طریقت رفاعیه: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان = | |||
| تصویر = الطریقة الرفاعیة.jpg | |||
| | | توضیح تصویر = | ||
| | | نام =طریقت رفاعیه | ||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| | | قرن شکل گیری = | ||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس = [[احمد رفاعی|ابوالعباس احمد بن أبی الحسن البطائحی الرفاعی]] | |||
| عقیده = | |||
}} | |||
'''طریقت رفاعیه''' یکی از بزرگترین و از اولین | '''طریقت رفاعیه''' یکی از بزرگترین و از اولین طریقتهای صوفیه میباشد که وارد مصر شده است. این طریقت منسوب به [[سید احمد رفاعی|أحمد بن أبی الحسن البطائحی]] از نوادگان [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیهالسّلام)]] است. طریقت رفاعیه توسط شخصی به نام شیخ [[ابوالفتح واسطی]] از فرزندان [[احمد رفاعی]] که اصالتا عراقی بوده به [[مصر]] آورده شد. او در [[اسکندریه]] سکنی گزیده و این طریقت را در مصر گسترش داد. طریقت رفاعیه به انجام امور خارقالعاده و نامتعارف همچون راه رفتن بر روی آتش خوردن زغال گداخته و شیشه و مار، فرو کردن اجسام تیز در بدن معروفند. | ||
==تاریخچه== | |||
این طریقت در [[عراق]] تأسیس و سپس به دست شاگردان سید احمد رفاعی به سراسر جهان گسترش یافت. در حال حاضر این طریقت از طرق مهم صوفیه در [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، عراق و برخی کشورهای بالکان از جمله آلبانی و کوزوو دیده میشود. این طریقت بیشتر جنبه عملی دارد. | |||
==مؤسس== | |||
[[احمد رفاعی|احمد بن علی بن احمد]]، با کنیه ابوالعباس، معروف به ابنرفاعی، از عرفای شافعی قرن ششم و مؤسس طریقت رفاعیه میباشد. | |||
== باورهای طریقتی == | == باورهای طریقتی == | ||
اعتقاد به کتاب و | اعتقاد به [[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]]، ترک ارتباط با افراد قسی القلب، زهد، مجاهده با نفس، [[صبر]] بر بلایا و تسلیم شدن در برابر آنها و ادعای اینکه شیخ رفاعی عالم به غیب بوده و میتوانسته مردگان را زنده کند. اعتقادشان در بیشتر مسائل اعتقادی همچون توحید مثل [[اشعری]]هاست. | ||
صوفیان رفاعی در هر سال یک هفته به به خلوتنشینی میپردازند که از روز بعد [[عاشورا]] (11 [[محرم الحرام|محرم]]) شروع شده و در 17 محرم تمام میشود در این هفت روز از همسران خود جدا شده، پیوسته در [[وضو]] دارند و از خوردن گوشت جانداران پرهیز کرده و روزانه صد مرتبه بر پیامبر و آل و صحابۀ او صلوات میفرستند و روزانه هر چقدر که توان دارند این اذکار را تکرار میکنند روز اول: لا إله إلا الله، روز دوم: یا الله، روز سوم: یا وهّاب، روز چهارم: یا حی، روز پنجم: یا مجید، روز ششم: یا معطی، روز هفتم: یا قدوس. البته این غیر اعمال و اورادی است به صورت عام در شبهای دوشنبه و جمعه انجام میدهند و آن اینکه بر روی دو زانو نشسته و بعد از خواندن سوره فاتحه از پیامبر و اولیائش بخصوص [[احمد رفاعی|سید احمد رفاعی]] اجاز و مدد خواسته و شروع به خواندن اورا و اذکار و اشعار میکنند همچنین در شبهای جمعه دف و طبل میزنند<ref>[https://www.albawabhnews.com/2347297 البوابة نیوز].</ref>. | |||
== انشعابات == | == انشعابات == | ||
