاب، از فرقه تیجانیه است. | ||
از دیگر فرقهها و مذاهب صوفی سنی میتوان از چشتیه، سهروردیه، رفاعیه، یسویه، کبرویه و… نام برد<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | از دیگر فرقهها و مذاهب صوفی سنی میتوان از چشتیه، سهروردیه، رفاعیه، یسویه، کبرویه و… نام برد<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
=== بکتاشیه === | === بکتاشیه === | ||
بکتاشیه از طریقتهای صوفیه آسیای صغیر و منطقه بالکان که پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه میدانند. آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد (صل الله علیه وسلم) و ولایت علی (علیه السلام) | بکتاشیه از طریقتهای صوفیه آسیای صغیر و منطقه بالکان است که پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه میدانند. آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد (صل الله علیه وسلم) و ولایت علی (علیه السلام) معتقدند، اما این سه را در تثلیثی شبیه به تثلیث مسیحی مینگرند<ref> دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ''بکتاشیه''، نوشته فاطمه لاجوردی، ص ۳۹۶ -۳۹۸</ref>. | ||
== فرقههای فعال صوفی در شیعه == | == فرقههای فعال صوفی در شیعه == | ||
=== گنابادیه === | === گنابادیه === | ||
فرقه صوفی گنابادیه، | فرقه صوفی گنابادیه، فعالترین فرقه صوفی شیعی است. این فرقه، از فرقههای انشعابی شاه نعمتاللّهیّة است. این فرقه در خراسان جنوبی در شهر گناباد، تهران، یزد، بروجرد و... بین سه تا چهار میلیون پیرو دارد. | ||
=== شاه نعمت | === شاه نعمت اللّهیّة === | ||
پیروان این فرقه در کرمان و ماهان هستند که البته فعالیت | پیروان این فرقه در کرمان و ماهان هستند که البته فعالیت خاصی ندارند. | ||
=== نوربخشیه === | === نوربخشیه === | ||
این فرقه پیرو | این فرقه پیرو سید محمد نوربخش شاگرد ابن فهد حلّی هستند که از قرن هشتم هجری قمری به بعد، فعالیت دارد. نوربخشیه حدود پنجاه هزار نفر در شمال پاکستان و نیز در ایران نیز پیروانی دارد. | ||
=== ذهبیه === | === ذهبیه === | ||
این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا | این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا حسینیهای نیز به نام این فرقه ساخته شده است<ref>jh.isca.ac.ir</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۵: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۳
فرق و مذاهب اسلامی، پیروان دین اسلام از دیدگاه فقهی و کلامی این دین را بهمذاهب گوناگونی تقسیم کردهاند که برخی از این مذاهب خود بهفرقههای مختلف و گاه هر فرقه بهانشعاباتی چند تقسیم میشود. در بررسی بسیاری از فرقهها در جهان اسلام آنچه شرط انصاف است رعایت نمیشود گاه نظر غیر قابل قبول یک فردِ نزدیک به فرقه را به همان فرقه نسبت میدهند و یا نظر تردیدآمیز فردی را که در فرقه پذیرفته نشده است، دیدگاه ضروری آن فرقه میشمرند، یا دیدگاههای مغرضانه دشمنان و مخالفان را دیدگاههای مسلّم یک فرقه دیگر ذکر میکنند. این وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و همچنان نیز ادامه دارد. منظور از دیدگاه فقهی، نوع احکام شرعی پذیرفته و به کار رفته در هر مذهب و منظور از دیدگاه کلامی، درجهٔ پذیرش خردگرایی در هر یک از مذاهب است.
وجه ارزشمند بودن مباحث فرق و مذاهب
مؤلف و روایتگر ملل و نحل و فرق و مذاهب اگر از شجاعت علمی لازم و روحی صادق و بدون تعصب بهرهمند نباشد، آگاهی ناقص و مخدوش را به طالبین ارائه میدهد و معرفت آنان را به مذهب و عقیدهای به بدبینی و شک و تردید گرایش میدهد. در تبیین هر مذهبی باید از کتابهای اصیل و مورد قبول آنان بهره برد و هرگز بر نوشتههای مخالفان اکتفا نکرد. جمعی از نویسندگان ملل و نحل، تعصبات دینی و مصالح شخصی خویش را در نوشتههای خود نشان داده و واقعیت و حقیقت مذاهب دیگر را ارائه ندادهاند. یکی از اندیشمندان معاصر، از این فاجعه علمی ابراز تأسف میکند و برای این نویسندگان نمونههایی ذکر میکند. وی در این زمینه مینویسد: «كتاب ملل و نحل شهرستانی|کتاب ملل و نحل شهرستانی از کتابهای معروف در قلمرو تاریخ عقاید ملل جهان است که همگان با نام و موضوع آن آشنایی دارند. این کتاب در همه کتابخانهها موجود و در اختیار همگان قرار دارد. وی در معرفی شیعه مینویسد:
- از ویژگیهای شیعه، اعتقاد به تناسخ و حلول و تشبیه است.
- امام دهم شیعیان در قم درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد[۱].
- هشام بن حکم خدا را جسم میدانست و برای او اندازهای برابر هفت وجب از وجبهای خود قائل بود.
- او علی را خدای لازم الاطاعة میدانست[۲] و دروغهای متعدد دیگری که به شیعه نسبت داده است، هر کسی اندک آشنایی با مذهب شیعه داشته باشد دروغ بودن این مطالب برایش همانند روز روشن است. بعضی از نویسندگان دیگر نیز بعد از وی، بیپروا شیعه را به شکل یاد شده معرفی کردهاند. برای نمونه «احمد امین در کتاب فجر الاسلام تهمتهایی به شیعه زده و سپس در نجف از محضر مصلح کبیر شیخ محمد حسین کاشف الغطا، معذرت خواست و گفت ریشه اشتباه من این بود که مصادر و مدارک کافی درباره عقیده شیعه نداشتم» که البته امروز با توجه به آسان بودن دسترسی به منابع مختلف از مسیرهای گوناگون، این عذر هرگز پذیرفتنی نیست و تکرار چنین اتهاماتی از یک محقق، قابل تحمل نخواهد بود.
بسیار مشاهده گردیده که اطلاعاتِ موجود در میان اهلتسنن راجع به شیعه، غالباً از کتابهایی همانند ملل و نحل شهرستانی که از سر تعصب و با مستنداتی ضعیف یا بدون مدرک نگارش یافته است، گرفته شده و آثار زیانباری را در پی داشته است. این وضع در باره بقیه فرقههای اسلامی نیز دیده میشود. معتزله نیز از دیگر فرقههای کلامی است که با چنین بیمهریهایی روبرو است و نسبتهایی که به آنها داده شده، غالباً با استناد به کتابهای مخالفین آنها بوده است که در نتیجه از نظر علمی، ارزش لازم را ندارد خصوصا با دروغهایی که آگاهانه یا غیر آگاهانه نویسندگانی مانند شهرستانی به آنها نسبت دادهاند. امید آنکه نویسندگان فرق و مذاهب از سر انصاف و واقعبینی به این کار همت گمارند.
تاریخچه
بحث از فرق و مذاهب در میان انسانها به شکل مدون و غیر مدون رایج بوده است. تاریخ فرق و مذاهب را در میان مسلمانان از زمان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) در قرآن مییابیم. «برای نمونه در سوره بقره حدود شصت آیه سرگذشت بنیاسرائیل و قانونشکنیهای آن قوم بیان شده است.» راجع به اقوام گذشته نیز مثل قوم نوح، لوط، قوم ابراهیم، شعیب و... گزارشهایی در قرآن آمده است. راجع بهفرقههای اسلامی، اولین سند مکتوب که از زمان صحابه پیامبر مانده است، احتجاج حضرت علی (علیهالسّلام) در جواب معاویه است. این احتجاج در واقع رد شیعه بر عثمانیه است که حضرت با استدلالی محکم سخن معاویه را رد میکند، در این زمینه در میان صحابه نمونههای متعددی میتوان یافت».[۳].
پیشینه این علم در مرحله تالیف و نگارش در بین مسلمانان به طور دقیق معلوم نیست. گزارشگران رجالی از کتابهایی که در نیمه نخست قرن اول و نیز در نیمه دوم قرن هجری قمری[۴] نوشته شده است، خبر دادهاند. بعضی از کتابهای مربوط به فرقههای کلامی از قرن سوم هجری قمری در دسترس و مورد استفاده علاقهمندان این علم قرار دارد.
البته در واقع این دانش همانگونه که از نام آن معلوم است، به بحث در باره مکتبهای فکری و شعب درون یک دین میپردازد و تاریخ تولد و تطور آنها را مورد توجه قرار میدهد و «در قلمرو تاریخ علوم جا میگیرد»[۵] و بخشی از تاریخ ادیان و مذاهب است. قابل ذکر است که کلمه «مذهب» به معنای دین و آئین در اصطلاح علما همانند معنای لغوی آن، استعمال شده است[۶] و بعضی دو واژه ملل و نحل در عربی را معادل فرق و مذاهب کلامی در فارسی دانستهاند.[۷].
فایده و کاربرد این علم را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
- شناخت ادیان و مذاهب و شعب مختلف آنها و آشنایی با تولد و رشد و توسعه آنها و یا ازبین رفتن آنها و علل این مسائل.
- آگاهی از جهات اشتراک و اختلاف فرق و مذاهب.
- نقد مستدل و مستند فرق و مذاهب؛
- دفاع از دین حق.
این موارد کلیات فوائدی است که میتواند بر این علم مترتب باشد. البته کاربرد این دانش فقط در این موارد خلاصه و محصور نمیشود. برای نمونه گاهی قدرت طلبان جهت پیشبرد اهداف خویش از شناخت ادیان و فرقههای مختلف آنها استفاده نموده و به اهداف سیاسی خویش از طریق آشنایی با ادیان و تأثیر بر پیروان آنها دسترسی پیدا میکنند.
واژهشناسی
فِرَق جمع «فرقه» است و فرقه به معنای، دسته، گروه و طائفه آمده است[۸]. مذهب را اهل لغت به شعبهای از دین، روش، طریقه، دین و کیش معنی نمودهاند[۹].در عربی، نویسندگان کتابهای تاریخ ادیان و مذاهب از دو واژه «ملل ونحل» استفاده نمودهاند. ملت در لغت عربی، به معنای شریعت و دین است، آنچه را که خداوند برای رسیدنِ بندگانش به سعادت، به واسطه انبیاء وضع نموده است، ملت و جمع آن ملل است[۱۰]. نِحَل جمع نِحلَه به معنای دین و مذهب[۱۱] و ادعاء و یا ادعای باطل آمده است[۱۲].