'''طریقت رفاعی''' در [[مصر]] انشعابی ندارد با این حال در بیشتر مناطق مصر پیروانی دارد به خصوص در اسوان، سوهاج و منیا بیشتر از جاهای دیگر این طریقت نفوذ دارد. همچنین تعداد افراد مرتبط با طریقت رفاعی مشخص نیست اما پیروان این طریقت یکی از پر جمعیتترین طریقتهای صوفیۀ مصر میباشد چنانکه بعضی این طریقت را بزرگترین طریقت صوفی که میلیونها نفر مرید دارد معرفی کردهاند | '''طریقت رفاعی''' در [[مصر]] انشعابی ندارد با این حال در بیشتر مناطق مصر پیروانی دارد به خصوص در اسوان، سوهاج و منیا بیشتر از جاهای دیگر این طریقت نفوذ دارد. همچنین تعداد افراد مرتبط با طریقت رفاعی مشخص نیست اما پیروان این طریقت یکی از پر جمعیتترین طریقتهای صوفیۀ مصر میباشد چنانکه بعضی این طریقت را بزرگترین طریقت صوفی که میلیونها نفر مرید دارد معرفی کردهاند. | ||
== شخصیتهای برجسته == | == شخصیتهای برجسته == | ||
در حال حاضر شیخ این طریقت شیخ [[طارق | [[پرونده:تصویر طریقه رفاعیه.jpg|بیقاب|راست|]] | ||
در حال حاضر شیخ این طریقت شیخ [[طارق رفاعی]] است، علاوه بر او ابوالفتح الوسطی و ابوالهدی الصیادی دو شخصیت معروف این طریقت هستند که در زمان سلطان عبدالحمید دوم از سلاطین عثمانی به مناصب عالی حکومتی رسیدند و از شخصیتهای معروف این طریقت در دورههای اخیر شیخ احمد کامل یاسین الرفاعی بود که قبل از شیخ طارق الرفاعی مقام شیخی این طریقت را به عهده داشته است. | |||
== اندیشهها و عقاید== | |||
=== اندیشههای کلامی === | |||
==== جایگاه عقل ==== | |||
در طریقت رفاعیه بر جایگاه [[عقل]] و عقلا تاکید بسیار شده است. در این طریقت [[تقلید]] در [[اصول دین]] بر کسی که توانایی استدلال دارد مردود است. [[سید احمد رفاعی]] به مریدان توصیه میکند که فکر خود را از ظواهر علوم و اشتغالات فکری رها کنند. وی این اشتغالات را چهار قسم میداند: نخست القای [[خداوند]] که امری الهی است؛ دوم القای [[شیطان]] که وسواس است؛ سوم حدیث نفس که هواجس است؛ چهارم الهام خداوند که خواطر حقتعالی است. ایشان برای هر کدام از اینها علامتی ذکر کرده است: علامت القای خداوند مطابقت با علم است. علامت القای شیطان، میل به گناهان است. علامت هواجس، میل به شهوات و خواستهای نفس است و علامت خواطر الهی رضایت به وضع موجود و [[صبر]] بر آنچه از دست رفته است. | |||
==== استغاثه به پیامبر و اولیای الهی ==== | |||
اعتقاد طریقه رفاعیه و [[شیعیان]] در مورد [[استغاثه]] و [[توسل]] به [[معصوم|معصومین (علیهالسّلام)]] به یکدیگر بسیار نزدیک است. به نظر آنها استغاثه چیزی جز درخواست [[شفاعت]] برای قضای حوائج و دفع مشکلات و برطرف شدن سختیها نیست. | |||
==== زیارت قبور ==== | |||
[[رفاعیه]] زیارت قبور را مانند [[شیعیان]] مطلقا جایز و زیارت قبور اولیا الهی را به دلیل تقرب آنها به [[خداوند]] و محبت خدا به آنها شایسته میداند. | |||
==== حادث نبودن صفات الهی ==== | |||
[[سید احمد رفاعی]] در تعریف [[توحید]] چنین گفته است:«وجدان تعظیم فی القلب یمنع عن التعطیل والتشبیه»<ref>الصیادی الرفاعی ابو مهدی، ''الطریقة الرفاعیة''، ص 23.</ref>؛ توحید، در یافت حس تعظیم و بزرگداشت خدا در دل است که مانع تعطیل (نفی هرگونه صفت از خدا) و تشبیه (انتساب صفات انسانی به خدا) است. | |||
==== نفی حلول و جسمانیت ==== | |||
[[سید احمد رفاعی]] در بحث ظاهر [[قرآن]] و [[آیات محکم و متشابه]]، هرگونه جسمانیت را از خداوند نفی کرده و اموری مانند مکان، دست، چشم ... از خداوند بری میداند. | |||
==== نفی تفسیر به رای در تفسیر قرآن ==== | |||
در این طریقت [[تفسیر قرآن]] خلاصه شده به آنچه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | |||
|پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله)]] در تفسیر قرآن گفته و به شدت از تفسیر به رای بر حذر داشتهاند. | |||
==== محبت اهلبیت ==== | |||