واژه ملت در قرآن کریم مکرر مورد استفاده قرار گرفته است و به دو معنای آئین الهی و حق و یا باطل و غیر الهی به کار رفته است: در باره آئین الهی میفرماید:
ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً [نحل–122]
؛ آنگاه به تو وحی کردیم که از آئین حنیف ابراهیم (آئین توحید) پیروی کن.
و در باره آئین غیر الهی میفرماید:
إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ [یوسف–37]
؛ من آئین قومی را که به خدا ایمان نمیآورند و به جهان آخرت کفر میورزند، رها کردهام.
قرآن در مقام استعمال پیوسته کلمه «ملة» را به گروهی یا شخصی اضافه میکند و نسبت میدهد[۱۳].
موارد استعمال این واژه در قرآن کریم بیش از نه مورد میباشد. واژه نحله به معنای مورد بحث در قرآن کریم استعمال نشده است. در اصطلاح نویسندگان تاریخ ادیان و مذاهب نیز این واژه به معنای لغوی آن به کار گرفته شده است.
علت پیدایش مذاهب اسلامی
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است[۱۴]. شهرستانی در بیان اختلافهای امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر صلی الله علیه و آله میداند[۱۵].
تعداد فرقههای اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته است. با اینحال، عبدالرحمن بدوی معتقد است که این فرقهها منحصر به تعداد محدودی نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقههای اسلامی، ناتمام بوده است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهلسنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر هفتاد و سه فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته است و گوشزد میکند که تعداد فرقههای اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بودهاست[۱۶]. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کردهاند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات، به بر حق بودن یکی از فرقههای هفتاد و سهگانهٔ اسلام اشاره شده است که در روایت، بهعنوان «فرقه ناجیه» نام برده میشود. با توجه به اینکه تعداد فرقههای اسلامی بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهد بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زدهاند.[۱۷]. ضمن آنکه برخی از منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت، تعداد فراوانی از فرقههای موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانستهاند[۱۸]. از اینرو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شدهاند[۱۹].
از منابع اهلسنت، سنن ابنماجه، مسند احمد بن حنبل، سنن ابنداود، سنن ترمذی و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری این روایت را از ابوهریره، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابو امامه و واثله نقل کردهاند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را از امام محمد باقر نقل کردهاست[۲۰].در باره اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده است. در این بین، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب و نیز ابن حزم اندلسی و ذهبی در آثارشان این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانستهاند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کردهاند؛ از جمله ابوالحسن اشعری -موسس فرقه اشاعره- را میتوان نام برد که در صحت یا عدم صحت این حدیث سکوت اختیار کرده است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته و اقدام به تصحیح و تأیید روایت کردهاند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیة این روایت تأیید کردهاند[۲۱].
در منابع مربوط به ملل و نحل، از فرقههای بسیاری یاد و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا شده است.[۲۲] در هر صورت، در تدوین فهرست حاضر، از فرقههایی که تنها به ذکر نامشان اکتفا شده، در بخش توضیحات فرقه اصلی که از آن منشعب شدهاند، اکتفا شده است.
بنیانگذاران
قدیمیترین کتابهایی که در زمینه فرق و مذاهب موجود است کتابهایی است که در قرن سوم هجری قمری توسط دانشمندان شیعه تالیف شده است و اکنون مورد توجه محققین این رشته میباشد. کتاب «فرق الشیعة» تألیف ابومحمد حسن بن موسی نوبختی متوفای حدود 300 هجری قمری تحت عنوان فرق الشیعة نوبختی برای اولین بار در سال 1379 هجری قمری با مقدمه و تعلیقات سید محمد صادق بحرالعلوم در نجف چاپ و با ترجمه دکتر محمد جواد مشکور در سال 1361 هجری شمی در تهران منتشر شد. کتاب دیگری به نام المقالات و الفرق از قرن سوم هجری قمری و مربوط به سعد بن عبدالله اشعری قمی است. و اما در فاصله سالهای 247 تا 356 هجری قمری، نام نویسندگان دیگری نیز در کتابهای رجالی و تاریخ ذکر شده است:
- ابو عیسی محمد بن هارون وراق که در سال 247 هجری قمری از دنیا رفته است. وی از علمای معروف علم کلام و از متکلمان بزرگ امامیه در قرن سوم هجری است و کتابی در فرق شیعه به نام «اختلاف الشیعة» دارد.[۲۳].
- نجاشی در رجال خود از «محمد بن احمد نعیمی» از اصحاب امام حسن عسکری(علیه السلام)، امامت(254 تا 260هـ. ق) نام میبرد که کتابی در باره فرق الشیعة نوشته است. نجاشی از از کتاب او به نام البهجه روایت کرده است[۲۴].
- ابوالقاسم نصر بن صباح بلخی کتابی به نام «فرق الشیعة» داشته است. کشّی در رجال خود مکرر از نصر بن صباح و کتاب فرق الشیعة او یاد میکند[۲۵].
در منابع فرقه شناسی مربوط به قرن اول و دوم هجری قمری نقل شده است که در ایام خلافت مهدی عباسی(132ـ135) «ابن مفضل» کتابی به نام صنوف الفرق که اکنون هیچ نشانهای از آن وجود ندارد، تالیف کرد و این کتاب به دستور مهدی عباسی بر مردم خوانده میشد. هشام بن حکم نقل میکند کتاب مذکور در بابالذهب مدینه بر مردم قرائت شد[۲۶]. البته احتمال اینکه اثر موصوف نوشتهای مختصر همانند یک گزارش پیرامون معرفی فرقهها بوده و اطلاعات مورد توجه مهدی عباسی را در زمینه فرقههای دینی به مردم ارائه میداده است، زیاد است. کتابی نیز درباره فرقهها به ضرار بن عمرو که در نیمه نخست قرن اول هجری قمری میزیسته، نسبت داده شده است[۲۷]. در باره کیفیت این کتاب و نویسنده آن اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
اقسام کتابها
کتابهایی که دانشمندان مسلمان در زمینه ملل و نحل تألیف نمودهاند، به سه دسته کلی تقسیم میشوند:
- کتابهایی که علاوه بر بحث در مورد مذاهب اسلامی، به بحث درباره ادیان و مذاهب دیگر نیز پرداختهاند، مانند کتاب «الملل و النحل» تألیف محمد بن عبدالکریم شهرستانی (م 479 ق).
- کتابهایی که تنها به فرق و مذاهب اسلامی پرداختهاند: مانند «اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات» تألیف شیخ مفید.
- کتابهایی که نویسندگان آنها تنها در باره یکی از مذاهب اسلامی بحث نمودهاند و این نویسندگان گاه از طرفداران و یا مخالفان آن مذهب هستند: مانند «فرق الشیعة» نوبختی از اعلام شیعه.
لازم به ذکر است که کتب ردّیه نویسی که از سوی پیروان مذهبی بر رد مذهب دیگر نوشته شده است و نیز کتابهایی که به عنوان احتجاج و یا پاسخ به شبهات فرق دیگر نوشته شده، در این مجموعه قرار میگیرند. غرض ما هم حصر کتابها در این سه قسم نیست، ولی به نظر میرسد همه کتابهای ملل و نحل و فرق و مذاهب، به نوعی به این سه قسم بر میگردد.
هفتاد وسه فرقه
در متون قدیم، شمار فرقههای اسلامی را هفتاد و سه فرقه میشمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» میگفتند. در این متون، فرقههای اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جهمیه، مرجیه تقسیم میشدند و برای هر گروه، دوازده زیرگروه نام برده میشد.
ابوالقاسم رازی به هفت فرقه دیگر نیز اشاره می کند که به این شرح است: کرّامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه. در برخی از متون، اسم فرقههای سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده میشود.
شیعیه
علویه، ابدیه، شیعیه، اسحاقیه، زیدیه، عباسیه، امامیه، ناوسیه، تناسخیه، لاعنیه، راجعیه، مرتضیه علوی
خارجیه
ازرقیه، ریاضیه، ثعلبیه، جازمیه، خلفیه، کوزیه، کنزیه، معتزله، میمونیه، محکمیه، سراجیه، اخنسیه
جبریه
مضطریه، افعالیه، معیه، تارکیه، بحثیه، متمنیه، کسلانیه، حبیبیه، خوفیه، فکریه، حسبیه، حجتیه
قدریه
احدیه، ثنویه، کیانیه، شیطانیه، شریکیه، وهمیه، رویدیه، ناکسیه، متبریه، قاسطیه، نظامیه، متولفیه
جهمیه
معطلیه، مترابصیه، متراقبیه، واردیه، حرقیه، مخلوقیه، عبریه، فانیه، زنادقیه، لفظیه، قبریه، واقفیه
مرجئه
تارکیه، شائیه، راجیه، شاکیه، نهمیه، عملیه، منقوصیه، مستثنیه، اثریه، مدعیه، مشبهه، حشویه
هفت فرقه
کرامیه، هریه، حالیه، باطنیه، اباحیه، براهمیه، اشعریه
متفرقه
سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، وحدت اسلامی و مجوسیه [۲۸].
مذاهب شیعیان
شیعیان میانه رو (کِیسانیه)
کیسانیه معتقدند پس از امام حسین(علیه السلام)، محمد بن حنفیه امام بوده است[۲۹].
زیدیه
زیدیه قائل به امامت زید فرزند امام سجاد (علیه السلام) بودند. ایشان معتقد بودند پس از زید (که خود شرائط امامت را دارا شد) تنها افرادی که دارای صلاحیت لازم هستند و در راه خدا قیام و مردم را به طاعت خداوند و امامت خود دعوت میکنند؛ امام هستند[۳۰].
جعفریه (دوازده امامی)
شیعه دوازده امامی، بزرگترین شاخه از مذهب شیعه است. بر اساس باور شیعیان امامی، پس از پیامبر رهبری جامعه بر عهده امام است و امام از سوی خدا تعیین میشود. شیعیان امامی بر پایه احادیثی چون حدیث غدیر، حضرت علی را جانشین پیامبر اسلام و نخستین امام میدانند. آنها به دوازده امام اعتقاد دارند و بر این باورند که امام دوازدهم، مهدی، زنده است و در غیبت کبری بهسر میبرد.
امامیه
شیعه امامیه پیروان این مذهب به امامت و خلافت بلافصل علی (علیهالسلام) و فرزندان او از طریق نصب و نص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معتقد هستند[۳۱]. زمان پیدایش شیعه امامیه به همان معنای مذکور در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است، زیرا اصطلاح (شیعه علی) بارها و بارها در سخنان آن حضرت به کار رفته است.