طریقۀ [[رفاعیه]] با استناد به آیۀ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ|سوره = شوری|آیه = 23}}؛ معتقد به محبت اهلبیت نبی اکرم (صلّیالله علیه وآله) از روی اجلال و راستی است. آنها معتقدند که محبت را مقید به غلو نکردن دربارۀ اهلبیت (صلّیالله علیه وآله) کرده و بغض داشتن نسبت به یکی از [[صحابه پیامبر|صحابه]] یا پرداختن به اختلاف بین صحابه مصداق غلو ذکر میکنند. | |||
==== جبر و اختیار ==== | |||
بزرگان این طریقه با صراحت اعتقاد خود را به مختار بودن انسان اعلام و برای آن اقامۀ دلیل میکنند. عبارتی از محمد مهدی آل خزام الصیادی الرفاعی نقل شده که گفته: «عالِم عارف، خود را نه مجبور میبیند و نه مسقل. نه جبری میبیند که او را از رسیدن به اهدافش باز میدارد و نه اختیاری در خود مییابد که او را به مفاسد میکشاند». | |||
==== قضا و قدر ==== | |||
[[رفاعیه]] بر ایمان به قضا و قدر الهی تاکید دارند. بزرگان رفاعیه بر این باورند که اعتقاد به [[قضا و قدر]] الهی موجب از بین رفتن قدرت انتخاب و فرصت نیست؛ بلکه اعتقاد به قدر موجب اغتنام فرصت است<ref>الصیادی الرفاعی، محمد مهدی، ''فذلکة الحقیقة فی احکام الطریقة''، ص 119.</ref>. | |||
=== اندیشههای عرفانی === | |||
==== مطابقت با شریعت ==== | |||
اساس [[تصوف]] در نزد [[سید احمد رفاعی]]، احترام به [[شریعت]] است. وی بر این باور است که طریقتهای صوفیانه که با شریعت مخالفت میکنند [[کافر]] بوده و تا زمانی که بر اعمالشان نور نبوی نتابیده، عملشان باطل است. | |||
==== فقه و فقاهت ==== | |||
در [[طریقت رفاعیه]] هر چهار مکتب فقهی [[اهل سنت]]، [[حنفیه]]، [[مالکیه]]، [[حنبلی]] و [[شافعی]] محترم هستند و تفاوتی بین آنها قائل نیستند. | |||
=== اندیشههای شیعی === | |||
با مطالعۀ عقاید [[طریقت رفاعیه]] و اعتقادات [[تشیع]] اشتراکات بسیاری را میتوان بین این دو دید. | |||
==== تولی و تبری ==== | |||
یکی از اشترکات [[طریقت رفاعیه]] و [[تشیع]]، [[تولی]] و [[تبری]] است. | |||
==== پیامبر مکرم اسلام و توسل به ایشان ==== | |||
رفاعیه در اعتقادی نزدیک به شیعه باور به توسل و استغاثه به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم (صلّیالله علیه وآله)]] هستند. این طریقه بر این عقیده هستند که [[رفاعیه]] مانند [[شیعه]]، پیامبر را هدف غایی خلقت و اهلبیت آن حضرت و مشایخ رفاعیه را نور و امان اهل زمین میدانند. چنانکه در روایتی از [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد صادق (علیهالسّلام)]] چنین آمده است: «نحن أمانٌ لأِهل الارض کما أنّ النجوم أمانٌ لأهل السماء»<ref> شیخ صدوق، ''کمالالدین و تمام النعمة''؛ ؛ ج 1، ص 350.</ref>. البته در [[طریقت رفاعیه]]، [[سید احمد رفاعی]] را نیز مانند خاندان پیامبر، مظهر انوار و خلق شده از نور میدانند<ref> الصیادی، أبي الهدى محمد بن الحسن، ''قلادة الجواهر''، ص 46.</ref>. | |||
بر خلاف ذهنیتی که ممکن است دربارۀ مشایخ بزرگ [[صوفیه]] وجود داشته باشد که این افراد به دور از هرگونه فعالیت سیاسی یا اجتماعی بودند و فقط سر درگریبان خود به عزلت و ذکر مشغول بودند، شواهد تاریخی نشان از آن دارد که برخی [[صوفیان]] به فکر جامعۀ خود نیز بودند و به تناسب موضوعی که پیش میآمد کنش و واکنش متناسبی نشان میدادند. در این نوشتار به نمونههایی از این فعالیتها اشاره میکنیم. | |||
== توصیه به خلیفه عباسی == | |||
هرچند اطلاعات چندانی از فعالیت سیاسی و اجتماعی [[سید احمد رفاعی]] به ما نرسیده است؛ اما گفته شده که شخصیت وی منحصر در تصوف نبود؛ بلکه وی همواره پیروان خود را از همراهی حاکمان ظالم و مجالست با والیانی که به [[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]] عمل نمیکنند باز میداشت. او میگوید: «همانا اگر اهل دنیا با کرامت برخورد کنی به تو اهانت خواهند کرد و اگر دوستشان بداری به تو دشمنی خواهند کرد و در هر حال از تو عیبجوی میکنند». | |||
[[احمد رفاعی]] نامهای ناصحانه به خلیفۀ وقت عباسی (المستجدبالله) نوشته و در آن او را به رعایت احکام و حدود الهی دعوت کرده و او را از فریفته شدن به امور دنیوی باز میدارد. | |||
=== رفاعیه و سیاست === | |||
شیخ '''طارق یاسین الرفاعی''' همواره تاکید میکند که [[صوفیه]] باید خود را از سیاست دور نگه دارد. وی معتقد است که تصوف جریانی دینی است؛ نه سیاسی. | |||
وی میگوید: من در مقام شیخ طریقت<ref>ایشان بعد از عموی خود، احمد کامل یاسین در نوامبر سال 2008 م، شیخ طریقت رفاعیه شد.</ref>، نمیتوانم مریدان را به خط سیاسی خاصی ترغیب کنم؛ بلکه من فقط از لحاظ تربیتی و دینی مربی هستم. ایشان در سال 2012 م، آمادگی خود را جهت تأسیس '''«مجلس خدام رفاعیه»''' اعلام کرد. وی هرچند احزاب سیاسی با صبغۀ صوفیانه را رد میکند ولی مشارکت [[صوفیان]] در احزاب را مردود نمیداند. او همچنین پیوستن هزاران [[صوفی]] به [[طریقت رفاعیه]] و حضورشان در مراسم طریقت را نمایش در عرصۀ سیاسی میداند. | |||
==== عضویت در حزب المصریین الاحرار ==== | |||
''طارق الرفاعی'' در سپتامبر سال 2011 م، به عضویت '''«حزب المصریین الاحرار»''' در آمد. ''ساویرس'' مؤسس این حزب و برخی اعضای آن [[مسیحی]] هستند و حزبی با مشی لیبرال است. وی در آوریل سال 2012 م، از حزب استعفا کرد. | |||
=== رفاعیه و اخوانالمسلمین === | |||
مواضع شیخ '''طارق یاسین الرفاعی''' در قبال [[اخوانالمسلمین]]، منعطفتر از دیگر طریقتهای تصوف است. این نزدیکی بیشتر در حوزۀ مسائل سیاسی دیده میشود. ایشان با انتشار نامهای بهصورت رسمی از [[محمد مرسی]] حمایت کرد. وی در مصاحبهای گفت: [[صوفیه]] با [[اخوانالمسلمین]] اختلاف اعتقادی ندارد و اختلاف این دو سیاسی است. | |||
=== رفاعیه و تشیع === | |||
هرچند [[شیعیان]] کمی در [[مصر]] زندگی میکنند؛ اما نزدیکی عقیدتی [[تصوف]] و [[تشیع]] این ترس را در دیگر گروهها _خصوصا سلفیها_ ایجاد کرده است که تصوف با پیروان بسیار خود، پتانسیل اصلی گسترش تشیع در مصر است. از همین روی سران تصوف مصر از هر موقعیت برای رفع این اتهام استفاده میکنند و گاه در بیان عقاید خود که به تفکرات تشیع نزدیک است جانب احتیاط را رعایت میکنند. [[طریقت رفاعیه]] نیز از این موضوع مستثنا نیست. این طریقه به دلیل اشتراک عقاید، که در برخی موارد همان عقاید تشیع است، متهم به شیعهگری و گسترش آن در مصر بوده است. شیخ طارق الرفاعی در پاسخ به ادعاهایی مبنی بر گسترش تشیع در مصر از راه تصوف گفت: «تصوف دروازۀ تشیع نیست و این اتهامی است که سلفیهای تندرو با خطدهی [[عربستان]] به صوفیه وارد میکنند. حب [[اهل بیت]] که نقطۀ اشتراک [[تشیع]] و [[تصوف]] است به معنی دعوت ما به تشیع نیست؛ بلکه گسترش علم است. این موضوع بر عهدۀ [[الأزهر|الازهر]] است که نقش خود را در هدایت فکری مصر ایفا کند». | |||
=== رفاعیه و ایران === | |||
طارق الرفاعی معتقد است [[ایران]] کشوری پیشرفته است که به انرژی هستهای و تولید برق از آن دست یافته و همچنین در زمینۀ ساخت سلاح نیز موفق بوده است. ما در آینده به آن فناوری نیازمند خواهیم بود و رابطۀ با ایران از این حیث لازم است. چرا وقتی با [[اسرائیل]] رابطه برقرار میکنیم با ایران رابطه نداشته باشیم؟ تنها مشکل ایران، تفکر [[شیعی]] است که با طبیعت جامعۀ مصری ناسازگار است و برای همین عدهای از رابطه با [[ایران]] هراس دارند. از همین رو رابطۀ دیپلماتیک و تجاری با [[ایران]] ضروری است. | |||