اسماعیلیه
اسماعیلیه گروهی از شیعیان هستند که معتقدند امامان از سوی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و یا امام قبلی، نصب میشود و از پدر به پسر میرسد و بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) حضرت علی (علیه السّلام) امام بوده بعد از وی به ترتیب تا امام صادق (علیه السّلام) را قبول میکنند و بعد از آن حضرت عقیده دارند که امامت به اسماعیل فرزند امام صادق (علیه السّلام) رسیده و بعد از او هم امامت در فرزندان وی ادامه یافته و تا زمان حال، این سلسله امامت ادامه دارد[۳۲].
شیعیان غالیان
غالیان افرادی هستند که در حق امامان خود غلو کرده و آنها را از زمره مخلوق بودن خارج میکنند و مقام الوهیت را برای آنها قائل هستند[۳۳].
اقلیتهای شیعه مذهب
چند فرقه هستند که نمیتوان گفت سنی یا شیعهاند؛ پیروان این فرقهها به دلیل افکار باطلی که دارند از اسلام خارجاند، ولی مرتد به حساب نمیآیند. مانند فرقههایی که صفات ربوبی را به امامان نسبت میدهند. مثلاً میگویند: امام علی خدا است، امام علی کارهای خدایی میکند یا تمام کارهای عالم در دست امام علی است. این فرقهها، مذاهب انشعابی از اسلام هستند[۳۴].
شیخیه
شیخیه طرفداران شیخ احمد احسایی، در کرمان و مشهد متمرکزند. معتقدند خداوند امامان را آفرید و امامان تمام عالم را آفریدند. پس علت فاعلی جهان، امامان هستند. از آن روی که اینان برای عقیده باطل خود به برخی روایات استناد میکنند که البته آن روایات یا ضعیفاند یا تفسیرهای مختلفی دارند. بر همین اساس، نمیتوانیم بگوییم که شیخیه به کلی از اسلام خارج اند و احکام غیرمسلمان بر آنان بار میشود [۳۵].
این فرقه حدود دویست هزار پیرو دارد که پنجاه هزار از آنان در بصره و پنجاه هزار در کرمان هستند و جمعی ساکن مشهد هستند و در آن جا مدرسه ای به نام باقریه دارند. شیخیه به گروههایی تقسیم شده اند مثل: شیخیه باقری، شیخیه کریمخانی که در کرمان به سر میبرند. این دو گروه همدیگر را قبول ندراند [۳۶] .
اهل حق
پیروان این فرقه که جمعیت آنها حدود یک میلیون نفر است، معتقدند علی خدا نیست، اما از خدا جدا نیست. میگویند که روح خداوند در علی حلول و پس از او بر اشخاص متعدد دیگری نیز حلول کرده است. اهل حق قائل به تناسخ هستند. این فرقه در اصطلاح عرف، به علیاللّهی مشهورند و در ایران در شهرهایی مانند: کرمانشاه، همدان، تویسرکان، بابل و... به سر میبرند.همچنین رد آنها را میتوان در ترکیه، هند و عراق مشاهده کرد. این فرقه نیز ملحق به مسلمانان هستند[۳۷].
نُصَیریه
این فرقه از پیروان محمد بن نُمیر نُصیری هستند. او ادعا کرد که در دوره غیبت کبری، من باب حسن بن علی (عسکری) هستم. جمعیت آنها در سوریه حدود یک میلیون نفر است. حافظ اسد و بشار اسد از این فرقهاند. نُصَیریه تمام امامان را قبول دارند، ولی همراه با عقایدی غلوآمیز و به علی(علیه السلام) نگاه خدایی دارند [۳۸].
علویان ترکیه
این فرقه در ترکیه زندگی میکنند و حدود چهارده تا بیست میلیون نفرند. عقیده غلوآمیز به علی(علیه السلام) دارند و معتقدند همه چیز در دست علی(علیه السلام) است. با اینحال، برخی از آنان بر اساس فقه حنفی نماز میخوانند و بعضی از آنها نماز نمیخوانند، با این باور که علی برای آنان نماز گزارده است و نیز بعضی از آنان مسجد نمیروند چون علی در آن جا شهید شده است. از همین روی اینان به چند فرقه تقسیم شدهاند. اربکان، اردوغان، حزب رفاه و حزب فضیلت علویاند.
بر اساس آمار سال 2007 میلادی کل مسلمانان جهان، یک میلیارد و سیصد و هفتاد و دو میلیون نفرند که حدود یک میلیارد آن پیروان مذاهب اهل سنت و حدود سیصد میلیون شیعه اثنیعشریاند و بقیه پیروان این چند فرقهای هستند که بیان کردیم نه سنی اند و نه شیعه، بلکه منسوب به اسلام هستند[۳۹].
اباضیه
این فرقه معتدلترین فرقه باقی مانده از خوارج اند. عمانیها، تقریباً تمامشان، اباضی مسلک هستند. اباضیه در لیبی و الجزایر نیز زندگی میکنند و جمعیت آنها حدود چهار تا پنج میلیون نفر است. از نظر فقهی به حنفیان نزدیکاند، اما فقه مستقلی دارند و در عقاید به معتزله نزدیکاند، اما از اشاعره هم تأثیر پذیرفتهاند. کتاب دراسات عن الاباضیة از عمرو خلیفه نامی، از آثار خوبی است که یکی از اباضیان شمال آفریقا درباره مذهب خود نوشته است [۴۰].