=== تعامل با ادیان === | |||
طارق الرفاعی در سال 2013 م، به جمعیت موسوم به '''«آدم»''' پیوست. این جمعیت در پی نزدیکی و احترام متقابل ادیان و محکوم کردن اهانت به ادیان است. ایشان پیوستن به این گروه را در مسیر هدف اسلام میانه که همان هدف تصوف است توصیف کرد. ایشان همچنین در کریسمس سال2014 م، به دیدار نمایندۀ پاپ در مصر رفته و ضمن تبریک سال جدید میلادی بر [[وحدت]] و دوستی [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] تأکید کرده بود. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[ | * [[طریقتهای صوفیه در مصر]] | ||
* [[سید احمد رفاعی|احمد رفاعی]] | |||
== پیوند به بیرون == | |||
* [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%A7%D8%B9%DB%8C احمد بن علی رفاعی]. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
*عبدالهی سفیدان، حامد، ''جریانهای معاصر تصوف در مصر طریقت رفاعیه''، مکث اندیشه، چاپ اول، 1399 ش. | |||
{{فرق و مذاهب}} | |||
{{مصر}} | |||
[[رده: | [[رده:فرق و مذاهب]] | ||
[[رده: | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:مصر]] | [[رده:مصر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۸
طریقت رفاعیه | |
---|---|
نام | طریقت رفاعیه |
موسس | ابوالعباس احمد بن أبی الحسن البطائحی الرفاعی |
طریقت رفاعیه یکی از بزرگترین و از اولین طریقتهای صوفیه میباشد که وارد مصر شده است. این طریقت منسوب به أحمد بن أبی الحسن البطائحی از نوادگان امام موسی کاظم (علیهالسّلام) است. طریقت رفاعیه توسط شخصی به نام شیخ ابوالفتح واسطی از فرزندان احمد رفاعی که اصالتا عراقی بوده به مصر آورده شد. او در اسکندریه سکنی گزیده و این طریقت را در مصر گسترش داد. طریقت رفاعیه به انجام امور خارقالعاده و نامتعارف همچون راه رفتن بر روی آتش خوردن زغال گداخته و شیشه و مار، فرو کردن اجسام تیز در بدن معروفند.
تاریخچه
این طریقت در عراق تأسیس و سپس به دست شاگردان سید احمد رفاعی به سراسر جهان گسترش یافت. در حال حاضر این طریقت از طرق مهم صوفیه در مصر، عراق و برخی کشورهای بالکان از جمله آلبانی و کوزوو دیده میشود. این طریقت بیشتر جنبه عملی دارد.
مؤسس
احمد بن علی بن احمد، با کنیه ابوالعباس، معروف به ابنرفاعی، از عرفای شافعی قرن ششم و مؤسس طریقت رفاعیه میباشد.
باورهای طریقتی
اعتقاد به کتاب و سنت، ترک ارتباط با افراد قسی القلب، زهد، مجاهده با نفس، صبر بر بلایا و تسلیم شدن در برابر آنها و ادعای اینکه شیخ رفاعی عالم به غیب بوده و میتوانسته مردگان را زنده کند. اعتقادشان در بیشتر مسائل اعتقادی همچون توحید مثل اشعریهاست.
صوفیان رفاعی در هر سال یک هفته به به خلوتنشینی میپردازند که از روز بعد عاشورا (11 محرم) شروع شده و در 17 محرم تمام میشود در این هفت روز از همسران خود جدا شده، پیوسته در وضو دارند و از خوردن گوشت جانداران پرهیز کرده و روزانه صد مرتبه بر پیامبر و آل و صحابۀ او صلوات میفرستند و روزانه هر چقدر که توان دارند این اذکار را تکرار میکنند روز اول: لا إله إلا الله، روز دوم: یا الله، روز سوم: یا وهّاب، روز چهارم: یا حی، روز پنجم: یا مجید، روز ششم: یا معطی، روز هفتم: یا قدوس. البته این غیر اعمال و اورادی است به صورت عام در شبهای دوشنبه و جمعه انجام میدهند و آن اینکه بر روی دو زانو نشسته و بعد از خواندن سوره فاتحه از پیامبر و اولیائش بخصوص سید احمد رفاعی اجاز و مدد خواسته و شروع به خواندن اورا و اذکار و اشعار میکنند همچنین در شبهای جمعه دف و طبل میزنند[۱].
انشعابات
طریقت رفاعی در مصر انشعابی ندارد با این حال در بیشتر مناطق مصر پیروانی دارد به خصوص در اسوان، سوهاج و منیا بیشتر از جاهای دیگر این طریقت نفوذ دارد. همچنین تعداد افراد مرتبط با طریقت رفاعی مشخص نیست اما پیروان این طریقت یکی از پر جمعیتترین طریقتهای صوفیۀ مصر میباشد چنانکه بعضی این طریقت را بزرگترین طریقت صوفی که میلیونها نفر مرید دارد معرفی کردهاند.
شخصیتهای برجسته
در حال حاضر شیخ این طریقت شیخ طارق رفاعی است، علاوه بر او ابوالفتح الوسطی و ابوالهدی الصیادی دو شخصیت معروف این طریقت هستند که در زمان سلطان عبدالحمید دوم از سلاطین عثمانی به مناصب عالی حکومتی رسیدند و از شخصیتهای معروف این طریقت در دورههای اخیر شیخ احمد کامل یاسین الرفاعی بود که قبل از شیخ طارق الرفاعی مقام شیخی این طریقت را به عهده داشته است.
اندیشهها و عقاید
اندیشههای کلامی
جایگاه عقل
در طریقت رفاعیه بر جایگاه عقل و عقلا تاکید بسیار شده است. در این طریقت تقلید در اصول دین بر کسی که توانایی استدلال دارد مردود است. سید احمد رفاعی به مریدان توصیه میکند که فکر خود را از ظواهر علوم و اشتغالات فکری رها کنند. وی این اشتغالات را چهار قسم میداند: نخست القای خداوند که امری الهی است؛ دوم القای شیطان که وسواس است؛ سوم حدیث نفس که هواجس است؛ چهارم الهام خداوند که خواطر حقتعالی است. ایشان برای هر کدام از اینها علامتی ذکر کرده است: علامت القای خداوند مطابقت با علم است. علامت القای شیطان، میل به گناهان است. علامت هواجس، میل به شهوات و خواستهای نفس است و علامت خواطر الهی رضایت به وضع موجود و صبر بر آنچه از دست رفته است.
استغاثه به پیامبر و اولیای الهی
اعتقاد طریقه رفاعیه و شیعیان در مورد استغاثه و توسل به معصومین (علیهالسّلام) به یکدیگر بسیار نزدیک است. به نظر آنها استغاثه چیزی جز درخواست شفاعت برای قضای حوائج و دفع مشکلات و برطرف شدن سختیها نیست.
زیارت قبور
رفاعیه زیارت قبور را مانند شیعیان مطلقا جایز و زیارت قبور اولیا الهی را به دلیل تقرب آنها به خداوند و محبت خدا به آنها شایسته میداند.
حادث نبودن صفات الهی
سید احمد رفاعی در تعریف توحید چنین گفته است:«وجدان تعظیم فی القلب یمنع عن التعطیل والتشبیه»[۲]؛ توحید، در یافت حس تعظیم و بزرگداشت خدا در دل است که مانع تعطیل (نفی هرگونه صفت از خدا) و تشبیه (انتساب صفات انسانی به خدا) است.
نفی حلول و جسمانیت
سید احمد رفاعی در بحث ظاهر قرآن و آیات محکم و متشابه، هرگونه جسمانیت را از خداوند نفی کرده و اموری مانند مکان، دست، چشم ... از خداوند بری میداند.
نفی تفسیر به رای در تفسیر قرآن
در این طریقت تفسیر قرآن خلاصه شده به آنچه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) |پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله)]] در تفسیر قرآن گفته و به شدت از تفسیر به رای بر حذر داشتهاند.
محبت اهلبیت
طریقۀ رفاعیه با استناد به آیۀ: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ [شوری–23] ؛ معتقد به محبت اهلبیت نبی اکرم (صلّیالله علیه وآله) از روی اجلال و راستی است. آنها معتقدند که محبت را مقید به غلو نکردن دربارۀ اهلبیت (صلّیالله علیه وآله) کرده و بغض داشتن نسبت به یکی از صحابه یا پرداختن به اختلاف بین صحابه مصداق غلو ذکر میکنند.