اهلتسنن
مذاهب فقهی
مالکی
فقه مالکی حدود صد و پنجاه میلیون نفر پیرو دارد. مسلمانان ساکن در شمال آفریقا، الجزایر، لیبی، مغرب و… مالکی مذهب هستند. در فقه مالکی تکتف (بستن دستها در نماز) استحبابی ندارد، از اینرو مانند شیعیان با دست باز نماز میخوانند[۴۱].
حنفی
فقه حنفی حدود چهارصد و پنجاه میلیون پیرو دارد.مردم ساکن در شبه قاره هند، آسیای میانه و ترکیه بیشتر حنفیاند، زیرا فقه حاکم در زمان سامانیان، غزنویان و امپراتوری عثمانی فقه حنفی بوده است. در ایران، اهلسنتی که در شرق کشور زندگی میکنند، پیرو فقه حنفیاند و آنان که در غرب کشور زندگی می کنند، پیرو فقه شافعی هستند. حنفیان در استانهای گلستان، خراسان، سیستان و بلوچستان حضور دارند[۴۲].
شافعی
فقه شافعی حدود سیصد و پنجاه میلیون پیرو دارد. بیشتر مصریان پیرو این مذهباند.دانشگاه الازهر از نظر فقهی بر مبنای فقه شافعی و از نظر اعتقادی بر مبنای کلام اشعری است. مسلمانان اندونزی و مالزی، بیشتر شافعیاند. البته این مذهب به صورت پراکنده نیز در جهان اسلام پیرو دارد. مسلمانان کرد، پیرو فقه شافعیاند.صلاحالدین ایوبی، مؤسس سلسله ایوبیان، کرد شافعی بود. از آن زمان تا کنون، دانشگاه الازهر بر اساس فقه شافعی تدریس میکند. احمد الطیب رئیس کنونی الازهر، شافعی مذهب و اشعری مسلک است. اهلسنت ساکن در استانهای گیلان، اردبیل، آذربایجان، کردستان، هرمزگان شافعی مذهباند. مردم ساکن در فلسطین و نوارغزه، از نظر فقهی با مصریان هممذهب و شافعی هستند[۴۳].
حنبلی
فقه حنبلی، حدود پنجاه میلیون نفر پیرو دارد. مسلمان ساکن در عربستان وهابیان،حنبلیاند، ولی پیروان این فرقه در سوریه، لبنان، اردن و کرانه باختری، به گونه پراکنده حضور دارند[۴۴].
مذاهب کلامی
ماتریدیه
این مذهب از مذاهب کلامی معروف و مورد قبول در میان اهلسنت است که در اوایل قرن چهارم هجری قمری پدید آمد. مؤسس ماتریدیه، شخصی به نام ابو منصور ماتریدی (متوفای ۳۳۳ ه) است. انگیزه ماتریدی و اشعری در مخالفت با معتزله انگیزهای واحد بود، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبود، زیرا در ماتریدیان نسبت به اشاعره، عقلگرایی بر ظاهرگرایی، غالب است[۴۵].
اشاعره
این گروه کلامی، عقاید اهلحدیث را با تعدیل خاصی پذیرفتهاند. پایهگذار این مکتب ابوالحسن اشعری (ت. ۲۶۰ ۳۲۴) میباشد. وی قبل از پایهگذاری این مکتب، بر مکتب معتزله بود، او در قرن چهارم هجری قمری به دفاع از عقاید اهلحدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی به نام مکتب اشاعره تاسیس کرد و این مکتب در میان اهل سنت و نیز در حوزه کلام اسلامی شهرت فراوانی یافت[۴۶].
معتزله
معتزله گروهی هستند که به عقل بیش از حد بها دادهاند و در موارد زیادی به دلیل تلاقی نصوص با عقل، به تأویل آ نها میپرداختند. این گروه پنج مسأله را از اصول اعتزال میشمارند :
- توحید
- عدل
- وعده و وعید
- امر به معروف و نهی از منکر
- منزله بین المنزلتین.
پایهگذار این مکتب کلامی، شخصی به نام «واصل بن عطاء» شاگرد حسن بصری بوده است که به دلیل پرسشی جنجالی از استادش و عدم اقناعش از توضیح وی، از حوزه درس او جدا شد و خود حوزه مستقلی تشکیل داد و بدین مناسبت حسن بصری گفت «اعتزل عنّا» یعنی واصل از ما جدا شد. بنابراین، پیروان و اصل، «معتزله» نامیده شدند[۴۷].
وهابیه
مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبدالوهاب» نجدی است. وی در سال ۱۱۱۵ هجری قمری در نجد عربستان متولد شد. پیروان این مسلک خود را «سلفیه» مینامند و مسائلی را بر اصول «سلفیه» افزودند که بیشتر مربوط به توحید و شرک است. محمد بن عبدالوهاب با مطالعه کتابهای ابن تیمیه، گرایش خاصی به احیای اندیشههای او پیدا کرد و بر همین اساس، زیارت پیامبر، تبرک به آثار او، توسل به وی و بنای سایبان بر قبور را شرک دانست و دیگر طوایف مسلمین را متهم به شرک و خروج از دین کرد و تنها مذهب وهابیت را اهل نجات دانست[۴۸].عقاید و اندیشههای افراطی و رفتار خشن و انعطافناپذیر وهابیون، منشأ تفرقه و نزاع در میان امت اسلامی شده و حتی در راستای اهداف و منافع استکبار جهانی و دشمنان اسلام قرار گرفته است.
جنبشهای فکری
سلفیه
سَلَفی به گروهی از مسلمانان اهلسنت گفته میشود که به دین اسلام تمسک جسته و خود را پیرو سلف صالح میدانند و در عمل و اعتقادات خود؛ از پیامبر اسلام، صحابه و تابعین تبعیت میکنند. سلفیها تنها قرآن و سنت را منابع احکام و تصمیمهای خود میدانند[۴۹].
بنیانگذاری سلفیگری معاصر به سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده در اوایل قرن بیستم نسبت داده میشود. سلفیگری دارای ابعاد مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است و تأثیری بنیادینی بر متفکران مسلمان در گوشه و کنار جهان اسلام گذاشته است[۵۰].
اِخوان المسلمین
سازمان اِخوانالمسلمین جریانی سَلَفی است که توسط حسن البنا در مصر تأسیس شد. حسن البنا پیرو اصلاحطلبِ پیش از خود یعنی رشیدرضا بود که از یکسو تحت تأثیر دیدگاههای ابنتیمیه و محمد عبده، تفکر سلفی داشت[۵۱] و از سوی دیگر با تأثیرپذیری از سید جمالالدین اسدآبادی در راه وحدت مسلمانان تلاش میکرد[۵۲].
دیوبندی
دیوبندی، مکتب سَلَفی است که در شبهقاره هند توسط شاه ولی الله دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ق) بنیان شد.[۵۳] او که رسالهای در دفاع از ابنتیمیه دارد،[۵۴] در آثارش اعمالی مثل زیارت قبور، توسّل، استغاثه، نذر و قسم را از مظاهر شرک شمرده است[۵۵]. پس از شاه ولیالله دهلوی، برخی از شاگردان باواسطهاش، مدرسه دیُوبند را تأسیس کردند و افکار او را نشر دادند. این مدرسه خیلی زود رونق گرفت و با جذب دانشجویانی از سراسر هند و دیگر کشورها، به بزرگترین مدرسه علمیه هند مبدل شد[۵۶]. پس از انقلاب اسلامی ایران، دیوبندیه که از گذشته با شیعه در تقابل بود، با هدف جلوگیری از شیعه شدن اهلسنت پاکستان، انجمن سپاه صحابه را تشکیل داد[۵۷].
ظاهری
ظاهری یکی از مذاهبی است که داوود بن علی اصفهانی در سده سوم هجری قمری تأسیس کرد. وجه تسمیه این مذهب توجه به «ظاهر» آیات قرآن و روایات پیامبر اسلام است.
اوج شکوفایی مذهب ظاهری در قرن پنجم هجری قمری توسط ابنحزم اندلسی پدید آمد و بیشتر پیروان آن در اندلس و شمال آفریقا بودند. مذهب شافعی در بین مذاهب دیگر اسلامی، بیشترین شباهت را با مذهب ظاهری دارد.
فرقههای صوفی در جهان اسلام
اکنون در جهان اسلام، صد فرقه صوفی با حدود چهارصد تا پانصد میلیون پیرو وجود دارد که بیشتر از اهلسنت بوده و حدود بیست میلیون از این جمعیت، شیعه صوفی مسلک هستند.
قادریه
یکی از فرقههای بزرگ و معروف صوفی در میان اهلسنت، فرقه قادریه است. بنیان گذار این فرقه شخصی به نام عبدالقادر بود. قادریه از مغرب تا اندونزی پیرو دارد. در ایران نیز اهلسنت منطقه کردستان، بیشتر پیرو این فرقه هستند.
نقشبندیه
این فرقه، از پیروان خواجه بهاالدین نقشبند هستند. وی، در قرن ۸ و ۹ هجری قمری در پاکستان میزیست. تأثیر تعالیم این فرقه در شبهقاره هند و آسیای میانه فراوان است. در ایران نیز، در استان گلستان و خراسان شمالی (ترکمنها) بیشتر از این فرقه پیروی میکنند. نقشبندیان در کرمانشاه و کردستان نیز حضور دارند. برخی از دیوبندیه در استان سیستان و بلوچستان نیز خود را پیرو این فرقه معرفی میکنند.
بریلویه
به پیروان احمدرضا خان بریلوی که در شهر “به ریلی” در شبهقاره هند میزیست و از فرقه قادریه منشعب شده است، بریلوی میگویند. شصت درصد اهلسنت پاکستان بریلوی هستند. در ایران، بریلویه در استان سیستان و بلوچستان بهصورت محدود وجود دارند. در چابهار مدرسهای با صد طلبه از این فرقه دایر است.
تیجانیه
این فرقه در کشور مغرب فعال است. در ایران، کتابی به نام عارفی از الجزایر، ترجمه دکتر پورجوادی منتشرشده که عنوان اصلی آن قدیسی در قرن بیستم است. شیخ صوفی معرفیشده در این کتاب، از فرقه تیجانیه است. از دیگر فرقهها و مذاهب صوفی سنی میتوان از چشتیه، سهروردیه، رفاعیه، یسویه، کبرویه و… نام برد[۵۸].
بکتاشیه
بکتاشیه از طریقتهای صوفیه آسیای صغیر و منطقه بالکان است که پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و شیعه میدانند. آنان به وحدانیت خدا، نبوت محمد (صل الله علیه وسلم) و ولایت علی (علیه السلام) معتقدند، اما این سه را در تثلیثی شبیه به تثلیث مسیحی مینگرند[۵۹].