جبر و اختیار
بزرگان این طریقه با صراحت اعتقاد خود را به مختار بودن انسان اعلام و برای آن اقامۀ دلیل میکنند. عبارتی از محمد مهدی آل خزام الصیادی الرفاعی نقل شده که گفته: «عالِم عارف، خود را نه مجبور میبیند و نه مسقل. نه جبری میبیند که او را از رسیدن به اهدافش باز میدارد و نه اختیاری در خود مییابد که او را به مفاسد میکشاند».
قضا و قدر
رفاعیه بر ایمان به قضا و قدر الهی تاکید دارند. بزرگان رفاعیه بر این باورند که اعتقاد به قضا و قدر الهی موجب از بین رفتن قدرت انتخاب و فرصت نیست؛ بلکه اعتقاد به قدر موجب اغتنام فرصت است[۳].
اندیشههای عرفانی
مطابقت با شریعت
اساس تصوف در نزد سید احمد رفاعی، احترام به شریعت است. وی بر این باور است که طریقتهای صوفیانه که با شریعت مخالفت میکنند کافر بوده و تا زمانی که بر اعمالشان نور نبوی نتابیده، عملشان باطل است.
فقه و فقاهت
در طریقت رفاعیه هر چهار مکتب فقهی اهل سنت، حنفیه، مالکیه، حنبلی و شافعی محترم هستند و تفاوتی بین آنها قائل نیستند.
اندیشههای شیعی
با مطالعۀ عقاید طریقت رفاعیه و اعتقادات تشیع اشتراکات بسیاری را میتوان بین این دو دید.
تولی و تبری
یکی از اشترکات طریقت رفاعیه و تشیع، تولی و تبری است.
پیامبر مکرم اسلام و توسل به ایشان
رفاعیه در اعتقادی نزدیک به شیعه باور به توسل و استغاثه به رسول اکرم (صلّیالله علیه وآله) هستند. این طریقه بر این عقیده هستند که رفاعیه مانند شیعه، پیامبر را هدف غایی خلقت و اهلبیت آن حضرت و مشایخ رفاعیه را نور و امان اهل زمین میدانند. چنانکه در روایتی از جعفر بن محمد صادق (علیهالسّلام) چنین آمده است: «نحن أمانٌ لأِهل الارض کما أنّ النجوم أمانٌ لأهل السماء»[۴]. البته در طریقت رفاعیه، سید احمد رفاعی را نیز مانند خاندان پیامبر، مظهر انوار و خلق شده از نور میدانند[۵].
بر خلاف ذهنیتی که ممکن است دربارۀ مشایخ بزرگ صوفیه وجود داشته باشد که این افراد به دور از هرگونه فعالیت سیاسی یا اجتماعی بودند و فقط سر درگریبان خود به عزلت و ذکر مشغول بودند، شواهد تاریخی نشان از آن دارد که برخی صوفیان به فکر جامعۀ خود نیز بودند و به تناسب موضوعی که پیش میآمد کنش و واکنش متناسبی نشان میدادند. در این نوشتار به نمونههایی از این فعالیتها اشاره میکنیم.
توصیه به خلیفه عباسی
هرچند اطلاعات چندانی از فعالیت سیاسی و اجتماعی سید احمد رفاعی به ما نرسیده است؛ اما گفته شده که شخصیت وی منحصر در تصوف نبود؛ بلکه وی همواره پیروان خود را از همراهی حاکمان ظالم و مجالست با والیانی که به کتاب و سنت عمل نمیکنند باز میداشت. او میگوید: «همانا اگر اهل دنیا با کرامت برخورد کنی به تو اهانت خواهند کرد و اگر دوستشان بداری به تو دشمنی خواهند کرد و در هر حال از تو عیبجوی میکنند».
احمد رفاعی نامهای ناصحانه به خلیفۀ وقت عباسی (المستجدبالله) نوشته و در آن او را به رعایت احکام و حدود الهی دعوت کرده و او را از فریفته شدن به امور دنیوی باز میدارد.
رفاعیه و سیاست
شیخ طارق یاسین الرفاعی همواره تاکید میکند که صوفیه باید خود را از سیاست دور نگه دارد. وی معتقد است که تصوف جریانی دینی است؛ نه سیاسی.
وی میگوید: من در مقام شیخ طریقت[۶]، نمیتوانم مریدان را به خط سیاسی خاصی ترغیب کنم؛ بلکه من فقط از لحاظ تربیتی و دینی مربی هستم. ایشان در سال 2012 م، آمادگی خود را جهت تأسیس «مجلس خدام رفاعیه» اعلام کرد. وی هرچند احزاب سیاسی با صبغۀ صوفیانه را رد میکند ولی مشارکت صوفیان در احزاب را مردود نمیداند. او همچنین پیوستن هزاران صوفی به طریقت رفاعیه و حضورشان در مراسم طریقت را نمایش در عرصۀ سیاسی میداند.
عضویت در حزب المصریین الاحرار
طارق الرفاعی در سپتامبر سال 2011 م، به عضویت «حزب المصریین الاحرار» در آمد. ساویرس مؤسس این حزب و برخی اعضای آن مسیحی هستند و حزبی با مشی لیبرال است. وی در آوریل سال 2012 م، از حزب استعفا کرد.
رفاعیه و اخوانالمسلمین
مواضع شیخ طارق یاسین الرفاعی در قبال اخوانالمسلمین، منعطفتر از دیگر طریقتهای تصوف است. این نزدیکی بیشتر در حوزۀ مسائل سیاسی دیده میشود. ایشان با انتشار نامهای بهصورت رسمی از محمد مرسی حمایت کرد. وی در مصاحبهای گفت: صوفیه با اخوانالمسلمین اختلاف اعتقادی ندارد و اختلاف این دو سیاسی است.
رفاعیه و تشیع
هرچند شیعیان کمی در مصر زندگی میکنند؛ اما نزدیکی عقیدتی تصوف و تشیع این ترس را در دیگر گروهها _خصوصا سلفیها_ ایجاد کرده است که تصوف با پیروان بسیار خود، پتانسیل اصلی گسترش تشیع در مصر است. از همین روی سران تصوف مصر از هر موقعیت برای رفع این اتهام استفاده میکنند و گاه در بیان عقاید خود که به تفکرات تشیع نزدیک است جانب احتیاط را رعایت میکنند. طریقت رفاعیه نیز از این موضوع مستثنا نیست. این طریقه به دلیل اشتراک عقاید، که در برخی موارد همان عقاید تشیع است، متهم به شیعهگری و گسترش آن در مصر بوده است. شیخ طارق الرفاعی در پاسخ به ادعاهایی مبنی بر گسترش تشیع در مصر از راه تصوف گفت: «تصوف دروازۀ تشیع نیست و این اتهامی است که سلفیهای تندرو با خطدهی عربستان به صوفیه وارد میکنند. حب اهل بیت که نقطۀ اشتراک تشیع و تصوف است به معنی دعوت ما به تشیع نیست؛ بلکه گسترش علم است. این موضوع بر عهدۀ الازهر است که نقش خود را در هدایت فکری مصر ایفا کند».
رفاعیه و ایران
طارق الرفاعی معتقد است ایران کشوری پیشرفته است که به انرژی هستهای و تولید برق از آن دست یافته و همچنین در زمینۀ ساخت سلاح نیز موفق بوده است. ما در آینده به آن فناوری نیازمند خواهیم بود و رابطۀ با ایران از این حیث لازم است. چرا وقتی با اسرائیل رابطه برقرار میکنیم با ایران رابطه نداشته باشیم؟ تنها مشکل ایران، تفکر شیعی است که با طبیعت جامعۀ مصری ناسازگار است و برای همین عدهای از رابطه با ایران هراس دارند. از همین رو رابطۀ دیپلماتیک و تجاری با ایران ضروری است.
تعامل با ادیان
طارق الرفاعی در سال 2013 م، به جمعیت موسوم به «آدم» پیوست. این جمعیت در پی نزدیکی و احترام متقابل ادیان و محکوم کردن اهانت به ادیان است. ایشان پیوستن به این گروه را در مسیر هدف اسلام میانه که همان هدف تصوف است توصیف کرد. ایشان همچنین در کریسمس سال2014 م، به دیدار نمایندۀ پاپ در مصر رفته و ضمن تبریک سال جدید میلادی بر وحدت و دوستی مسلمانان و مسیحیان تأکید کرده بود.
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ البوابة نیوز.
- ↑ الصیادی الرفاعی ابو مهدی، الطریقة الرفاعیة، ص 23.
- ↑ الصیادی الرفاعی، محمد مهدی، فذلکة الحقیقة فی احکام الطریقة، ص 119.
- ↑ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة؛ ؛ ج 1، ص 350.
- ↑ الصیادی، أبي الهدى محمد بن الحسن، قلادة الجواهر، ص 46.
- ↑ ایشان بعد از عموی خود، احمد کامل یاسین در نوامبر سال 2008 م، شیخ طریقت رفاعیه شد.
منابع
- عبدالهی سفیدان، حامد، جریانهای معاصر تصوف در مصر طریقت رفاعیه، مکث اندیشه، چاپ اول، 1399 ش.