فرقههای فعال صوفی در شیعه
گنابادیه
فرقه صوفی گنابادیه، فعالترین فرقه صوفی شیعی است. این فرقه، از فرقههای انشعابی شاه نعمتاللّهیّة است. این فرقه در خراسان جنوبی در شهر گناباد، تهران، یزد، بروجرد و... بین سه تا چهار میلیون پیرو دارد.
شاه نعمت اللّهیّة
پیروان این فرقه در کرمان و ماهان هستند که البته فعالیت خاصی ندارند.
نوربخشیه
این فرقه پیرو سید محمد نوربخش شاگرد ابن فهد حلّی هستند که از قرن هشتم هجری قمری به بعد، فعالیت دارد. نوربخشیه حدود پنجاه هزار نفر در شمال پاکستان و نیز در ایران نیز پیروانی دارد.
ذهبیه
این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا حسینیهای نیز به نام این فرقه ساخته شده است[۶۰].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، بیروت، انتشارات دارالسرور، سال 1368 ق، ج 1، ص 280.
- ↑ جعفر سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 10.
- ↑ محمد جواد مشکور، مقدمه فرهنگ فرق اسلامی، استاد کاظم مدیر شانه چی.
- ↑ علی ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، انتشارات مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، (پاورقی)
- ↑ جعفر سبحانی، همان، ص 28
- ↑ حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، 13.
- ↑ علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 10.
- ↑ محمد معین، فرهنگ فارسی معین.
- ↑ همان.
- ↑ جمعی از نویسندگان، المعجم الوسیط، ج 2، ص 364.
- ↑ سعید شرتونی، اقرب الموارد، ج 5، ص 364.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب و محمد فیروزآبادی، قاموس اللغة.
- ↑ » جعفر سبحانی، همان، ص 27.
- ↑ جمعی از محققین، دانستنیها ادیان و مذاهب، ص ۳۴۸
- ↑ همان، ص ۳۵۵
- ↑ عبدالرحمن بدوی، تاریخ اندیشههای کلامی، ج 1، ص ۴۸–۴۹
- ↑ جمعی از محققین، همان، ص ۳۵۰
- ↑ اسکندر اسفندیاری، مقاله: «فرقه سبائیه»، ماهنامه مسجد، سال 1375، ش 30، ص ۶۸.
- ↑ یعقوب جعفری، مقاله: «باورها و فرقههای خوارج»، مجله معارف عقلی، سال 1386 ش، ش 7
- ↑ نعمتالله صفری فروشانی، مقاله: راهنمای مطالعات فرقهشناسی اسلامی، مجله هفت آسمان، ش 9 و 10 از ص 121 تا 150
- ↑ محمد بقائی یمین، مقاله: «بررسی و نقد حدیث فرقه ناجیه»،مجله مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، دوره دهم، ش 40، سال 1394 ش، ص ۶۱–۶۲
- ↑ اسکندر اسفندیاری، همان، ص ۷۰
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، با ترجمه محمد جواد مشكور، انتشارات علمی و فرهنگی، سال 1361 ش.
- ↑ احمد بن علی نجاشی، رجال نجاشی، انتشارات مؤسسة النشر الاسلامی، ص 395 .
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص 515.
- ↑ جعفر سحانی، همان، ص 25
- ↑ فرق و مذاهب كلامی، به نقل از مقالات الاسلامیین، ترجمه مؤیدی.
- ↑ علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، سرواژه هفتاد و دو ملت
- ↑ مهدی فرمانیان، آشنایی با فرق تشیع، سال ۱۳۸۷ ش، ص۴۰
- ↑ مهدی فرمانیان و علی موسوی نژاد، درسنامه تاریخ و عقائد زیدیه، سال ۱۳۸۶ ش، ص ۱۹۱
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، همان، ص ۴
- ↑ جعفر سبحانی، المذاهب الاسلامیة، ص 246
- ↑ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۵۴
- ↑ مجله حوزه
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ jh.isca.ac.ir
- ↑ jh.isca.ac.ir
- ↑ jh.isca.ac.ir
- ↑ jh.isca.ac.ir
- ↑ علی ربانی گلپایگانی، درآمدى بر علم کلام، ص ۲۹۶
- ↑ علی ربانی گلپایگانى، فرق و مذاهب کلامى، همان، ص ۲۰۱، با ویرایش
- ↑ مرتضى مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ دوم، سال ۱۳۷۲ش ، ج ۳، ص ۸۵
- ↑ جعفر سبحانی، آئین وهابیت، ص ۲۹
- ↑ Shahin, “Salafīyah”, Oxford
- ↑ Shahin, “Salafīyah”, Oxford
- ↑ مهدی فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، سال 1396 ش، ص ۱۰۸ تا ۱۱۰
- ↑ مهدی فرمانیان، سلفیه و تقریب، ص ۱۴۳ و ۱۴۴
- ↑ مهدی فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، سال 1396 ش، ص۷۶ تا ۷۸
- ↑ مهدی فرمانیان، همان.
- ↑ ملا موسی میبدی، بررسی و نقد دیدگاه شاه ولی الله دهلوی در مسئله شرک، ص ۱۵۵
- ↑ مهدی فرمانیان، همان، ص۸۳
- ↑ ناصر پورحسن و عبدالمجید سیفی، مقاله: تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام، فصلنامه شیعهشناسی، ش، 52، بهمن 1394 ش.
- ↑ jh.isca.ac.ir
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله بکتاشیه، نوشته فاطمه لاجوردی، ص ۳۹۶ -۳۹۸
- ↑ jh.isca.ac.ir